إن آل أمية عليهم لعنة الله ومن أعانهم على قتل الحسين من أهل الشام، نذروا نذرا إن قتل الحسين عليه السلام وسلم من خرج إلى الحسين عليه السلام وصارت الخلافة في آل أبي سفيان، أن يتخذوا ذلك اليوم عيدا لهم، وأن يصوموا فيه شكرا.
بني اميه لعنه اللَّه عليهم و آن افرادي از اهل شام كه آنان را در كشتن حسين اعانت نمودند نذر كردند اگر حسين كشته شود... و مقام خلافت نصيب آل ابو سفيان شود روز عاشورا را براي خود عيد قرار دهند و آن روز را براى شكرگزارى روزه بگيرند.؛ امالي شيخ طوسي، ص 667، رقم1397 / 4.
ما در آغاز نظريه بزرگان وهابيت و برخي از علماي اهل سنت را ذكر نموده وآنگاه به نقد آن خواهيم پرداخت.
شيخ عبدالعزيز بن عبدالله آل شيخ، مفتي كلّ و رئيس هيئت علماي بزرگ عربستان و رئيس مركز تحقيقات علمي و فتاواي عربستان با صدور بيانيهاي و با توجيهي كه در متن آمده مسلمانان را به روزه گرفتن در روز عاشوراء ترغيب مينمايد:
الرياض وكالة الأنباء السعودية: وجّه سماحة الشيخ عبد العزيز بن عبد الله آل الشيخ مفتي عام المملكة رئيس هيئة كبار العلماء وإدارة البحوث العلمية والإفتاء، الكلمة التالية في الترغيب في صوم يوم عاشوراء: الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله، وعلى آله وأصحابه ومن اهتدى بهداه..؛ اما بعد: فقد ثبت عن النبي أنه كان يصوم يوم عاشوراء، ويرغب الناس في صيامه، لأنه يوم نجى الله فيه موسى وقومه، وأهلك فيه فرعون وقومه، فيستحب لكل مسلم ومسلمة صيام هذا اليوم شكرا لله عز وجل! وهو اليوم العاشر من المحرم.ويستحب أن يصوم قبله يوما أو بعده يوما... ونظرا إلى أن يوم الاثنين هو اليوم الأول من محرم هذا العام 1422 هـ لأن الأصل هو كمال ذي الحجة، فإن الأفضل للمؤمن في هذا العام أن يصوم يومي الثلاثاء والأربعاء التاسع والعاشر من محرم، أو يومي الأربعاء والخميس العاشر والحادي عشر من محرم. وأسال الله أن يوفقنا وجميع المسلمين لما يرضيه وأن يجعلنا جميعا من المسارعين إلى كل خير. إنه جواد كريم. وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه...
مفتي عام المملكة العربية السعودية ورئيس هيئة كبار العلماء وإدارة البحوث العلمية والإفتاء عبد العزيز بن عبد الله بن محمد آل الشيخ
خبرگزاري عربستان سعودي در بيانيهاي از سوي عبد العزيز بن عبد الله بن محمد آل الشيخ اعلام كرد:
...؛ اما بعد؛ از پيامبر روايت شده كه آن حضرت، روز عاشوراء را روزه گرفته و مردم را نيز به روز گرفتن در اين روز تشويق و ترغيب مينمودند؛ چرا كه عاشوراء روزي است كه خداوند، موسي و قومش را نجات بخشيد و فرعون و قومش را هلاك ساخت. از اين رو بر هر زن و مرد مسلماني مستحب است كه روز دهم از ماه محرم را به پاس شكر گزاري از خداوند روزه بدارد و بهتر است كه روز قبل و بعد آن را نيز روزه بدارد... و با توجه به اين كه امسال كه سال 1422 هـ ق است و ماه ذيحجه كامل ميباشد روز دوشنبه، اوّل محرم ميباشد، پس بهتر آن است كه امسال دو روز دهم و يازدهم محرم را روزه بدارند...
الانتصار، عاملي، ج 9، ص 302.
با توجه به جايگاه روز عاشورا، در مورد روزه آن، در سنت پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وسلم تأكيد بسيار شده است و آن حضرت صلي اللّه عليه وسلم امت را تشويق به روزه گرفتن در اين روز نمودهاند. روايتي از حضرت عبد الله بن عباس رضياللّه عنه در بخاري نقل شده كه ميفرمايد: رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم به مدينه تشريف آوردند، يهوديان را ديدند كه در روز عاشورا روزه ميگيرند، آن حضرت صلي اللّه عليه وسلم فرمودند: [فلسفه] اين كار چيست؟ [يهوديان] گفتند: اين روز مباركي است، در اين روز خداوند متعال بنياسرائيل را از دشمنشان نجات داد و حضرت موسي عليهالسلام اين روز را روزه ميگرفت. آن حضرت صلي اللّه عليه وسلم فرمودند: من از شما به موسي سزاوارتر - نزديكتر- هستم. لذا آن حضرت صلي اللّه عليه وسلم آن روز را روزه گرفتند و دستور به روزه آن روز دادند.
روايت ديگري نيز از ابن عباس رضيالله عنه نقل شده است كه پيامبر اكرم صلي اللّه عليه وسلم فرمودند: صوموا يوم عاشورا و خالفوا فيه اليهود، صوموا قبله يوماً و بعده يوماً. روز عاشورا روزه بگيريد و با يهوديان مخالفت كنيد - به اين صورت كه - يك روز قبل و يك روز بعد از آن را نيز روزه بگيريد. صحيح مسلم، ش، 1162
بخش سوم: روزه روز عاشوراء نزد اهل سنت و علماي آن.
روزه ماه رمضان ناسخ روزه عاشوراء:
در كتب و منابع شيعه روايات متعددي وجود دارد كه نشان دهنده اين مطلب است كه با واجب شدن روزه ماه رمضان ديگر روزه اين روز از وجوب خارج گرديده و ترك روزه آن سزاوارتر است.
جهت تبيين بيشتر اين مطلب و جايگاه روزه عاشوراء از منظر امامان معصوم شيعه به چند روايت از ائمه معصومين عليهم السّلام اشاره ميكنيم و طالبان تفصيل را به كتب روايي ارجاع ميدهيم:
محمد بن مسلم و زراره بن أعين از أبا جعفر؛ امام باقر عليه السلام درباره صوم روز عاشوراء سئوال ميكنند حضرت در پاسخ ميفرمايد:
كان صومه قبل شهر رمضان، فلما نزل شهر رمضان ترك.
قبل از وجوب روزه ماه رمضان روزه آن واجب بود؛ اما با نازل شدن وجوب اين ماه، روزه عاشوراء ترك گرديد.
من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 51، ح 224.
در روايتي ديگر راوي ميگويد: از امام باقر عليه السلام در باره صوم روز عاشوراء سئوال نمودم؛ حضرت فرمودند:
صوم متروك بنزول شهر رمضان، والمتروك بدعة.
روزهاي است كه با وجوب روزه ماه رمضان ترك گرديد و روزه گرفتن در روزه متروك بدعت محسوب ميگردد.
كافي، ج 4، ص 146، باب صوم عاشوراء و عرفه، حديث 4.
روزه عاشوراء سنت بني اميه به خاطر شهادت امام حسين علیه السلام:
در روايتي ديگر شخصي از امام صادق عليه السلام راجع به روزه گرفتن در روز عاشوراء سئوال ميكند حضرت ميفرمايد:
ذاك يوم قتل فيه الحسين عليه السلام، فإن كنت شامتا فصم. ثم قال: إن آل أمية عليهم لعنة الله ومن أعانهم على قتل الحسين من أهل الشام، نذروا نذرا إن قتل الحسين عليه السلام وسلم من خرج إلى الحسين عليه السلام وصارت الخلافة في آل أبي سفيان، أن يتخذوا ذلك اليوم عيدا لهم، وأن يصوموا فيه شكرا، ويفرحون أولادهم، فصارت في آل أبي سفيان سنّة إلى اليوم في الناس، واقتدى بهم الناس جميعا، فلذلك يصومونه ويدخلون على عيالاتهم وأهاليهم الفرح ذلك اليوم. ثم قال: إن الصوم لا يكون للمصيبة، ولا يكون إلا شكرا للسلامة، وإن الحسين عليه السلام أصيب، فإن كنت ممن أصبت به فلا تصم، وإن كنت شامتا ممن سرك سلامة بني أمية فصم شكرا لله تعالى.
روز عاشورا روز شهادت امام حسين است. اگر ميخواهي به حسين شماتت كني (از بلايي كه به آنها وارد شده اظهار خشنودي كني) در روز عاشورا روزه بگير. بني اميه لعنه اللَّه عليهم و آن افرادي از اهل شام كه آنان را در كشتن حسين اعانت نمودند نذر كردند: اگر حسين كشته شود و اشخاصي كه از آنان بر حسين عليه السلام خروج كردهاند سالم بمانند و مقام خلافت نصيب آل ابو سفيان شود روز عاشورا را براي خود عيد قرار دهند و آن روز را براى شكرگزارى روزه بگيرند. لذا اين موضوع تا امروز بين مردم سنت و معمول شد و مردم عموما به آنان اقتدا كردند. آري به اين علت است كه روز عاشورا را روزه ميگيرند و در اين روز اهل و عيال خود را مسرور ميكنند. سپس حضرت فرمود: آري! روزه اين روز براي مصيبت نيست. چون فقط براي سپاس از جهت سلامتي بني اميه است. حسين عليه السلام در اين روز مصيبت ديده است، اگر تو هم مصيبت زده هستي اين روز را روزه نگير و اگر از كساني هستي كه قصد شماتت اهل بيت را داشته و سلامت بني اميّه تو را خشنود كرده اين روز را روزه بدار.
امالي شيخ طوسي، ص 667، رقم1397 / 4.
آتش جهنم؛ بهره روزه داري عاشوراء:
در روايتي ديگر زيد نرسي از زراره اينگونه نقل ميكند:
عن زيد النرسي قال: سمعت عبيد بن زرارة يسأل أبا عبد الله عليه السلام عن صوم يوم عاشورا فقال: من صامه كان حظه من صيام ذلك اليوم حظ ابن مرجانة وآل زياد. قال: قلت: وما كان حظهم من ذلك اليوم؟ قال: النار أعاذنا الله من النار ومن عمل يقرب من النار.
زيد نرسي ميگويد: از عبيد بن زراره شنيدم كه از أبا عبد الله عليه السلام راجع به روزه عاشورا سؤال نمود. حضرت فرمود: كسي كه اين روز را روزه بدارد حظ و نصيبش از اين روز همان خواهد بود كه ابن مرجانه و آل زياد از اين روز بردند. ميگويد: گفتم حظ و نصيب آنان در اين روز چه بود؟ فرمود: آتش جهنم! و به خدا پناه ميبريم از عملي كه نتيجه آن آتش باشد!
الكافي، ج 4، ص147، شماره 6 ـ تهذيب، ج4، ص301، شماره912 ـ الإستبصار، ج2، ص135، شماره 443.
پاداش روزه داري عاشورا غضب خداوند:
محمد بن يعقوب عن الحسين بن علي الهاشمي عن محمد بن الحسين عن محمد بن سنان (عن أبان عن عبد الملك) قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن صوم تاسوعاء وعاشوراء من شهر المحرم؟ فقال:... ما هو يوم صوم. وما هو إلا يوم حزن ومصيبة دخلت على أهل السماء وأهل الأرض وجميع المؤمنين. ويوم فرح وسرور لابن مرجانة وآل زياد وأهل الشام. غضب الله عليهم وعلى ذرياتهم...
از أبا عبد الله؛ امام صادق عليه السلام در باره روزه گرفتن تاسوعاء و عاشوراي از ماه محرم سؤال نمودم؟ حضرت فرمود:... اين روزها براي روزه گرفتن نيست، چون اين روزها روز حزن و مصيبت أهل آسمانها و أهل زمين و همه مؤمنين است و روز فرح و سرور ابن مرجانه و آل زياد و أهل شام است، كه غضب خدا بر آنان و ذريه آنان باد...
وسائل الشيعه (آل البيت)، شيخ حر عاملي، ج 10، ص 460.ح 13847.
و بسياري از روايات ديگر كه در اين مجال به همين مقدار بسنده ميكنيم.
بخش دوم:
اقوال علماي شيعه
در باره روزه عاشوراء ميان علماي شيعه اقوال متعددي است:
بعضي از علماي شيعه در صوم روز عاشوراء حكم به حرمت دادهاند مانند:
مرحوم خوانساري در جامع المدارك:
وجزم بعض متأخري المتأخرين بالحرمة ترجيحا للنصوص الناهية وحملا لما دل على الاستحباب على التقية. والظاهر أن هذا أقرب
بعضي از متأخرين از متأخرين علماي شيعه، روايات نهي در روزه عاشوراء را ترجيح داده و احاديث استحباب روزه اين روز را حمل بر تقيه نموده و در نتيجه جزم به حرمت نمودهاند، و ظاهر اين است كه اين نظر اقرب است.
جامع المدارك، مرحوم خوانساري، ج 2، ص 226.
و يا مرحوم محدث بحراني در حدائق:
وبالجملة فإن دلالة هذه الأخبار على التحريم مطلقا أظهر ظاهر.
بالجمله اين كه دلالت اين أخبار (صوم يوم عاشوراء) بر تحريم به طور مطلق، أظهر از ظاهر است.
الحدائق الناضره، محقق بحراني، ج 13، ص 376.
و يا مرحوم نراقي در مستند الشيعه:
فالحق: حرمة صومه من هذه الجهة. فإنه بدعة عند آل محمد متروكة
نظر صحيح: حرمت روزه اين روز است، چون روزه اين روز نزد آل محمد بدعتي متروك محسوب ميشود.
مستند الشيعه، محقق نراقي، ج 10، ص 493.
اگرچه اكثريت موجود از متأخرين مانند: سيد يزدي صاحب عروه و مرحوم بروجردي و حكيم و امام خميني و غالب شارحان عروه الوثقى، و يا موجودين در زمان حاضر جانب كراهت را اختيار نمودهاند.( العروه الوثقى، سيد يزدي، ج 3، ص 657) و گروه اندكي نيز روزه گرفتن به نيّت حزن و اندوه و نه به نيت تبرك جستن به شكلي كه بني اميّه كردند را تا عصر روز عاشوراء و سپس افطار كردن قبل از غروب را (ترجيحاً با تربت سيدالشهداء عليه السّلام) مستحب دانسته و اين را، راه جمع بين اخبار ناهيه و اخبار وارده در استحباب صوم عاشوراء دانستهاند، مانند آنچه كه شيخ در استبصار (استبصار، شيخ طوسي، ج2، ص 136) با استفاده از روايت زير انجام داده است:
عبد الله بن سنان عن الصادق عليه السلام قال: دخلت عليه يوم عاشورا فألفيته كاسف اللون ظاهر الحزن و دموعه تنحدر كاللؤلؤ المتساقط، فقلت: يا ابن رسول الله مم بكاؤك لا أبكى الله عينيك فقال لي: أو في غفلة أنت؛ اما علمت أن الحسين عليه السلام أصيب في مثل هذا اليوم فقلت: يا سيدي فما قولك في صومه قال لي: صمه من غير تبييت وأفطره من غير تشميت ولا تجعل صوم يوم كملا وليكن إفطارك بعد صلاة العصر بساعة على شربة من ماء فإنه في ذلك الوقت من ذلك اليوم تجلت الهيجاء عن آل رسول الله صلى الله عليه وآله وانكشفت الملحمة عنهم
عبد الله بن سنان از امام صادق عليه السلام روايت ميكند: روز عاشورا به محضر آن حضرت مشرف شدم و آن حضرت را با رنگي تيره و گرفته و حزني كه در چهره ظاهر بود و اشكي كه همچون دانههاي لؤلؤ از چشمان مبارك جاري بود مشاهده نمودم، عرض كردم: يا ابن رسول الله! خداوند چشمانتان را نگرياند گريه شما به خاطر چيست؟ حضرت فرمودند: آيا غافلي و نميداني كه حسين عليه السلام در مثل امروزي به مصائب مبتلا شده است؟ عرض كردم: اي سيد و آقاي من! نظرتان در باره روزه گرفتن در اين روز چيست؟ حضرت فرمودند: اين روز را روزه بدار؛ اما بدون اين كه آن را به پايان برساني أفطار كن و بدون آنكه از آن انتظار رحمت داشته باشي و آن را صوم كامل قرار نده و بعد از ساعتي از نماز عصر گذشته با جرعهاي از آب آن را افطار كن...
مصباح المتهجد، شيخ طوسي، ص 547.
لذا، فقهاي شيعه با الهام از روايات اهل بيت عليهم السّلام چون اين روز را روز حزن و اندوه و اقامه عزا در مصيبت حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام ميدانند از هرگونه عملي كه منافات با اقامه عزا در اين روز داشته باشد به شدت نهي فرمودهاند و مؤمنين را توصيه فرمودهاند تا در اين روز دست از كارهاي روز مرّه كشيده و اين روز را روز مصيبت و حزن و بكاء خود قرار دهند. از باب نمونه امام رضا عليه السلام در روايتي ميفرمايند:
من كان يوم عاشوراء يوم مصيبته وحزنه وبكائه يجعل الله عز وجل يوم القيامة يوم فرحه وسروره وقرت بنا في الجنان عينه.
كسي كه روز عاشوراء روز مصيبت و حزن و اندوه و گريه او باشد خداوند روز قيامت را روز شادي و سرور او قرار داده و چشمانش را در بهشت به ما روشن خواهد فرمود.
علل الشرائع، شيخ صدوق، ج 1، ص 227.
در روايت فوق از آنجا كه امام عليه السّلام روز عاشوراء را روز مصيبت و حزن و اندوه و گريه ميداند، لذا هرگونه عملي كه در آن ذرهاي شائبه شادي و يا فرح و سرور و يا اشتغال به امور دنيايي كه غفلت از مصائب امام حسين عليه السّلام را به دنبال داشته باشد را خلاف خواست خدا و اهل بيت دانستهاند.
بخش سوم:
روزه روز عاشوراء نزد اهل سنت و علماي آن
تناقضات شديد در روايات روزه عاشوراء در منابع اهل سنت
با مراجعه به صحاح اهل سنت به مجموعهاي از روايات متناقض پيرامون صوم روز عاشوراء مواجه ميشويم كه در بسياري از موارد جمع بين آنها غير ممكن ميباشد.
روزه داري پيامبر و قريش قبل از اسلام درعاشوراء
از جمله رواياتي كه در صحيح بخاري آمده و باعث فتواي برخي از علماي اهل سنت به استحباب صوم روز عاشوراء شده روايت زير است:
عَنْ عَائِشَةَ رضى الله عنها قَالَتْ: كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ تَصُومُهُ قُرَيْشٌ فِي الْجَاهِلِيَّةِ، وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَصُومُهُ، فَلَمَّا قَدِمَ الْمَدِينَةَ صَامَهُ، وَأَمَرَ بِصِيَامِهِ، فَلَمَّا فُرِضَ رَمَضَانُ تَرَكَ يَوْمَ عَاشُورَاءَ، فَمَنْ شَاءَ صَامَهُ، وَمَنْ شَاءَ تَرَكَهُ.
عايشه ميگويد: روز عاشوراء را قريش در جاهليت روزه ميگرفت، و رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم نيز اين روز را روزه ميداشت، و زماني كه حضرت به مدينه آمد همچنان اين روز را روزه ميداشت و ديگران را نيز امر به روزه مينمود، تا اينكه روزه ماه رمضان واجب گرديد؛ كه از آن به بعد حضرت روزه روز عاشوراء را ترك نمود و دستور داد هر كس ميخواهد اين روز را روزه بدارد و هر كس نميخواهد روزه نگيرد.
صحيح البخاري، ج 2، ص 250، ح 2002، كتاب الصوم، ب 69. باب صِيَامِ يَوْمِ عَاشُورَاءَ.
اولا: اين روايت به خاطر وجود «هشام بن عروه» در سلسله سند آن اشكال و مناقشة سندي دارد؛ زيرا ابن قطّان در باره او گفته: «أنّه اختلط و تغيّر»، (او تغيير كرد و مطالب نادرست و صحيح را مخلوط نمود) و ذهبي در باره او ميگويد: «أنّه نسي بعض محفوظه أو وهم»، (او بعضي محفوظاتش را فراموش ميكرد و يا در آنها شك ميكرد) و يا از ابن خرّاش در باره او آمده است كه: «كان مالك لا يرضاه نقم عليه حديثه لأهل العراق»، (مالك از وي رضايت نداشت و از احاديث او كه براي اهل عراق نقل مي كرد انتقاد ميكرد). ميزان الاعتدال، ج 4، ص 301.
و ثانيا: اين روايت با رواياتي كه در زير ميآيد تناقض دارد:
بي اطلاعي پيامبر و قريش از روزه عاشوراء تا زمان هجرت
از جمله روايات ديگري كه در صحيح بخاري آمده و با روايت فوق تضاد و تناقض كامل دارد اين روايت ميباشد:
حَدَّثَنَا أَبُو مَعْمَرٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ حَدَّثَنَا أَيُّوبُ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ - رضى الله عنهما - قَالَ قَدِمَ النَّبِىُّ - صلى الله عليه وسلم - الْمَدِينَةَ. فَرَأَى الْيَهُودَ تَصُومُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ. فَقَالَ «مَا هَذَا». قَالُوا هَذَا يَوْمٌ صَالِحٌ. هَذَا يَوْمٌ نَجَّى اللَّهُ بَنِى إِسْرَائِيلَ مِنْ عَدُوِّهِمْ. فَصَامَهُ مُوسَى. قَالَ «فَأَنَا أَحَقُّ بِمُوسَى مِنْكُمْ». فَصَامَهُ وَأَمَرَ بِصِيَامِهِ.
نبي اكرم صلى الله عليه وآله وسلم به مدينه آمد و يهود را ديد كه روز عاشوراء را روزه گرفتهاند، فرمود: اين كار براي چيست؟ گفتند: اين روزي فرخندهاي است كه در آن بني إسرائيل را خداوند از دست دشمنانش نجات بخشيده است؛ لذا موسي و پيروانش اين روز را روزه ميدارند. حضرت فرمود: من براي تبعيت از موسي أحق و سزوارتر هستم از اين رو حضرت اين روز را روزه گرفت و نيز امر فرمود تا اين روز را روزه بگيرند.
صحيح بخاري، ج 2، ص 251، شماره حديث 2004.
روايت اول ميگويد: رسول خدا صلي الله عليه وآله و قريش از زمان جاهليت اين روز را روزه ميگرفتند و بعد از اسلام نيز تا سيزده سال كه در مكه بودند روزه گرفتن در اين روز همچنان به قوّه خود باقي بود و بعد از هجرت به مدينه روزه ماه رمضان تشريع شد و از آن به بعد بود كه روزه روز عاشورا به اختيار خود واگذار شد تا هر كس ميخواهد روزه بدارد و هر كس نميخواهد روزه نگيرد.
اما روايت دوم ميگويد: رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم زماني كه به مدينه هجرت نمود نه تنها اين روز را روزه نميگرفت چون؛ حتي از روزه اين روز خبر هم نداشت و وقتي يهود را مشاهده نمود كه اين روز را روزه ميگيرند با تعجب از علت اين كار سؤال نمود و پاسخ شنيد كه يهود به خاطر خرسندي از نجات حضرت موسي، اين روز را روزه ميگيرند؛ از اين جهت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم فرمود: اگر اين چنين است من به علت نجات خود از دست كفار مكه خود را سزوارتر از موسي براي روزه گرفتن اين روز ميدانم. و از آن به بعد بود كه حضرت نه تنها اين روز را خود روزه ميگرفتند،؛ بلكه ديگران را نيز امر به روزه گرفتن مينمودند.
ترك روزه عاشورا با وجوب رمضان
به روايتي ديگر كه بخاري در صحيح خود آورده و با روايات فوق تناقض دارد توجه كنيد:
عَنِ ابْنِ عُمَرَ رضى الله عنهما قَالَ: صَامَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم عَاشُورَاءَ، وَأَمَرَ بِصِيَامِهِ، فَلَمَّا فُرِضَ رَمَضَانُ تُرِكَ. وَكَانَ عَبْدُ اللَّهِ لاَ يَصُومُهُ، إِلاَّ أَنْ يُوَافِقَ صَوْمَهُ.
رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم روز عاشوراء را روزه ميگرفت و ديگران را نيز امر به روزه اين روز مينمودند تا اين كه ماه رمضان واجب گرديد از آن به بعد ديگر روزه اين روز ترك گرديد و عبد الله بن عمر نيز اين روز را روزه نميگرفت مگر زماني كه عاشورا به روزي ميافتاد كه عادتاً آن روز را روزه مي گرفت (مثلا روز جمعه).
صحيح البخاري، ج 2، ص 226، ح 1892،كتاب الصوم، باب وُجُوبِ صَوْمِ رَمَضَانَ.
پس اين روايت موافق با روايت دوم در روزه روز عاشوراء قبل از وجوب ماه رمضان و مخالف با آن در اجباري و يا اختياري بودن روزه عاشوراء است.
عمل نكردن پيامبر به حكمي كه خود امر فرموده
مشكل ديگر اين روايات مطلبي است كه طبق روايت هيثمي در مجمع الزوائد به وجود ميآيد:
هيثمي در مجمع الزوائد از ابو سعيد خدري روايت ميكند:
ان رسول الله صلى الله عليه وسلم أمر بصوم عاشوراء وكان لا يصومه.
رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم به روزه عاشوراء امر ميفرمود و حال آنكه خود اين روز را روزه نميگرفت.
مجمع الزوائد، هيثمي، ج 3، ص 186.
يعني: به گفته اين روايت هيثمي، اشكال بيّن و آشكار در روايت صوم روز عاشوراء اين است كه چگونه ممكن است رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم به كاري نيك امر كند در حالي كه خود اهل انجام آن نباشد؟!
موافقت پيامبر با آئين اهل كتاب!!!
در روايتي ديگر كه در صحيح بخاري آمده و كاملاً در تضاد با روايات فوق است رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم را در اموري كه دستور از خداوند نداشته است تابع و مطيع آيين يهود و يا غيره دانسته است!!!
بخاري در صحيح خود از ابن عباس اينگونه آورده است:
وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يُحِبُّ مُوَافَقَةَ أَهْلِ الْكِتَابِ فِيمَا لَمْ يُؤْمَرْ فِيهِ بِشَىْءٍ....
رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم دوست ميداشت تا در اموري كه از سوي خداوند امري برايش صادر نشده از اهل كتاب (يهود و نصارا) تبعيت كند...
صحيح البخاري، ج 4، ص 269، ح 3558، كتاب المناقب، ب 23، باب صِفَه النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم
و نيز ابن حجر عسقلاني عالم بزرگ اهل سنت ميگويد:
و قد كان (ص) يحبّ موافقة أهل الكتاب فيما لم يؤمر فيه بشيء و لا سيّما إذا كان فيما يخالف فيه أهل الأوثان.
رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم در آن مواردي كه امري برايش وجود نداشت موافقت با أهل كتاب را دوست ميداشت. مخصوصاً اگر در آن كار مخالفت با بت پرستان وجود ميداشت.
فتح الباري، ابن حجر، ج 4، ص 213.
زين الدين بن رجب بن عبد الرحمن حنبلي كه متوفاي سال 795 هـ ق است، در كتاب خود بعد از آن كه روزه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم را به چهار حالت تقسيم ميكند ميگويد:
الحالة الثانية انّ النبي (ص) لمّا قدم المدينة و رأى صيام أهل الكتاب له وتعظيمهم له وكان يحبّ موافقتهم! فيما لم يؤمر به صامه، وأمر النّاس بصيامه، وأكّد الأمر بصيامه و الحثّ عليه حتى كانوا يصوِّمونه أطفالهم.
حالت دوم اين است كه نبي اكرم صلّي الله عليه و آله وسلّم وقتي كه به مدينه هجرت نمود و روزه أهل كتاب و بزرگداشت آنها بر اين روز را مشاهده نمود و نيز دوست ميداشت كه با آنها در اين كار موافقت كند! از اين رو كاري را كه در آن از سوي خداوند امر نداشت را انجام داد و آن روز (عاشوراء) را روزه گرفت و نيز مردم را نيز به روزه گرفتن آن روز امر فرمود. و تا حدي بر اين كار اصرار و پافشاري ورزيد كه دستور داد كه كودكان و اطفال را نيز به روزه گرفتن اين روز وادار كنند.
لطائف المعارف، ص 102.
در قسمت بعد اين مطلب را بررسي ميكنيم تا مشخص گردد آيا رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم در احكام الهي آيا موافقت با يهود و يا نصارا را دوست ميداشت؟
آيا پيامبر تبعيت از يهود را دوست ميداشت؟!!
جاي بس شگفتي است كه گفته شود رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم به خاطر تبعيت از يهود روزه روز عاشوراء را امر نموده است!!
بعضي از علماي شيعه و سني بر اين عقيده هستند كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم؛ حتي قبل از بعثت نيز در عبادات خود تابع اديان ديگر نبوده و از آيين يهود و نصارا تبعيت نميكرده است در اين خصوص به مطالب زير توجه نماييد:
فخر رازي از علماي بزرگ اهل سنت ميگويد:
... الاحتمال الثاني وهو حقيقة المسألة فيدل على بطلانه وجوه:
الأول: لو كان متعبدا بشرع أحد لوجب أن يرجع في أحكام الحوادث إلى شرعه وأن لا يتوقف إلى نزول الوحي لكنه لم يفعل ذلك لوجهين:
الأول: أنه لو فعل لأشتهر. والثاني: أن عمر رضي الله عنه طالع ورقة من التوراة فغضب رسول الله عليه الصلاة والسلام وقال لو كان موسى حيا لما وسعه إلا اتباعي ولما لم يكن كذلك علمنا أنه لم يكن متعبدا بشرع أحد الحجة الثانية: أنه عليه السلام لو كان متعبدا بشرع من قبله لوجب على علماء الأعصار أن يرجعوا في الوقائع إلى شرع من قبله ضرورة أن التأسي به واجب وحيث لم يفعلوا ذلك البتة علمنا بطلان ذلك.
الحجة الثالثة: أنه عليه الصلاة والسلام صوب معاذا في حكمه باجتهاد نفسه إذا عدم حكم الحادثة في الكتاب والسنة ولو كان متعبدا بحكم التوراة كما تعبد بحكم الكتاب لم يكن له العمل باجتهاد نفسه حتى ينظر في التوراة والإنجيل.
... و اما در رابطه با احتمال دوّم كه حقيقت مساله هم همين است وجوهي براي بطلان آن وجود دارد:
اوّل: اگر آن حضرت قبل از بعثت به شريعت كسي (حضرت موسي و يا حضرت عيسي) متعبّد ميبود لازم بود در حوادث و اتفاقاتي كه بعد از بعثت برايش پيش ميآمد به احكام شريعت قبل خود مراجعه نمايد و منتظر نزول وحي نماند؛ اما آن حضرت اين كار را نميكرد به دو دليل:
اوّل: چون اگر چنين كرده بود حتماً مشهور ميگشت.
دوّم: عمر برگي از تورات را مطالعه كرد و به همين دليل رسول خدا صلي الله عليه [و آله] و سلّم غضبناك شد و فرمود: اگر موسي زنده ميبود چارهاي جز تبعيّت از من نميداشت و زماني كه ما اين مورد را ميبينيم به يقين ميفهميم كه آن حضرت به شرايع قبل متعبّد نبوده است.
دليل دوّم: اگر آن حضرت متعبّد به شرايع ديگر ميبود لازم بود بر علماي اعصار كه در وقايع و حوادث به شريعت قبل خود مراجعه كنند چرا كه تاسّي و مراجعه بر آنان واجب است و زماني كه ميبينيم چنين مراجعهاي صورت نگرفته به بطلان اين نظر يقين پيدا ميكنيم.
دليل سوّم: آن حضرت « معاذ» را در حكمي كه در كتاب و سنّت نيافته بود و از پيش خود اجتهاد كرده بود تاييد نمود و اگر بنا ميبود كه آن حضرت به حكم تورات متعبّد ميبود نميتوانست بدون مراجعه به تورات و انجيل اجتهاد به نفس كند.
المحصول. فخر رازي ( 606 هـ ). ج 3. ص 263
و يا ابوالحسين بصري ميگويد:
... أن نبينا (ص) لم يكن متعبدا قبل النبوة ولا بعدها بشريعة من تقدم لا هو ولا أمته...
... پيامبر ما و امّت او هيچ يك از شرايع و اديان ديگر را عبادت نكرده است...
المعتمد، ابو الحسين بصري، ص 336.
ابن عابدين در حاشيه رد المحتار ميگويد:
هل كان قبل البعثة متعبدا بشرع أحد؟ أن المختار عندنا عدمه وهو قول الجمهور
در رابطه با عبادت پيامبر عليه الصلاه و السلام به شريعتي ديگر قبل از اسلام... در ابتداي كتاب صلاه گفته شد كه نظر مختار ما عدم عبادت آن حضرت طبق شريعت ديگر است و نظر جمهور علماء هم همين است.
حاشية رد المحتار. ابن عابدين. ج 1. ص 97.
ثانياً: روايات متعددي در منابع اهل سنّت حكايت از آن دارد كه رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم ديگران را از تبعيت يهود منع مينمود.
از رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم روايت نمودهاند:
ليس منا من تشبه بغيرنا لا تشبهوا باليهود ولا بالنصارى.
از ما نيست كسي كه به غير ما از يهود و نصارا تشبّه نمايد.
سنن ترمذي، ج 4، ص 159
در روايتي ديگر از رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم آوردهاند:
لا تشبهوا باليهود و النصاري.
با يهود و نصارا مشابهت نداشته باشيد.
فتح الباري، ابن حجر، ج 11، ص 12.
و يا اين روايت از پيامبر كه فرمود:
قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم صلوا في نعالكم وخالفوا اليهود.
با كفشهايتان نماز بخوانيد تا با يهود مخالفت ورزيده باشيد.
المعجم الكبير، ج 7، ص 290، ح 7165 - البدايه والنهايه، ابن كثير، ج 2، ص 172 ـ المستدرك على الصحيحين، ج 1، ص 260.
حال با توجه به اين دسته از روايات كه در منابع اهل سنت ذكر شده چگونه ميتوان پيامبر را در صوم روز عاشورا تابع يهود دانست.
اشكالات روايات روزه در عاشوراء
در رواياتي كه اهل سنت در فلسفه و حكمت روزه عاشورا نقل كرده اند اشكالات متعددي به چشم مي خورد كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
روزه روز عاشوراء به خاطر مخالفت با يهود:
از سوي ديگر دستهاي از روايات دقيقا مخالف با رواياتي كه پيامبر را در روزه گرفتن روز عاشوراء تابع يهود ميدانست وارد شده و بر اين مضمون دلالت دارد كه رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم به خاطر مخالفت با يهود اين روز را روزه ميگرفتند كه در اين صورت تناقضات در روايات روزه عاشوراء شديدتر ميشود:
عن النبي صلى الله عليه وآله وسلم: صوموا عاشوراء وخالفوا فيه اليهود.
عاشوراء را روزه بگيريد و با يهود در اين كار مخالفت كنيد.
مجمع الزوائد، هيثمي، ج 3، ص 188ـ السنن الكبرى، ج 4، ص 475.
عدم مطابقت روز عاشورا با روزه يهود
با مراجعه به تاريخ و اقوال محققان به دست ميآيد كه مدار تغيير سال نزد يهود سال قمري نبوده تا بخواهد در بين آنان اينگونه سنت شده باشد كه همه ساله روزي كه مطابق با روز عاشوراء ميشود روزه بگيرند تا پبامبر اكرم بخواهد در مخالفت و يا متابعت با يهود (بر اساس اختلاف رواياتي كه در بالا ذكر شد) روزه عاشورا را مورد امر و يا نهي قرار دهد.
زيرا روزه يهود در روز دهم از ماه تشرين الاول كه مطابق با آبانماه شمسي و اكتبر ميلادي است بوده، كه آن را روز كيپور «kipur » يعني: روز «كافر» و يا «كفّاره» ناميدهاند، و آن روزي است كه إسرائيليون با لوح دوم از دين خود آشنا شدند.
پس با توجه به مطلب فوق اين كه گفته شود: سنت يهود اين بوده استكه همه ساله در روز عاشوراء از ماه محرم روزه ميداشته است غير قابل توجيه است. اضافه بر آن، روز ورود رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم به مدينه در هجرت از مكه روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول بوده است و نه در ماه محرم (تاريخ طبري، ج 2، ص 3 - الكامل في التاريخ، ج 2، ص 518 - فتح الباري، ج 4، ص 289) حال با اين تفاصيل چگونه ممكن است روز ورود رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم با روز سنّت يهود در روزه گرفتن همزمان شده باشد و مردم را به خاطر نجات خود از كفار مكه امر به روزه اين روز نموده باشد؟!
بنا بر اين سال يهود بر اساس سال شمسي است، يعني: تقريباً هر 36 سال يك بار روز عاشورا با روزي كه مورد نظر يهود براي روزه گرفتن است مقارن ميگردد. پس روزه گرفتن در روزي به نام عاشوراء و در ماهي به نام محرم كه بر اساس آن همه سال بخواهند در سالروز نجات موسي از چنگال فرعون آن روز را روزه بگيرند و تبديل به سنت يهود شود از امور غريب است.
تفاوت روزه يهود با روزه اسلام:
اشكال اساسي ديگر به روايات روزه عاشورا تفاوت موقعيت زماني روزه يهود با روزه مسلمانان متفاوت است كه به جاي صبح تا غروب، از غروب آفتاب تا غروب آفتاب روز ديگر است؛ همانگونه كه دكتر جواد علي آورده است:
و يقصدون بصوم اليهود يوم عاشوراء ما يقال له: «يوم الكفّارة» و هو يوم صوم و انقطاع و يقع قبل عيد المظال بخمسة أيّام أي في يوم عشرة تشري و هو يوم الكبور «kipur»، و يكون الصوم فيه من غروب الشمس إلى غروبها في اليوم التالي، و له حرمة كحرمة السبت، و فيه يدخل الكاهن الأعظم قدس الأقداس لأداء الفروض الدينيّة المفروضة في ذلك اليوم.
و مقصود از روزه يهود در روز عاشوراء آن روزي است كه به آن: «روز كفّاره» گفته ميشود و آن روزي است كه در آن روزه گرفته و به عنوان روز انقطاع از آن ياد كرده و پنج روز قبل از عيد مظال در ده روز اول ماه تشرين ميباشد كه به آن روز «kipur»، (كيپور) گفته ميشود و روزه در آن از غروب خورشيد امروز تا غروب روز بعد است، و براي آن حرمتي همچون حرمت روز شنبه قائلند، و در اين روز، كاهن أعظم براي أداء فرائض ديني وارد قدس الأقداس ميشود.
المفصّل في تاريخ العرب، ج6، ص 339 چاپ دارالملايين - كتاب المقدس، ج 2، ص 2660.
به اين قسمت از متن فوق توجه نماييد:
... يوم الكبور «kipur»، و يكون الصوم فيه من غروب الشمس إلى غروبها في اليوم التالي...
... روز «kipur»، (كيپور) گفته ميشود و روزه در آن از غروب خورشيد امروز تا غروب روز بعد است...
سقّاف كه از خبرگان اين فن است ميگويد:
في واقعنا الحاضر لانجد أيّ يهوديّ يصوم في العاشر من محرّم أو يعدّه عيداً، و لم يوجد في السجلاّت التاريخيّة ما يشير إلى انّهم صاموا في العاشر من محرّم أو عدوّه عيداً، بل اليهود يصومون يوم العاشر من شهر تشرين و هو الشهر الأوّل من سنتهم في تقويمهم و تاريخهم إلاّ انّهم لا يسمّونه يوم عاشوراء، بل يوم أو عيد كيپور.
در زمان ما هيچ شخص يهودي يافت نميشود كه روز دهم محرم را كه عيد آنان محسوب شود روزه بگيرد، و در مطالب ثبت شده تاريخي نيز چيزي كه دلالت بر اين موضوع نمايد يافت نشد، چون يهود روز دهم از ماه تشرين كه أوّلين ماه از سال آنهاست را روزه ميگيرند كه اين را روز عاشوراء نمينامند، چون روز و يا عيد كيپور مينامند.
مجلّه الهادي در 7 جلد، ج 2، ص 37.
نتيجه پژوهش:
با توجه به روايات متعددي كه از منابع شيعه و سني در نقد روزه روز عاشوراء بيان شد، هرگونه اعتماد به صدور اين روايت از ناحيه رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم را سلب نموده و اين احتمال را تقويت ميكند كه اين روايات از ساختهها و جعليات خاندان بني اميه است كه خود پديد آورنده واقعه كربلاء بودند و به اين نحو خواستهاند با كمرنگ نمودن اهميت روز عاشوراء در جامعه اسلامي اذهان را به امور ديگر متوجه سازند تا شايد به اين شكل هم شده ذرهاي از لكه ننگي كه تا ابد براي خود ايجاد نمودهاند را كم كنند.
موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)