به گزارش «شيعه نيوز»، حجت الاسلام محسن مروجی طبسی عصر چهارشنبه در بیست و هفتمین نشست علمی شناخت و نقد سلفیه با موضوع «تقابل وهابیت با اهل سنت» که در مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) برگزار شد، اظهار داشت: جریانهایی که در مورد اهل سنت در کتابهای مختلف نوشته شده است، به سه گروه فکری جریان عقل گرا، حدیث گرا و معنا گرا قابل تقسیم است.
او با بیان اینکه جریان عقل گرا به دو دسته افراطی و تفریطی قابل تقسیم است، بیان کرد: مصداق جریان عقل گرای افراطی در فقه، ابوحنیفه است یا در کلام می توان به معتزلی ها مثال زد که در تاویل نصوص از ضوابط لفظ، خارج و تفاسیر آزاد از نصوص ارائه می کردند.
دبیر این نشست گفت: جریان عقل گرای غیرافراطی را در فقه به مالکی ها و در کلام به ماترودیها می توان مثال زد که نگاه اینها به عقل، تنزلی است.
او ادامه داد: جریان حدیث گرای افراطی را در فقه به حنابله و در کلام به ظاهری ها می توان مثال زد که در مسائل کلامی و فقهی نگاه حداکثری به حدیث داشته و نگاه آنها به قرآن کاملا منفی است اما جریان حدیث گرای غیرافراطی در کلام را می توان به اشاعره و در فقه به شافعی ها مثال زد.
مروجی طبسی تصریح کرد: وقتی مناسبات این جریانات را می بینیم، مشاهده می کنیم اینها به شدت متضاد یکدیگرند و وهابیت جزو حدیث گراهای افراطی به حساب می آید که به شدت با سه دسته دیگر مخالف است و با جریان صوفی به شدت تقابل دارند و آنها را تکفیر می کنند.
وحشی گری در جهان وهابیت به دلیل عدم تصوف در جهان اهل سنت است
در ادامه این نشست،عصام العماد با بیان اینکه دو تقسیم مهم در نقد وهابیت وجود دارد که یکی نقد از درون و دیگری نقد از برون است، ابراز داشت: شخصیتهایی که زیاد در کتاب نقد وهابیت نوشتند مانند جعفر طبسی نمونه هایی از نقدهای از بیرون است که براساس تفکرات عقلانی و آشنایی با منابع اسلامی نگاشته شده است.
او نقدهای از درون به وهابیت را مربوط به شخصیتهایی دانست که در جامعه وهابیت زندگی کرده و در یک مقطع زمانی با وهابیت همزیستی و مشارکت اجتماعی داشتند مانند کتابهای شیخ زاهد الکوثرانی که شخصیت برجسته جهان اهل تسنن است که در سال ۱۹۵۲ میلادی فوت کرده است.
این پژوهشگر حوزه وهابیت، یکی از سیاستهای آل سعود برای جذب به مسلک وهابیت را دعوت از شخصیتهای برجسته جهان اسلام به تدریس در دانشگاههای عربستان یا امام جماعت مسجد دانست و تاکید کرد: اکثر شخصیتهای سنی که وهابی شدند، ملا نبودند.
او عنوان کرد: تلاش وهابیت برای جذب علمای بزرگ اهل تسنن در دعوت آنها به عربستان ناکام ماند چون اینها در حوزه علمیه سنتی اهل تسنن درس خواندند، نمونه این افراد، شیخ سعید حوا است که آل سعودهزینه زیادی برای جذب وی کرد ولی باز وهابی نشد چون او درس خوانده حوزه علمیه سنتی اهل تسنن و صاحب یک دوره کامل تفسیر قرآن است.
عصام العماد در ادامه به ویژگی های نقد شیخ الکوثرانی اشاره کرد و بیان داشت: اولین ویژگی ناقد وهابیت از درون این است که به حالت تهاجمی وارد نمی شود بلکه آشنایی درونی با این مسلک پیدا می کند.
به اعتقاد وی، الکوثرانی بنیانگذار نقد درونی وهابیت در جهان اهل تسنن است که در زمانی که این مسلک حضور جدی در جهان اسلام نداشت، نقد وهابیت را جدی گرفت و اعلام نمود که این مسلک در آینده خطرساز می شود و لذا مقالات متعددی نوشته که در جهان توسط شاگردانش منتشر شده است.
این پژوهشگر، آشنایی به متون اسلامی را ویژگی دیگر زاهد کوثرانی برشمرد و افزود: آتاتورک سعی کرد که الکوثرانی را اجبار به حمایت از لائیک ها کند اما وی به مصر می رود جالب اینکه با گذشت ۷۰ سال از فوت الکوثرانی، همچنان کتابهایی در رد وی از سوی وهابیون نوشته می شود.
او ویژگی دیگر الکوثرانی را احترام به اهل بیت دانست و گفت: شیخ الکوثرانی در کتاب خود تصریح می کند که علی مدینه علم است و امویان و عباسیان نگذاشتند علم علی به دست ما برسد.
العماد ادامه داد: ویژگی دیگر الکوثری این است که در جهان صاحب مدرسه ای است و مقالاتی که در رد وهابیت نوشته می شود یا از سوی شاگردان و یا شاگردان شاگردان او است.
او تصریح کرد: الکوثری با ادله ثابت کرد احادیثی که در کتب اهل تسنن در مورد جسمانیت خداست، از اعراب جاهل و نادان است و عده ای از دشمنان اسلام، از یهودی ها و نصرانی ها و مسیحیان، احادیثی در صفات خدا به رسول اکرم نسبت دادند و این اعراب نادان و بی سواد آن را پذیرفته و به کتابهای حدیثی تزریق کردند.
این استاد حوزه وهابیت بیان داشت: الکوثری مسائل جدیدی در علم رجال نوشت که نمونه آن در مورد بخاری است و می گوید کتاب صحیح بخاری مربوط به بخاری است اما کتاب رجال بخاری معلوم نیست که متعلق به بخاری باشد. او معتقد است عده ای در کتابهای بخاری و ابن عربی دست بردند.
او گفت: الان وهابیت از بخاری برای طعنه زدن به امام صادق استفاده می کند و لذا کتب و نظرات الکوثری در رد وهابیت مهم و کارشناسانه است.
العماد با بیان این مطلب که وهابیت جنایت بزرگی در حق تشیع و تصوف کرده است، ابراز داشت: سعید حوا معتقد است یکی از علل جنگ میان مجاهدین افغانستان در ۱۹۸۰ و ۱۹۷۹، کم شدن عقاید تصوف در افغانستان و بلکه جهان اهل سنت است یعنی وهابیت یک کتاب در علوم اخلاقی ندارد اما صوفی ها ۱۵۰۰ سال در زمینه مسائل اخلاقی کار کردند.
او با اذعان به اینکه وحشی گری در جهان وهابیت به دلیل عدم تصوف است، گفت: در جهان اهل سنت وقتی تصوف ضربه بخورد چون جایگزینی ندارد، اخلاق و عرفان از جامعه بیرون رفته و جنگ و درگیری به راه می افتد.
این دانشمند بیان کرد: اگر کلمات امام علی در خداشناسی در بین صوفی ها جمع آوری شود، کتابی به مراتب بزرگتر از نهج البلاغه خواهد شد چون یکی از ویژگی های مکتب تصوف اهل تسنن این است که کلمات خداشناسی را یا از امام علی یا امام صادق گرفتند بنابراین یکی از راههای تقابل با وهابیت، نگاه داشتن تصوف به عنوان دژ برابر وهابیت است.
انتهای پیام/654