به گزارش «شيعه نيوز»، احمد کریمه استاد دانشکده الهیات دانشگاه الازهر مصر چندی قبل پیشنهاد تاسیس مرکز تقریب مذاهب در مصر را به علمای الازهر تقدیم کرد که این پیشنهاد با مخالفت شدید الازهر مواجه شد. از سوی دیگر برخی از شخصیتهای دینی مصر نظیر محمد شحات جندی، عضو مجمع مباحث اسلامی مصر با استقبال از این پیشنهاد تاکید کرد که تقریب بین مذاهب پیامدهای مثبت زیادی در پی داشته و علمای الازهر باید در این زمینه اقدامی جدی انجام دهند زیرا این مساله در شرایط کنونی جهان اسلامی مهم و ضروری است اما در مقابل برخی از علمای الازهر با استناد به آنکه علمای شیعه به دلیل مسائل سیاسی به تصمیمات الازهر اعتنایی نخواهند کرد، با این طرح به مخالفت برخاستند. اهمیت این موضوع از طرفی و نیز ابهام در چیستی اتخاذ چنین رویکردی از سوی بزرگترین مرکز تصمیم گیری اهل سنت در مصر ما را بر آن داشت تا در مصاحبهای با آقای عماد یوسف قندیل از شخصیتهای سیاسی و فعال مصر به بررسی ابعاد مختلف این تصمیم بپردازیم.
همانطور که اطلاع دارید شیخ احمد کریمه از علمای الازهر و استاد دانشکده الهیات این دانشگاه پیشنهادی مبنی بر تاسیس مرکز تقریب مذاهب اسلامی را مصر داد که این پیشنهاد با واکنشهای مختلفی مواجه شده است. سوال اصلی آن است که چرا الازهر با این پیشنهاد به مخالفت برخاسته است؟
در ابتدا لازم است این نکته را عرض کنم که احمد کریمه در حال حاضر جمعیتی را با همین عنوان در مصر تاسیس کرده و مشغول فعالیت است اما وی درصدد تاسیس یک مرکز بزرگ تصمیمگیری در مصر با رویکرد تقریبی بوده است که این طرح با مخالفت از سوی برخی شخصیتهای دینی الازهر و نیز موافقت عدهای دیگر مواجه شده است اما تا کنون هیچ بیانیه رسمی از سوی الازهر برای تشریح ابعاد این مساله و چرایی این موضوع صادر نشده است. با اینکه در شرایط فعلی جهان اسلامی، مساله وحدت امت اسلامی و تقریب میان مذاهب مختلف، بیشترین نفع را به اسلام میرساند اما الازهر یک موسسه مردمی است و هر کسی که به مخالفت با پیشنهاد احمد کریمه برخاسته، متاثّر از اندیشه سلفی بوده است.
یعنی اندیشه سلفی تا درون مرکز تصمیمگیری مهمی مانند الازهر نفوذ کرده است؟
متاسفانه باید گفت بیش از شصت سال است که اندیشه سلفی در میان بسیاری از الازهریها وجود دارد. کشورهای حامی اندیشه سلفی بیش از نیم قرن علمای الازهر را به سمت سلفیّت فراخواندند و بسیاری از علمای الازهر مسحور این گفتمان شدند. با وجود آنکه احمد طیب شیخ الازهر مصر به دنبال وحدت میان مسلمانان است اما عربستان سعودی با در اختیار داشتن امکانات مادی فراوان نزدیک به هزار میلیارد دلار به الازهر کمک کرده است و بالطبع این مبلغ در موضعگیری علما تاثیر بسزایی دارد. اندیشه سلفی بیش از شصت سال است که مصر و اذهان مردم آن را تحت سیطره خود در آورده است تا آنجا که مصر در تمامی ابعاد مختلف علمی، دینی، فرهنگی و ... مبتلا به ویروس وهابیت شده است، در این میان تنها عامه مردم و فرقه صوفیه ماندهاند که آنها هم در همان مسیر سلفیها گام بر میدارند.
در این میان نقش رهبران سیاسی مصر در ترویج اندیشه سلفی چه اندازه بوده است؟
به جرأت میتوان گفت که اگر عبدالفتاح سیسی به ریاست جمهوری مصر نرسیده و با روحیه دیکتاتور مأبانه خود جلوی زیاده خواهی و زیاده روی اخوان المسلمین را نمیگرفت مشکلات و مصیبتها بسیار شدید تر میشد. سلفیت و اخوان المسلمین هردو یک نسخه مشترک در دشمنی با مردم هستند و خدا را شکر که هیمنه سلفیها و اخوانیها در مصر شکسته و از پیشرفت بیشتر آنان جلوگیری شد. عبدالفتاح السیسی بسیار بهتر از مرسی است. وی شبکههای ماهوارهای ترویج دهنده افکار سلفیت را تعطیل و به شدت کاهش داد تا آنجا که از آنان چهرهای مذموم در میان مردم شکل گرفت. سیسی روح وحدت ملی را در میان مردم ترویج داده و با وضع قوانینی در این مسیر گام برداشت. مردم مصر با هر اندیشه و دینی مصری هستند و وحدت کلمه آنان باید حفظ شود. سلفیها در همایشی با حضور مرسی به صراحت اعلام کردند که شیعیان مصری نجس بوده و باید کشور را ترک کنند. تمامی مساجد و منبرهای دینی شیعیان را تکفیر میکردند. این وضعیت شیعیان در دوره مرسی بود.
پس ادعای محمد مرسی در ابتدای به دست گرفتن قدرت مبنی بر ایجاد وحدت میان مردم با تمامی گروهها و عقاید دروغ بود؟
بله شما به صحبتهای مرسی را در کنفرانس کشورهای غیر متعهد که چند سال قبل در تهران برگزار شد را به خاطر بیاورید. مرسی در آنجا با اهانت به ایران و شیعیان بذر اختلاف را در میان مردم مصر کاشت و زمانی که پس از کنفرانس به قاهره بازگشت تمامی جریانهای سلفی و اخوانی به استقبال وی آمدند و به او گفتند که تو پوزه مجوسیان را به خاک مالیدی اما شکر خدا اکنون با توجه به اختلافهای داخلی این جمعیت رفته رفته تضعیف و در آستانه فروپاشی است.
با توجه به شرایط کنونی مصر آیا هیچ ارتباطی میان تهران و قاهره در بعد دینی و سیاسی شکل خواهد گرفت؟ و آیا راهکاری برای ایجاد وحدت وجود دارد؟
به نظر میرسد ایران باید شرایط عراق را بهبود ببخشد زیرا این کشور به عنوان حلقه ارتباطی میان ایران و کشورهای عربی است. از طرف دیگر جمهوری اسلامی ایران نباید موضع گیریهای سلبی در برابر مصر اتخاذ کند بلکه با کمک به مصر و مردمش روح اخلاق اهل بیت علیهم السلام را در طبقات مختلف مردم مصر نهادینه کند. همه مردم مصر متاثر از اندیشه وهابیت نیستند اما فعالیتهای اجتماعی که به ترویج این اندیشه کمک کند را انجام میدهند. عربستان سعودی و کویت نیز پشت پرده ماجرا هستند. نکته حائز اهمیت آن است که تا زمانیکه اندیشه وهابیت در جامعه اسلامی وجود دارد، دستیابی به وحدت اسلامی بسیار مشکل است زیرا فکر وهابی دشمن اصلی اندیشه اهل بیت علیهم السلام است. رفتارهای بد و نامناسب ما نیز یکی دیگر از موانع تشکیل وحدت اسلامی است که باید به اصلاح آن روی آوریم. متاسفانه با آنکه اندیشه وهابیت روز به روز در حال گسترش است و ما نیز امکانات مناسبی جهت مقابله با جنگ روانی، مالی و رسانهای آنان نداریم اما با این وجود آب به آسیاب دشمنان ریخته و بهانه به دست دشمنان اسلام میدهیم که باید برای آن چاره اندیشی کرد.
با توجه به شرایط کنونی چگونه میتوان از گسترش اندیشه سلفی_وهابی در جامعه اسلامی جلوگیری کرد؟
امت اسلامی باید متناسب با شرایط و امکانات موجود از طریق برگزاری همایش، سمینار، کنفرانس و نشست میان اهل سنت و شیعه به نزدیکی هرچه بیشتر افکار و اندیشههای مسلمانان مبادرت ورزد. تلاش در راه تحقق وحدت و تقریب مذاهب واجب شرعی شیعیان و برادران اهل سنت است. با وجود حاکم بودن جو سلفی در مصر اما مردم همواره وحدت اسلامی را قبول داشته و دارند. شیخ احمد کریمه در میان علمای مصر در این مسیر تلاشهای ارزشمندی انجام داده است اما به دلیل طولانی بودن مسیر، آنچه که وحدت را میان مسلمانان حکم فرما میکند، صبر، تلاش علمی دائم و اقدام و عمل مبتنی بر مشارکت عظیم مردم در این مسیر است.
به نظر شما در مسیر تحقق تقریب مذاهب در مصر آیا احمد کریمه و سایر مبلغان وحدت اسلامی با تهدیدی از سوی الازهر و یا رییس جمهور مصر مواجه هستند؟
سیسی با وجود همه ایرادات و اشکالاتی که دارد هیچگاه در مسائل اختلافی میان شیعه و سنی ورود پیدا نمیکند. سیسی تا به امروز در سخنان خود هیچ اسمی از شیعه و یا ایران به صورت خاص نیاورده است. وی تنها مسلمانان را به انسانیت و اصلاح گفتمان دینی فرا خوانده است. وی در یکی از سخنان خود گفته بود که آیا تنها شما علمای الازهر گمان میکنید که وارد بهشت شده و سایرین جهنمی هستند؟ آبروی اسلام را بردید. شما به دنبال کشتن شش میلیارد انسانید؟ احمد کریمه نیز در سخنانی به صراحت اعلام کرد که شیعه به دنبال تغییر اعتقاد اهل سنت و یا ترویج مکتب خود در میان مسلمانان و مردم مصر نیست و همین سخنان است که وی را از سایر علمای الازهر جداساخته است. در مورد اینکه تهدیدی متوجه مبلغان اسلامی هست یا خیر باید گفت که الازهر به دلیل آنکه شعار اعتدال را سرمشق خود قرار داده هیچگاه به سمت کشتار افرادی مانند احمد کریمه نیست. سلفیها نیز به دلیل وجود جوّ فعلی جامعه اسلامی، ترس از تحت تعقیب قرار گرفتن و نیز از بین رفتن محبوبیت در میان مردم و خارج از کشور توانایی چنین اقداماتی را ندارد.
یعنی ممکن است که وهابیها و یا احزاب سلفی معاند شیعه اقدام به قتل شیعیان کنند؟
اگر بخواهیم شرایط کنونی را در نظر نگرفته و به صورت کاملا شفاف سخن بگوییم مطمئن باشید که وهابیت و سلفیت نه احمد کریمه بلکه هر شیعهای را که توان قتلش را داشته باشند، از پهنه هستی ساقط میکنند اما همانطور که گفته شد شرایط با آنان همراه نیست و حکومت مصر نیز چنین اقدامی را تایید نخواهد کرد. از سوی دیگر هنوز در میان مردم مصر علاقه و محبت نسبت به اهل بیت علیهم السلام وجود دارد. هرچند وهابیت و سلفیت کمر همت به نابودی شیعه و حبّ اهل بیت (علیهم السلام) بستهاند اما صالحان بشارت دادند که انشاء الله به همین زودی شاهد خبرهای خوبی از افزایش محبّان اهل بیت علیهم السلام در مصر خواهیم بود.
انتهای پیام/654