۰

رابطه شب قدر با امام عصر(عجه الله تعالی فرجهم الشریف)

خداوند متعال در چهارمين آيه سوره مبارکه قدر مي‌فرمايد: تنزّل الملائکه و الرّوح فيها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ. فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرماني (براي تقدير هرکاري) فرود آيند.
کد خبر: ۱۱۸۸
۰۰:۰۰ - ۱۳ مهر ۱۳۸۶

«شیعه نیوز»:خداوند متعال در چهارمين آيه سوره مبارکه قدر مي‌فرمايد: تنزّل الملائکه و الرّوح فيها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ. فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرماني (براي تقدير هرکاري) فرود آيند.

فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «ليلةالقدر» دارد، و در آيات سوم و چهارم سوره دخان نيز: فيها يفرَق کلّ أمرٍ حکيم. (1) «در آن شب، هر فرماني، برحسب حکمت صادر مي‌شود.» دلالت بر تجدد و دوام دارد. زيرا هيأت نحوي باب «تفعّل» اگر دلالت بر پذيرش يا تکلف يا هر دو مي‌نمايد. ظاهر اين فعل‌ها، خبر از تفريق و تنزل امر در ليلةالقدرهاي آينده مي‌دهد.

اين امر که در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم ) به آن حضرت نازل مي‌شده است، در هر شب قدر، بايد بر کسي نازل و تبيين و تحکيم يا کشف شود که به افق نبوت نزديک و پيوسته باشد. قبول اصل وصايت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامت، ناشي از اين معني و مبتني بر همين اساس است.

هنگامي که کسي قرآن را به عنوان کلام خدا پذيرفت به اين معني که همه سوره‌ها و آيات آن را پذيرفته است و يک مسلمان واقعي هم کسي است که تسليم همه آيات قرآن باشد، پس هر مسلماني الزاماً بايد سوره قدر، و از آن سوره شب قدر و استمرار آن را تا قيامت بپذيرد و لازمه پذيرفتن آن، آيه (تنزّل الملائکه...) که هر فرد با ايماني ناگزير از قبول آن است، اين است که بپذيرد که در شب قدر فرشته‌ها و روح از جانب پروردگار با هر امري فرود مي‌آيند و اين امر يک متولي و ولي مي‌خواهد که متولي و ولي آن امر باشد.

اينکه خداوند در آيات سوم و چهارم سوره دخان مي‌فرمايد: «در آن شب هر فرماني، برحسب حکمت صادر مي‌شود? فرماني از جانب ما، و ما همواره فرستنده آن بوده‌ايم.» دلالت بر تکرار و تجديد فرق و ارسال در آن شب دارد و به اين معنا که آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائماً نازل مي‌شوند؛ پس بايد به طور مدام شخصي به عنوان «ولي» اين امر باشد که به سوي او نازل و ارسال گردند که او همان ولي جهان و جهانيان خواهد بود؛ و هم اوست که اطاعتش بر همگان واجب است.

به همين سبب، هرکس ادعا کرد که من ولي امر هستم، بايد ثابت کند که اين امر توسط فرشتگان و رو ح بر او نازل شده و مي‌شوند، و چون هيچ کس جز پيامبر و اوصياء معصومينش(علیه السلام ) نمي‌توانند مدعي اين امر باشند و اساساً هم نيستند، بايد از اوصياء و پيامبر همواره کسي باشد که در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب يزدان هر امري بر او نازل شود.

آيه مورد بحث، يکي از مستدل‌ترين آيات قرآن کريم بر ضرورت وجود هميشگي يک ولي امر از جانب خداست که امين بر حفظ و اجزاء و اداء امرالهي باشد، و آن همان امام معصوم(علیه السلام ) است.

و هرکس نزول پيوسته فرشتگان و روح را در شب قدر بپذيرد که اگر به قرآن ايمان دارد بايد بپذيرد، ناگزير بايد ولي امر را هم بپذيرد وگرنه کافر به بعضي از آيات قرآن خواهد بود، که در آن صورت چنين کسي بنابر بيان خود قرآن کريم کافر واقعي است.

چنان که خداوند در آيات 150 و 151 سوره نساء مي‌فرمايد: إنّ الّذين يکفرون بالله و رسله و يريدون ان يفرّقوا بين الله و رسله و يقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و يريدون أن يتّخذوا بين ذلک سبيلاً? أولئک هم الکافرون حقّاً و أعتدنا للکافرين عذاباً مهينا.

کساني که به خدا و پيامبران خدا کافر شده‌اند و مي‌خواهند بين خدا و رسولانش جدايي اندازند و مي‌گويند به برخي ايمان مي‌آوريم و به بعضي کافر مي‌شويم و مي‌خواهند در اين ميان (بينابين) اتخاذ کنند، اينان حقا کافرند و ما براي کفرکيشان عذاب خوارکننده‌اي مهيا کرده‌ايم.

و مي‌بينيد که خداوند، کساني را که پاره‌اي از آيات خدا را بپذيرند و برخي را نپذيرند، کافر حقيقي مي‌داند.

بنابراين مؤمن حقيقي کسي است که هم استمرار ليلةالقدر را تا قيامت پذيرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولي امر، و امام معصومي که امر الهي را دريافت مي‌کند و امين بر آن در جهت پاسداري، به‌کار بستن و اداء باشد، قبول کند؛ يعني همان بزرگواري که در زمان وجود مقدس بقيةالله الاعظم حضرت مهدي(عجه الله تعالی فرجهم الشریف) مي‌باشد و به همين سبب پيامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم ) بنابر آنچه شيعه و سني از آن حضرت نقل کرده‌اند، فرمودند: من أنکر المهدي فقد کفر. (2) کسي که وجود مهدي را انکار کند، رهسپار ديار کفر شده است.

و در کتب شيعه، از اين قبيل احاديث فراوان است، و از آن جمله، از امام صادق(علیه السلام ) و آن حضرت از پدر ارجمندشان و از آن طريق از جد عاليقدرشان و از پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرموده‌اند:

القائم من ولدي اسمه إسمي و کنيته کنيتي و شمائله شمائلي و سنّته سنتي يقيم النّاس علي ملتّي و شريعتي و يدعوهم إلي کتاب الله عزّوجلّ، من أطاعه أطاعني و من عصاه عصاني، و من أنکره في غيبته فقد أنکرني، و من کذبه فقد کذّبني، و من صدّقه فقد صدّقني، إلي الله اشکو المکذّبين لي في أمره، و الجاهدين لقولي و المضلّين لأمتّي عن طريقته و سيعلم الذين ظلموا ايّ منقلبٍ ينقلبون.(3)

قائم از فرزندان من است اسم او اسم من «محمد» و کنيه او، کنيه من «ابوالقاسم» و سيماي او سيماي من و سنت او سنت من است، دين و آيين و ملت و شريعت مرا در بين مردم برپا مي‌دارد و آنان را به کتاب خداي عزوجل فرامي‌خواند. کسي که او را طاعت کند، مرا پيروي ‌کرده و کسي که او را نافرماني کند، مرا نافرماني کرده است و کسي که او را در دوران غيبتش انکار کند، تحقيقاً مرا انکار کرده و کسي که او را تکذيب کند هر آينه مرا تکذيب کرده و کسي که او را تصديق کند، هر آينه مرا تصديق کرده است. از آنها که مرا درباره او تکذيب کرده و گفتار مرا در شأن او انکار مي‌کنند و امت مرا از راه او گمراه مي‌سازند، به خدا شکايت مي‌برم. به‌زودي آنها که ستم کردند و مي‌دانند که بازگشتشان به کجا است و سرنوشتشان چگونه است (و چگونه در دگرگوني‌ها مجازات ستمگري‌هاي خود را در دنيا و آخرت خواهند ديد).

در اين حديث شريف انکار و تکذيب امام عصر، اروحنا فداه، انکار و تکذيب پيامبر به حساب آمده است، و در نتيجه همه پيامبران را انکار کرده، که همان رهسپاري به وادي کفر خواهد بود.

علي بن ابراهيم قمي در تفسيري درباره نزول فرشتگان و روح، در شب قدر مي‌گويد: فرشتگان و روح القدس، در شب قدر، بر امام زمان(علیه السلام ) نازل مي‌شوند و آنچه را از مقدرات سالانه بشر، نوشته‌اند، به او تقديم مي‌دارند. و همين محدث مورد وثوق از حضرت امام باقر(علیه السلام ) نقل کرده، که وقتي از حضرتش پرسيدند: آيا شما مي‌دانيد که ليله القدر کدام شب است؟ حضرت فرمودند: چگونه ندانيم، و حال آن‌که در شب قدر فرشتگان برگرد ما طواف مي‌کنند.(4)

حضرت امام سجاد(علیه السلام )، در اين باره، مي‌فرمايند: همانا سال به سال در شب قدر تفسير و بيان کارها، بر ولي امر (امام زمان(علیه السلام ) فرود مي‌آيد.

و نيز آن حضرت(علیه السلام ) فرموده‌اند: اي گروه شيعه، با سوره « انا انزلناه في ليلة القدر» با مخالفين امامت ائمه معصومين(علیه السلام ) مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) کنيد تا کامياب و پيروز شويد. به خدا که آن سوره، پس از پيغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) حجت خداي تبارک و تعالي است بر مردم، و آن سوره آقاي دين شماست و نهايت دانش و آگاهي ماست. اي گروه شيعه، با «حم و الکتاب المبين؛ انا انزلناه في ليلة مبارکة اناکنا منذرين» مخاصمه و مناظره کنيد، زيرا اين آيات مخصوص واليان امر امامت بعد از پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم ) است.

همچنين از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است، که به اصحابشان فرموده‌اند: به شب قدر ايمان بياوريد، زيرا آن شب براي علي بن ابي‌طالب(علیه السلام ) و يازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.

از آنچه که نگارش يافت، استفاده مي‌شود که شب قدر تا قيامت باقي است و در هر شب قدر هم ولي امر و صاحب امري هست که آن امر را دريافت دارد، که در زمان ما صاحب آن امر صاحب بزرگوار ما حضرت حجه‌ بن الحسن المهدي، ارواحنا فدا است و براي آن‌که بهتر بدانيم که ليلةالقدر بيانگر مقام شامخ ولايت اهل بيت(علیه السلام ) و امامت آنان تا روز رستاخيز مي‌باشد، حديثي را هم که در بخش فضيلت‌هاي حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها ) است، ملاحظه مي‌کنيم که در آن به طور کنايه از آن بانوي عظيم القدر تعبير به ليلةالقدر شده است و آن در تفسير فرات بن ابراهيم از حضرت صادق(علیه السلام ) نقل شده که فرموده‌اند:

«ما قرآن را در شب قدر فرو فرستاديم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس کسي که فاطمه(سلام الله علیها) را آنگونه که بايد، بشناسد، شب قدر را درک کرده است. و اين اشاره به مقام ولايت آن بانوي معصوم (سلام الله علیها) نيز دارد.

از طرفي، همان‌گونه که در شب قدر امر حق بر امام به حق فرود مي‌آيد، نزول‌گاه نور پاک امامان معصوم(علیه السلام ) نيز وجود مقدس فاطمه زهرا(سلام الله علیها ) است؛ که حقيقتاً هرکس آن بانو را شناخت و به عظمت مقام فرزندان معصومش و همسر مظلوم و معصومش پي‌برد، شب قدر را درک کرده است.

پي‌نوشت‌ها:
1. سوره دخان (44)، آيه 4.
2. علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج 51، ص 51؛ منتخب الاثر فصل 10، ب 1، جز 1 ، ص 492.
3. علامه مجلسي، همان، ج 51، ص 73؛ منتخب الاثر فصل2، ب 3، ح4 ، ص 183.
4. امراء هستي، ص 190؛ تفسير القمي، ص 731؛ علامه مجلسي، همان، ج 97، ص 14، جز 23.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: