به گزارش «شیعه نیوز»، احمد بن اسماعیل خود را فرزند با واسطۀ امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، رسول و زمینهساز ظهور معرفی کرده و مدعی است پس از آن حضرت به حکومت و خلافت خواهد رسید.
چکیده
هدف این نوشتار، بررسی برخی ادلۀ روایی یکی از مدعیان نیابت، با عنوان احمد بن اسماعیل بصری است. این فرد خود را فرزند با واسطۀ امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، رسول و زمینهساز ظهور معرفی کرده و مدعی است پس از آن حضرت به حکومت و خلافت خواهد رسید.
وی کوشیده است با بهرهگیری از روایات معصومین (علیه السلام) ادعای خود را اثبات کند. همچنین مریدان این شخص ادعا دارند تمام بیانات و ادلۀ او برگرفته از علم الهی وی بوده و امکان نقد هیچیک از آنها وجود ندارد. اما پس از بررسی ادلۀ مطرح شده، درمییابیم که این فرد با تمسک به روایات غیرمستند، بهرهگیری از منابع غیرعلمی، تقطیع روایات و تحریف معنا و دلالت آنها، قصد فریب مخاطبان خود را داشته است. نو بودن این جریان در ایران و احساس نیاز به تحلیلی علمی و برگرفته از منابع مورد اعتماد این گروه، موجب شد پس از معرفی این فرد و روش تبلیغاتی او، به نقد برخی از ادلۀ رواییاش بپردازیم.
روش این نوشتار، توصیفی _ تحلیلی است و آنچه به دست آمده، نسبتهای دروغ این فرد به ائمه (علیه السلام) و سوء استفاده از نداشتن سواد حدیثی طرفدارانش است. همچنین تلاش شده با بررسی برخی از ادلۀ مورد ادعا و با توجه به اینکه وصی و جانشین امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید از علم و عصمت برخوردار باشد، بطلان ادعای او اثبات شود.
مقدمه
مهدویت، بزرگترین جریان معنوی _ معرفتی به شمار میرود و دقت در بررسی مباحث آن _ همانند دیگر موضوعات تخصصی _ امری متعلق به اهل فن و عالمان این عرصه است.
اندیشه مهدویت در عرصههای مختلف زندگی جوامع اسلامی، بهویژه شیعیان، رونقی بسیار داشته و پیروانی ازجانگذشته گرد خود فراهم آورده است. بداندیشان، امویان و عباسیان زمانه، به درستی درک کردهاند که کمترین پیامد باور به این موضوع، احیای تفکر اسلامی، رشد فرهنگ شیعی و ظلمستیزی است که این سبک از زندگی و بینش، هرگز با بنیانها و دنیای آنان سازگاری ندارد. از اینرو، همیشه بر آن بودهاند تا با آنکه نمیتوانند این فرهنگ را از بین ببرند، اما به صورت مستقیم یا از طریق مزدوران خود، آن را تحریف کرده و از پویایی آن جلوگیری نمایند.
متأسفانه نادانی برخی از دوستداران و پیروان این الهیات ناب اسلامی، سبب ریخته شدن آب در آسیاب دشمنان و سهل شدن کار آنان میگردد.
از اینرو ارائۀ عالمانۀ فرهنگ انتظار و مهدویت ضرورتی عینی مییابد تا این جریان را از آسیبهای ناشی از حرکتهای جاهلانه و سوءاستفادههای شیادان حفظ کرده و همچون همیشه این فرهنگ اصیل اسلامی، الهامبخش همۀ آزادیخواهان جهان باشد و به جای سرخوردگی، امیدافزایی را در جامعۀ منتظران به ارمغان آورد.
به یقین اگر در جامعهای علم، رشد یافته و تبیین صحیح و منطقی از دین صورت پذیرد و پس از بیان اصول و معیارهای عالمانه، فرهنگ پرسشگری در میان مردم رواج یابد، کمتر شاهد مکر و حیلۀ مدعیان دروغین و سوءاستفادهکنندگان از اندیشۀ مهدویت خواهیم بود.
از سوی دیگر، عالمان دینی و متخصصان در امر مهدویت وظیفه دارند علاوه بر تلاش در گسترش فرهنگ اصیل مهدوی، به انحرافات پاسخ داده و در غبار فتنهها، حق را بر مردم نمایان سازند (کلینی، 1407: ج8، 55) و مردم نیز در امور دینی و معارف الهی موظف به پیروی از متخصصان این امر _ که علمای شیعه هستند _ شدهاند (طبرسی، 1403: ج 2، 458).
در این نوشتار بر آنیم که _ به یاری خدای متعال _ گوشهای از انحرافات یکی از مدعیان نیابت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، یعنی احمد بصری را بررسی کنیم. البته به دلیل نوظهور بودن این جریان در ایران و نبود آگاهی دقیق از منابع و ادعاهای این گروه، شاهد برخی نقدهای اشتباه در اینباره بودهایم که وسیلهای برای تخریب منتقدان را در اختیار طرفداران احمد بصری قرار داده است. از اینرو نخست، نگاهی مختصر اما جامع و علمی به این فرد و جریان حامیانش میاندازیم.
نسب و مختصری از زندگینامۀ احمد بصری
احمد بن اسماعیل، در شهر بصره در جنوب عراق به دنیا آمد. او سه دهۀ نخستین زندگى خود را در همان شهر سپری کرد و تحصیلاتش را تا گرفتن لیسانس و مدرک مهندسی معمارى ادامه داد.
وی مدعی است در اواخر سال 1999 و در سن 29 سالگی، به امر امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نجف هجرت کرد و پنداشت که روش تدریس در حوزه علمیه داراى خلل بزرگى است؛ زیرا در حوزه علمیه، به جای توجه و تمرکز بر ثقلین _ یعنی قرآن کریم و سخنان رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و معصومین (علیهم السلام) _ به تدریس و آموزش منطق، فلسفه، اصول فقه، علم کلام (عقاید)، فقه (احکام شرعی) و زبان عربى میپرداختند.
او دربارۀ علنی کردن دعوتش چنین ادعا میکند:
دو روز آخر از ماه رمضان از سال 1424ق امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به من امر فرمود که خطابم را متوجه اهل زمین کنم و هر فرقه را با توجه به ویژگیهایش بر حسب اوامر امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مورد خطاب قرار دهم و در روز سوم شوال (مطابق 17 آذر 1381) امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به من امر فرمود که انقلاب بر علیه ظالمان را علنی کنم و به بررسی راهکارها بپردازم و کارهای لازم را به سرعت انجام دهم. (برای مطالعۀ بیشتر، نک: واحد تحقیقات... ، بیتا _ الف: 36؛ زیادی، 1432: 131؛ بصری، 1431: ج1-3، 173)
مریدانش او را با عنوان احمد الحسن نامگذاری کردهاند و علت به کار بردن نام «الحسن» برای او، استناد به این روایت است:
وَ یُسَمِّیهِ بِاسْمِ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ یُکَنِّیهِ، وَ یَنْسُبُهُ إِلَى أَبِیهِ الْحَسَنِ الْحَادِیَ عَشَرَ إِلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ. (خصیبی، 1419: 397)
در استدلال به این روایت میگویند که در عباراتش اشاره شده او منسوب به امام حسن عسکری (علیه السلام) است و از طریق ایشان به امام حسین (علیه السلام) متصل میشود (بصری، بیتا: 60). در ادامه به نقد این روایت خواهیم پرداخت.
آنها شجرهنامهای خودساخته ارائه داده و نسب او را چنین بیان میکنند: «احمد، فرزند اسماعیل، فرزند صالح، فرزند حسین، فرزند سلمان، فرزند محمد (مراد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است)، فرزند حسن العسکرى، فرزند على، فرزند محمد، فرزند على، فرزند موسى، فرزند جعفر، فرزند محمد، فرزند على السجاد، فرزند حسین، فرزند على بن ابىطالب (علیه السلام) .»
این نسبنامه ساختگی در حالی است که بنابر نظر شیروان الوائلی _ وزیر امنیت دولت عراق _ و گروهی از طوایف بصره، او از طایفه «همبوش» _ یکی از طوایف «البوسویلم» _ است و این طایفه از سادات محسوب نمیشود (وبسایت روزنامه الشرق الاوسط، گزارش جاسم داخل: «التیار المهدوی، یقسم العراقیین بین رافض لطروحاته ومتفهم لها»).
برخورد علما با وی و واکنش احمد بصری
پس از اینکه این فرد ادعای خود را در عراق علنی کرد و با کمک گروهی از پیروانش جزوات و کتابهایی منتشر نمود، برای گرفتن بیعت از مراجع تقلید و علمای عراق اقدام کرد. علما و بزرگان حوزه پس از بررسی ادعاهای این فرد، مخالفت خود را با این جریان اعلام نموده و کتابهای متعددی در بیان انحرافات و رد ادعای او منتشر کردند. از اینرو، احمدحسن به تخریب چهره آنان همت گماشت و حتی عالمی بزرگ مانند آیتالله سیستانی _ که زعامت شیعیان را به عهده دارد و با تدبیر و در نظر گرفتن مصالح امت اسلام و تشیع، به اداره اوضاع آشفته و پر از آشوب شیعیان عراق مشغول است _ را عالم امریکایی معرفی کرد.
وی همان روشی را در تخریب حوزههای علمیه شیعه و علمای آن به کار گرفته که وهابیت سرلوحه فعالیتهای ضدشیعی خود قرار داده است و عجیب اینکه اعتنا نکردن بزرگان به خود را دلیل بر حقانیت ادعاهایش میداند.
فعالیت پیروان
پیروان این فرد خود را «انصار امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) » مینامند و فعالیتشان را با استفاده از فضای مجازی و اینترنت، ساخت برنامههای تبلیغاتی مانند مستند «ظهور کرده» ، چاپ کتاب و جزوات توسط انتشارات وابسته به جریان احمدحسن با نام «اصدارات الامام المهدی»، تبلیغ چهره به چهره در محافل عمومی اعم از مدارس، خیابان و دانشگاهها، شرکت در نمایشگاههای کتاب فرانکفورت و بغداد در سال 2012، تأسیس رادیو ، چاپ ماهنامه صراط مستقیم و هفتهنامه منجی (به صورت الکترونیکی) انجام میدهند.
برخی از ادعاهای این فرد
1. او خود را با چهار واسطه، فرزند حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی میکند.
2. خود را یمانی دانسته که وظیفه زمینهسازی ظهور را بر عهده دارد.
3. معتقد است پس از وفات امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان امام و خلیفه حکومت را به دست میگیرد.
4. خود را دارای عصمت، علم و میراث اهلبیت (علیهم السلام) میداند (واحد تحقیقات... ، بیتا _ الف: 30).
5. معتقد است همان فردی است که به جای عیسی به صلیب کشیده شده و همراه با انبیای گذشته بوده است (بصری، 2010الف: ج1-4، 299).
6. اعتقاد دارد دو فرد با عنوان «دابه الارض» وجود دارد که بنابر روایات، یکی از آنها علی (علیه السلام) است و در زمان رجعت میآید و دیگری خود اوست که در آخرالزمان و پیش از حضرت علی (علیه السلام) رجعت خواهد کرد (همو: 235).
7. خود را یکی از 313 یار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میداند.
8. خود را صاحب بیرق رسول خدا (صلی الله علیه وآله) میداند و دلیلش این است که بر روی پرچمش نوشته شده است «البیعه لله»! (واحد تحقیقات... ، بیتا _ الف: 25).
9. علم اصول، فلسفه، منطق، رجال و سندشناسی را بدعت میداند (همو: 37).
10. تقلید از مراجع را جایز نمیداند و خود را تنها پاسخگو معرفی کرده است (بصری، 2010الف: ج1، 101).
11. در میان مراجع تنها به امام خمینی; و شهید سید محمد صدر _ صاحب موسوعه امام مهدی (علیه السلام) _ احترام میگذارد که البته این مطلب با توجه به دیگر عقاید او، برای مریدانش نیز حل نشده است (بصری، 1431: ج1-3، 48،76، 315).
12. خواب و استخاره را از جمله ادله اثبات خود بیان میکند و خواب را کوتاهترین راه اثبات خود میداند (همو: 9).
13. امر رجعت بعد از تمام شدن حکومت 12 امام (مهدیین) _ که جانشین حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودهاند و اولین آنان احمد بصری است _ رخ خواهد داد.
14. همۀ کتابهای نوشته شده در انتشارات انصار الامام المهدی و سایت رسمی انصار، مورد تأیید احمد بصری است و آنها را ملاک دعوت خود میداند (بصری، 2010ب: 29؛ همو، 2010ج: 25؛ همو، 1431: ج4-6، 527 و 583).
نقد و بررسی ادلۀ احمدحسن و پیروانش
تا کنون کتابها و سخنرانیهای متعددی در نقد این جریان صورت گرفته است که بهترین نمونۀ آن، کتاب دعوه احمد الحسن بین الحق و الباطل است. گفتنی است در تحلیل ادعاهای
این فرد میتوان به بررسی ترتیبی پرداخت؛ بدینگونه که همۀ ادلۀ آنان را نقد کنیم، یا اینکه به نقد قسمتی از این ادله بپردازیم. در این نوشتار به چند دلیل گزینۀ دوم را برگزیدهایم؛ از جمله اینکه سخن گزافه گفتن مشکل نیست و این روش در میان همۀ مدعیان مرسوم بوده است که به اصطلاح از طریق ارائه رطب و یابس و یا آسمان ریسمان بافتن، ادعاهای خود را اثبات نمایند. در این شرایط لازم است نقاد، تدبیر امر را به دست گرفته و در دام آنها گرفتار نشود، وگرنه باید همۀ عمر خود را برای تحلیل ادلۀ مدعیان متعدد صرف کند. همچنین برخی از مباحث ارائه شده از سوی احمد بصری، توسط علما تحلیل شده و پاسخهای متعددی در اختیار محققان قرار دارد که ما را از بحث مجدد بینیاز میکند؛ مباحثی مانند شرعی بودن یا نبودن خمس دادن به فقها در دوران غیبت، درستی یا نادرستی بررسی اسناد روایات و بهرهگیری از علم رجال، دینی یا غیردینی بودن مباحث منطق و فلسفه، مباحث رجعت و... .
نکتهای که باید دربارۀ موضوعهای مذکور بدان توجه شود، این است که وارد کردن اشکال همیشه راحت است، اما در پاسخ به این پرسشها باید به بیان مقدمات و مبانیای پرداخت که از حوصله این نوشتار و خوانندگان به دور است. از اینرو خوانندۀ گرامی را به کتب و مقالاتی که به این موضوع پرداختهاند ارجاع میدهیم (برای مثال، نک: ترابی، 1387: 35؛ حسینی قزوینی، 1430: ج1، 371 و ج2، 580).
دیگر دلیل بهکارگیری روش دوم، این است که وی مدعی است معصوم بوده و دارای علم رسول خدا (صلی الله علیه وآله) است و تمام ادلۀ او صحیح بوده و امکان رد کردن آنها وجود ندارد. ما نیز از این زاویه که اگر تعدادی از دلایل او را رد کنیم و دروغگو بودن او را اثبات نماییم، توانستهایم ریشۀ ادعاهای او را از بین ببریم، به نقد برخی از ادلهاش بسنده میکنیم.
در بررسی ادعاهای این فرد، به سه محور استفاده از روایات غیرمعتبر و جعلی، تقطیع روایات و تحریف معنا و مراد روایت، اشاره خواهیم کرد و برای هر قسمت نمونههایی را از میان مصداقهای متعدد ذکر خواهیم کرد.
1. استفاده از روایات غیرمعتبر و جعلی
یکی از مشکلات در حوزۀ مباحث مهدویت، ساخته شدن روایاتی برای منافع فرقهای و نیز پدیدار شدن روایتهای تازه یافت در منابع متأخر است. توسط برخی نویسندگان، روایتهایی مطرح شده که نهتنها دلیلی بر پذیرش آنها وجود ندارد، بلکه شواهدی دربارۀ اعتبار نداشتنشان موجود است. مدعیان دروغین از این مطلب استفاده کرده و در مسیر پیشبرد اهداف خود، این دسته از نشانهها را پررنگ نمودهاند. برای مثال، برای گسترش هرچه بیشتر ادعای مهدویتِ عبیدالله المهدی در آفریقا، داعیان اسماعیلیه بر اساس بعضی روایاتِ منسوب به اهلبیت (علیهم السلام) که «ظهور مهدی از مغرب خواهد بود»، روایاتی جعل کرده و پیشبینی میکردند ظهور، در سال غلبۀ فاطمیان بر آفریقا خواهد بود. آنان از امام هادی (علیه السلام) روایتی نقل میکردند که فرموده است: «با گذشت 42 سال، بلا و گرفتاریای که گرفتار آن هستید، رفع خواهد شد.»
مبلغان اسماعیلی برای جلب اقوام بربر و بادیهنشین به مهدویت، احادیثی جعل کردند که بر اساس آنها، مهدی موعود از بین اقوام شیعهنشین ظهور خواهد کرد. بیشتر این احادیث، ظهور مهدی را از نواحی دوردست کشورها و کنارههای سرزمینهای آباد مانند «زاب» در آفریقا و «سوس» در مغرب تعیین میکرد (عرفان، 1388: 145؛ همچنین نک: جعفریان، 1391: 30 و 39).
احمد بصری نیز از قافله دیگر مدعیان جا نمانده و در دعوت خود، به برخی روایتهای نشانه ظهور استناد کرده است که هیچ جایگاه علمی ندارند. از جمله روایتهای مورد اشارۀ او عبارتند از:
الف) روایت رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دربارۀ ملک فهد
عن مسند احمد عن النبی (صلی الله علیه وآله) : یحکم الحجاز رجل اسمـه علی اسم حیوان إذا رأیته حسبت فی عینه الحول من البعید و إذا اقتربت منه لا تری فی عینه شیئاً، یخلفه له أخ اسمـه عبد الله، ویل لشیعتنا منه _ أعادها ثلاثاً _ بشرونی بموته أبشرکم بظهور الحجه؛ (طباطبایی حسنی، 1429: 137)
در مسند احمد بن حنبل آمده است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: مردی که اسمش، اسم حیوان است بر حجاز (عربستان) حکومت میکند. اگر از دور به او نگاه کنی، درچشمش انحراف (چپی) میبینی، ولی اگر به او نزدیک شوی در چشمش مشکلی نمیبینی. جانشین یا خلیفهاش برادرش به نام عبدالله خواهد بود. وای بر شیعه ما از دست او! _ پس این جمله را سهبار تکرار کرد _ بشارت مرگش را به من بدهید، شما را به ظهور حجت بشارت میدهم.
در توضیح این ادعا آمده است:
فهد به معنای یوزپلنگ است و فهد در سال 2005 مُرد و حکومت حجاز به برادرش عبدالله رسید. طبق معمول نظامهای پادشاهی، حکومت از پدر به پسر میرسد، ولی در نظام حکومت آل سعود در عربستان، این یک استثناست و حکومت از برادر به برادر میرسد و پیامبر اکرم با این توضیحات، مصداق را دقیقاً روشن فرمودهاند. تصاویر انحراف چشمان فهد از دور و عدم انحراف چشمان او از نزدیک نیز در وبسایت انصار موجود است. (واحد تحقیقات... ، بیتا _ الف: 11)
همچنین میگویند:
انشاءالله با این علامات از آیات و احادیث اهلبیت (علیه السلام) ، برای همه مشخص شده باشد که ما در عصر ظهور هستیم.پس قطعاً بایستی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یا وصی و رسول ایشان و یا امر ایشان ظهور کرده باشند. (زیادی، 1432: 18؛ واحد تحقیقات... ، بیتا _ ب: 16)
شیخ حیدر زیادی صریحتر از متن فوق اشاره میکند که با توجه به این روایت، نشانه ظهور احمد بصری تحقق یافته و ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در حال تحقق است (زیادی، 1432: 17).
منبع روایت: بنابر نقل منابع تبلیغاتی طرفداران احمد، اولین منبع این روایت، کتاب مائتان و خمسون علامه حتی ظهور الامام المهدی (علیه السلام) اثر محمدعلی طباطبایی حسنی است. با مراجعه به کتاب مسند احمد بن حنبل و سایر متون روایی شیعه و سنی، درمییابیم که این روایت وجود خارجی ندارد و تا کنون کسی آن را ذکر نکرده است. جالب اینکه نویسندۀ کتاب مائتان و خمسون علامه، خود نیز این روایت را در هیچ منبع حدیثی ندیده است و در استناد آن به مسند احمد و رسول خدا (صلی الله علیه وآله) چنین میگوید:
هذ الخبر نقله إلیّ أحد الفضلاء المطلعین؛ (طباطبایی حسنی، 1429: 137)
این خبر را یکی از فضلای مطلع !!! برای من نقل کرده است.
عجیب است احمد بصری _ که ادعای علم امامت دارد _ نفهمیده که این روایت در مسند احمد و هیچ منبع روایی معتبر دیگری وجود ندارد و به نوعی دروغ بستن به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به شمار میرود.
این کتاب نهتنها از منابع دست اول و معتبر نیست، بلکه در آن مواردی وجود دارد که بر عدم دقت علمی نویسندۀ آن دلالت دارد؛ مواردی مانند توجه به تطبیقگرایی _ که اگر چه به صورت احتمالی بیان میکند، اما در این زمینه افراط دارد _ از قبیل تطبیق لفظ «جهجاه» به محمدرضا پهلوی با این توجیه که این عبارت برگردان شاهنشاه است! (همو: 121)، بیان احتمالی زمان ظهور (همو: 205)، استفاده از سخنانی با عنوان روایت _ که در منابع روایی مشابه نداشته و در هیچ منبع روایی پیش از دوران مشروطه نیز وجود ندارد (خبرآنلاین، رسول جعفریان: «بازار گرم تطبیق علایم ظهور در مشروطه») _ همچون به کار بردن عبارت «طهران» و بیان ویژگی زنان تهرانی در روایتی منسوب به امام صادق (علیه السلام) (همو: 164)، استفاده از منابع غیرمعتبر در مباحث مهدویت مانند نوائب الدهور، بیان الائمه سید مهدی نجفی، عقاید الامامیه سید ابراهیم زنجانی و... (نک: عاملی، 1424).
نویسندۀ کتاب معتقد است نیازی به بررسی و جدا کردن روایات معتبر از غیرمعتبر درمباحث مهدوی وجود ندارد (طباطبایی حسنی، 1429: 10). او با همین نگاه به سخنانی عجیب به نام اهلبیت (علیهم السلام) اشاره میکند و در پایان کتابش با توجه به خوابی که مادرش دیده است، خود را از یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میداند و معتقد است در حیات او ظهور اتفاق خواهد افتاد (همو: 202).
محتوای روایت: این روایت هیچ دلیلی بر مدعای احمد بصری نیست و تنها به صورت کلی به ظهور حجت اشاره میکند و مشخص نیست انصار و مریدان احمد (نک: حطاب، 2009: 34)، با چه استدلالی عبارت «حجه» را به او تطبیق میدهند. از طرف دیگر، باید مراد از مرگ خلیفه، مرگ ملک عبدالله باشد نه ملک فهد؛ زیرا مطابق با قوانین ادبی باید ضمیر را به نزدیکترین مرجع آن بازگرداند، و نزدیکترین مرجع برای ضمیر، نام عبدالله بوده و اگر بخواهیم به روایتی مشابه نیز اشاره کنیم، شیخ طوسی مرگ حاکمی به نام عبدالله را از نشانههای ظهور دانسته است، نه فردی به نام فهد.
با این سخن باید به احمد بصری متذکر شد که پیش از موعد آمده است و بر فرض پذیرش روایت منسوب به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) ، باید صبر کند تا ملک عبدالله از دنیا برود.
ب) روایت خلع حاکم مصر
عن علی (علیه السلام) : ... صاحب مصر علامه العلامات و آیته عجب لها إمارات، قلبه حسن و رأسه محمد و یغیر أسم الجد، إن خرج من الحکم فاعلم ان المهدی سیطرق أبوابکم، فقبل أن یقرعها طیروا الیه فی قباب السحاب (الطائرات) أو أئتوه زحفاً و حبواً على الثلج؛ (داود، بیتا _ الف: 412)
از علی (علیه السلام) نقل شده است: صاحب مصر علامت علامتهاست و نشانه او آن است که دارای امارت (حکومت) است. قلب او حسن است و سر او محمد و نام جدش را تغییر میدهد. اگر بیرون رفت بدانید که مهدی درهای شما را خواهد کوبید. پس پیش از آنکه درهایتان را بکوبد به سوی او ولو بر روی ابرها پرواز کنید یا سینهخیز بر روی برف (یخ) بشتابید.
بنابر ادعای این گروه، مراد از پادشاه مصر، »«محمد حسنی سید المبارک» است که ابتدای نام او محمد، وسط آن حسن و با حذف نام جد خود یعنی سید، به صورت «محمد حسنی مبارک» خوانده شده و اکنون از حکومت خلع گردیده، در نتیجه مهدی باید درب خانه شما را زده باشد، که آن هم احمد بصری است (واحد تحقیقات... ، بیتا _ الف: 11).
منبع روایت: سایتهای رسمی احمد و منابع تبلیغاتی او، آدرس این سخن را کتاب ماذا قال علی (علیه السلام) عن آخر الزمان تألیف سید علی عاشور، دانستهاند، در حالی که اولین منبع این سخن، کتاب المفاجأه بشراک یا قدس تألیف محمد عیسی داود است. نقطۀ اشتراک هردو کتاب در این است که هیچیک از منابع معتبر و مصادر اولیۀ نقل حدیث نیستند و با توجه به اینکه این افراد خود نیز از معاصران بوده و امیر المؤمنین (علیه السلام) را درک نکردهاند، باید از منبعی معتبر آدرس دهند که چنین اتفاقی نیز رخ نداده است.
نویسنده کتاب المفاجاه یکی از روزنامهنگاران و اساتید دانشگاه مصر است که ادعا دارد نزد برخی از اولیای خدا علوم غریبه را آموزش دیده است. این فرد سنی بوده و نسب خود را به امام حسن مجتبی (علیه السلام) میرساند. وی اعتقاد دارد مقداری از علوم اهلبیت (علیه السلام) بهویژه علومی موجود از علم جفر حضرت علی (علیه السلام) در اختیار پدر، عمو و خود اوست (همو: 57). او علم جفر را علم اعداد دانسته و با تدوین کتابهایی و ادعای آموزش در اینباره، سخنانی را به حضرت علی (علیه السلام) نسبت میدهد که تا کنون هیچیک از علمای شیعه و اهلسنت بدان اشاره نکردهاند. در کتاب او تصریح امام علی (علیه السلام) به نام کشورهای امریکا، اسرائیل، نپال، تبت، کره شمالی و جنوبی، اروپا، سنگاپور و... و حتی بیان نام انورسادات، اختلافات در مصر وجریان صلح کمپ دیوید را میبینیم (نک: همو: 412، 438، 439، 472) و در اصل، هر آنچه را که در پیرامون ما اتفاق افتاده است را در قالب روایتی از علی (علیه السلام) بیان میکند! اگرچه این فرد ادعا دارد که علوم نابی را در اختیار دارد، اما تولد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در مدینه _ نه سامراء _ دانسته و مطابق با عقاید اهلسنت، آن حضرت را از نسل امام حسن مجتبی (علیه السلام) میداند. نکتۀ درخور تأمل اینکه در بخشی از کتابش پس از بحث دربارۀ مرگ فردی با نام عبدالله در آخرالزمان _ که در روایت پیشین بدان اشاره شد _ محبت شدید خود به ملک عبدالله پادشاه عربستان را کتمان نمیکند و میکوشد او را به عنوان انسانی شجاع، ضدامریکایی و متدین معرفی کند (همو: 393).
همچنین بسیار عجیب است با اینکه این فرد چنین اطلاعاتی را برای خود دانسته، اما خلیفۀ اول و دوم و همچنین معاویه را از اولیای خدا و خواص معرفی میکند (همو: 78 و 84) و در کتابی دیگر _ که دربارۀ امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نگاشته است _ قذافی را یکی از زمینهسازان ظهور معرفی میکند (داود، بیتا _ ب: 136و 138).
اگرچه نویسندۀ مذکور ادعا دارد مقداری از علم جفر ائمه (علیهم السلام) در اختیار اوست و مطالب خود را در کتابی جداگانه با عنوان الجفر، أسرار الهاء فی الجفر به چاپ رسانده است، اما باید توجه داشت که یقیناً ادعای این فرد اشتباه است و علم جفر ذکر شده در احادیث اهلبیت (علیهم السلام) از منابع اختصاصی علوم ائمه (علیهم السلام) به شمار میرود و در اختیار هیچکس دیگری قرار نمیگیرد (نک: صفار، 1404: ج1، 151؛ کلینی، 1407: ج1، 238). آنچه امروزه به عنوان علم جفر آموزش داده میشود، با علم جفر موجود نزد امامان معصوم (علیهم السلام) متفاوت است و نمیتوان با توجه به علوم غریبهای که در اختیار برخی از اولیای خدا و حتی برخی از شیادان قرار دارد، آنچه را به دست آوردهایم به ائمه (علیهم السلام) نسبت دهیم و به عنوان روایت نقل کنیم؛ چراکه این امر نیز مصداق دروغ بستن به اهلبیت (علیهم السلام) است.
نکتۀ دیگر دربارۀ روش کاری محمد عیسی داود، این است که به نسخ خطیای اشاره دارد که گویا تنها در دسترس اوست و گزارشهایی را از آنها عنوان میکند که ساختگی بودنشان مخفی نیست. یکی از محققان معاصر، شگرد برخی از شیادان را چنین توضیح میدهد:
استناد به آثار مخطوط غیررسمی و ناشناخته؛ از قدیمالایام رسم بر این بوده است که در این زمینه (ادعاهای ظهور)، به آثار مخطوطی استناد میشده که در دسترس عموم قرار نداشته است. برای مثال، گفته میشود فلان مطلب را در نسخهای در خانۀ فلان شخص دیده است، اما اکنون نمیداند د راختیار کیست؛ یا در نسخهای کهنه آن را دیده است که در خانۀ فلان شیخ در فلان شهر دوردست بوده است. در این زمینه آثاری که به عنوان جفر و جامعه شناخته شده، گاه منسوب به علی (علیه السلام) یا منسوب به امام صادق (علیه السلام) است، نقش مهمی را بر عهده دارد. غالب این متون برای دیگران شناخته شده نیست؛ به علاوه نسخههای فراوان و متعدد و متفاوتی که بیشتر مربوط به علم اعداد و حروف و شامل جدولهای عجیب و غر یب نجومی و غیره است، در دست است که هیچگونه نسبت و استناد آنان به قرون اولیه اسلامی هم ثابت نیست، چه رسد به معصومین (علیهم السلام) . (جعفریان، 1391: 40)
محتوای روایت: برخلاف نظر طرفداران احمد، مراد نویسندۀ کتاب المفاجاه از عبارت «إن خرج»، سقوط و خلع نیست تا با سقوط دولت حسنی مبارک منتظر ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشیم، بلکه این فرد اعتقاد داشته که صاحب مصر و محمد حسنی مبارک برای زمینهسازی ظهور، خروج و قیام کرده و از زمینهسازان ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شمار میرود و مراد از «إن خرج»، جنبش حسنی مبارک در راستای ظهور است. او مدعی است فرد زمینهساز ظهور، نام جد خود را تغییر میدهد و صاحب و حاکم مصر است. همچنین در کتابی دیگر از این نویسنده، حسنی مبارک به عنوان «شیر مصر» معرفی شده و نام او را به صورت رمزی «محمد ح» ذکر میکند.
افزون بر مطالب گذشته، دلیلی وجود ندارد که مراد از مهدی در روایت یاد شده، احمد بصری باشد.
منابع
_ ابنبابویه، علی بن حسین، الإمامه و التبصره من الحیره، قم، مدرسه الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، چاپ اول، 1404ق.
_ ابنطاوس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن ، قم، موسسه صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، چاپ اول، 1416ق.
_ ابنمنادی، احمد بن جعفر، الملاحم، قم، دارالسیره، چاپ اول، 1418ق.
_ ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
_ انصاری، محمدرضا، «طبری سوم و دلائل الامامه»، ماهنامه کیهان اندیشه، قم، مؤسسه کیهان، شماره 58، 1373ش.
_ آل سید حیدر کاظمی، سید مصطفی، بشاره الاسلام فی ظهور صاحب الزمان، بیجا، آلالبیت (علیهم السلام) ، بیتا.
_ آیتی، نصرتالله، «نقد و بررسی آراء مدعیان مهدویت: با تکیه بر آراء احمد الحسن»، فصلنامه علمی _ پژوهشی مشرق موعود، قم، مؤسسه آینده روشن، ش25، تابستان 1392ش.
_ بحرانی، سید هاشم، المحجه فیما نزل فی القائم الحجه، تحقیق: محمد منیر المیلانی، بیجا، بینا، بیتا.
_ برسی، رجب بن محمد، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین (علیه السلام) ، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1422ق.
_ برقی، احمد بن محمد، المحاسن، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1371ق.
_ بصری، احمد بن اسماعیل، الجواب المنیر عبر الاثیر، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، چاپ دوم، 1431ق.
_، الرجعه ثالث ایام الله الکبری، إعداد: علاء سالم، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، چاپ اول، 1433ق.
_، المتشابهات، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، 2010الف.
_، نصیحه الی طلبه الحوزات العلمیه، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، چاپ دوم، 2010ب.
_، وصی و رسول الامام المهدی فی التوراه و الانجیل و القرآن، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، چاپ سوم، 2010ج.
_، الوصیه المقدسه، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، بیتا.
_ بکری، احمد بن عبدالله، الأنوار فی مولد النبی (صلی الله علیه وآله) ، اصفهان، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهلبیت (علیه السلام) ، بیتا.
_ ترابی شهرضایی، اکبر، پژوهشی در علم رجال، قم، نشر اسوه، چاپ اول، 1387ش.
_ تهرانی، محمد بن حسن (آقابزرگ)، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالأضواء، چاپ سوم، 1403ق.
_ جعفریان، رسول، مهدیان دروغین، تهران، نشر علم، چاپ اول، 1391ش.
_ حائری یزدی، علی، إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1422ق.
_ حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آلالبیت لإحیاء التراث، چاپ اول، 1409ق.
_ حسینی جلالی، محمدحسین، فهرس التراث الشیعه، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1380ش.
_ حسینی قزوینی، محمد، نقد کتاب اصول مذهب الشیعه، قم، مؤسسه تحقیقاتی ولیّ عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، چاپ اول، 1430ق.
_ حطاب، احمد، دابه الارض و طالع المشرق، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، 2009م.
_ حلی، حسن بن سلیمان، مختصر البصائر، قم، نشر الاسلامی، چاپ اول، 1421ق.
_ حلى، رضىالدین على بن یوسف بن مطهر، العدد القویه لدفع المخاوف الیومیه، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1408ق.
_ خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، بیروت، مؤسسه البلاغ، چاپ اول، 1419ق.
_ داود، محمد عیسی، المفاجأه بشراک یا قدس، بیجا، مدبولی الصغیر، بیتا _ الف.
_، المهدی المنتظر علی الابواب، بیروت، دارالمهدی، بیتا _ ب.
_ دیراوی، عبدالرزاق، دعوه السید احمد الحسن هی الحق المبین، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، 2012م.
_ زیادی، حیدر، یمانی موعود؛ حجت الله، انتشارات انصار امام مهدی، 1432ق.
_ سلیمیان، خدامراد، درسنامۀ مهدویت، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه السلام) ، چاپ اول، 1385ش.
_ شهبازیان، محمد، تأملی نو در نشانههای ظهور (1)، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، چاپ اول، 1389ش.
_ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا (علیه السلام) ، به کوشش: مهدی لاجوردی، تهران، نشر جوان، چاپ اول، 1378ش.
_ کمال الدین و تمام النعمه، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم، 1395ق.
_ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم ، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
_ صفری فروشانی، نعمتالله، «محمد بن جریر طبری آملی و دلائل الامامه»، فصلنامه علمی _ پژوهشی علوم حدیث، سال دهم، قم، مؤسسه علمی _ فرهنگی دارالحدیث، شماره 37 - 38، پاییز و زمستان 1384ش.
_ طباطبایی حسنی، محمدعلی، مائتان و خمسون علامه حتی ظهور الامام المهدی (علیه السلام) ، بیروت، موسسه البلاغ، چاپ دوم، 1429ق.
_ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
_ طبری، محمد بن جریر، دلائل الإمامه، قم، انتشارات بعثت، چاپ اول، 1413ق.
_ طبسی، نجمالدین، «حکم تسمیه و ذکر نام شریف حضرت ولى عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) »، فصلنامه علمی _ ترویجی انتظار موعود، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه السلام) ، شمارۀ 3، بهار 1381ش.
_ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه للحجه، محقق: عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، قم، المعارف الاسلامیه، چاپ اول، 1411ق.
_ عاملی، سید جعفر مرتضی، بیان الائمه و خطبه البیان فی المیزان، بیروت، المرکز الاسلامی للدراسات، 1424ق.
_ عرفان، امیرمحسن، «بازخوانی عوامل پیدایش مدعیان دروغین مهدویت و گرایش مردم به آنان»، فصلنامه علمی _ ترویجی انتظار موعود، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه السلام) ، شماره 30، پاییز 1388ش.
_ عقیلی، ناظم، الرد الحاسم علی منکری ذریه القائم، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، 1425ق.
_ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
_ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
_ مرندی، ابوالحسن، مجمع النورین و ملتقی البحرین، اصفهان، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهلالبیت (علیهم السلام) ، بیتا.
_ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، 1397ق.
_ واحد تحقیقات انتشارات انصار امام المهدی، ادلۀ جامع دعوت یمانی آل محمّد؛ سید احمد الحسن، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، بیتا _ الف.
_ واحد تحقیقات انتشارات انصار امام المهدی، برخی علایم ظهور مهم محقق شده (جزوه آموزشی)، بیجا، انتشارات انصار الامام المهدی، بیتا _ ب.
_ وبسایت خبر آنلاین، به آدرس: khabaronline.ir
_ وبسایت روزنامه الشرق الاوسط به آدرس: www.aawsat.com
انتهای پیام/654