به گزارش«شیعه نیوز»، می توان مشهد را قطب صنایع فرهنگی اعلام و آن را عملی کرد. صنایع فرهنگی از زمینه های مهم اقتصادی محسوب می شود که به تازگی در دنیا در حال رشد و مورد توجه است.
1- یکی از سلاح های غیرمتعارف برای مقابله با تحریم ها در حوزۀ اقتصاد میتواند اتکا و اعتماد به مفهوم زیارت باشد. ما حدود 300 میلیون شیعه در 20 کشور دنیا داریم. اگر به جای مدل های اقتصادی غربی که به مفهوم «Nationality» یا ملیت تکیه دارد، اقتصاد زیارت را تعریف کنیم که نگاهی به مفهوم «امت و امام» دارد، این امکان وجود دارد که تحریمها را شکسته و روابط اقتصادی قویای با مردم این 20 کشور برقرار کنیم که هیچ کاری به تحریم ها ندارند. مفهوم زیارت از لحاظ پدافند غیرعامل هم می تواند بسیار موثر باشد. مفهوم زیارت و اعتقاد قلبی و عمیق زائر به زیارت حرم مطهر اصولا تحریم بردار نیست و رکود اقتصادی نیز شاملش نمی شود. بنابراین اگر بخشی از برنامه اقتصاد کشور را براساس اعتقاد قلبی به توان اقتصادی زیارت اختصاص دهیم موتور محرکه قوی و رایگانی برای عبور از فراز و نشیب های اقتصادی خواهیم داشت.
2- می توان مشهد را قطب صنایع فرهنگی اعلام و آن را عملی کرد. صنایع فرهنگی از زمینه های مهم اقتصادی محسوب می شود که به تازگی در دنیا در حال رشد و مورد توجه است. با بهره گیری از این ابزار می توانیم صادرات مفاهیم انقلاب و ارزش های دینی و به تعبیر رهبری پمپاژ آن را به سراسر کشور و جهان تشیع داشته باشیم. این از ظرفیت های بی نظیر مشهد است که متاسفانه فراموش شده یا به نحو مطلوب استفاده نشده است. ما در مشهد طلبه و دانشجوی خارجی داریم، اما این فکر به لحاظ استراتژیک نظام مند نشده است.
3- با درک صحیح از جایگاه ویژه زیارت در توسعه فرهنگی و اقتصادی می طلبد که در ساختارهای دولتی و فرادولتی، نظامات متناسب با این واقعیت به وجود آید. مثلا استاندار در حوزۀ زیارت، در جایگاه معاون رئیس جمهور باشد یا شاه کلید اقتصاد فرهنگی ایران را به تفکیک کلان شهرها، مجمع تشخیص تعیین کند که قطعا نقش مشهد در این میان مبتنی بر زیارت خواهد بود و بلکه میتواند اقتصاد ایران را بر اساس زیارت احیا کند.
4- عده ای تعابیری چون سونامی زائر به کار می برند و به عنوان مزاحم به زائر نگاه می کنند یا در حوزۀ ترافیک، در بافت پیرامون حرم طرح ترافیکی مُسکن اجرا می کنند که زائر فقط با اتوبوس مشرف شود، غافل از این که این مصادف با مرگ مشهد است، چون حیات مشهد با خدمات به زائر گره خورده است. اگر پیرامون حرم طرح ترافیک اجرا کنید و برای زائر صرف نداشته باشد که خودرو بیاورد، قطعا دیگر از میدان شهدا مغازه به مغازه خرید نمی کند، مستقیم با تاکسی یا اتوبوس می رود حرم و برمی گردد، از مغازه های مسیر خرید انجام نمی شود و این یعنی شکستن کمر اقتصادی مشهد. با همین نگاه باید به ساختار تشرف به حرم از مبدا و شبکه مساجد و قبور امامزادگان در کشور (بیش از 40 هزار مسجد در کشور) نیز توجه شود.
5- نکتۀ دیگر در مدیریت فرایند زیارت این است که ما متاسفانه تاکنون از وقف در این مورد استفاده نکرده ایم. در سطح جهان تشیع اگر واقفین را در موضوع زیارت سهیم کنیم، مشهد می تواند یک شهر رایگان باشد. مثلا به واقف بگوییم حاضرید برای تاکسی های شهر وقف کنید تا به فرض حمل و نقل شهر تا شعاع مشخصی از حرم مطهر رایگان شود؟ موضوع وقف خیلی میتواند متنوع باشد. از این طریق، حضور زائر در مشهد با توان مالی او گره نمیخورد. اگر درباره این مسأله کار کنیم زائر در مشهد واقعا به زیارتش می رسد و درگیر مسائل و مباحث مادی و اسکان و… نخواهد شد و آمار اقامت زائر هم کاهش نخواهد یافت.
6- در واقع معنویت را در پیرامون حرم بایکوت کرده ایم. اگر بتوانیم با روش هایی عطر معنویت را در شهر ترویج و توزیع کنیم زائر اگر در قاسم آباد هم اقامت کند، احساس می کند در شهر امام رضا(ع) است. شبکه های اجتماعی را که در این حوزه هست باید به کار گرفت. حدود900 مسجد و حدود 2000 هیئت و حسینیه و مهدیه داریم. فقط پیرامون منطقه ثامن حدود 100 هزار متر مربع فضای قدسی و دینی داریم که ظرفیت بی نظیری است و می تواند فضای زیارت را در مشهد متعادل کند.
7- از سال 50 به این طرف دائم دور حرم را از هرگونه بنای قدسی خالی کرده ایم و طبعا نتیجه اش این شده که مردم خود مشهد هم برای مناسبت هایی مثل احیا و شب های شهادت و ولادت متمرکز به حرم می آیند. یک شبکه ای از مساجد که نقش فشارشکن ایفا کرده و زائر و مجاور را بین خود تقسیم کنند در مشهد نداریم، یعنی مسجد محل و منطقه و شهری که خود را به طور صحیح و ملموسی به زیارت گره زده باشد نداریم. زائر باید احساس کند وارد یک شهر مذهبی شده و از طرفی زائرپذیری حرم نیز با شبکۀ پشتیبان آن تعریف شود.
انتهای پیام/654