به گزارش«شیعه نیوز»، وبگاه خبری "صوت العراق"، به مناسبت سالروز شهادت بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مقاله ای به قلم "جمیل ظاهری" نوشت: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: "زماني كه فاطمه را ديدم ، به ياد صحنهاي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد ، گويا ميبينم حرمتش پايمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد ، سقط شده ؛ در حالي كه پيوسته فرياد ميزند : وا محمدا ! ؛ ولی كسي به او پاسخ نميدهد؛ کمک مي خواهد، اما كسي به فريادش نميرسد ."
او فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، دختر پیامر مهربانی ها و خاتم پیامبران محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله است؛ پیامبر، او را "أم أبیها" (مادر پدر) نامید؛ چراکه پس از وفات مادر خود، حضرت خدیجه(سسلام الله علیها) امور پدر را برعهده گرفت.
ایشان در سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجرت و براثر مصیبت هایی که پس از رحلت پدر بزرگوارش متحمل شد، در حالی که از غاصبان حق خود خشمگین بود، به شهادت رسید؛ غاصبانی که از دستورات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله اطاعات نکردند؛ ایشان فرمودند: "فاطمه پاره تن من است؛ هر که او را دوست دارد، مرا دوست داشته و هرآنکه او را بیازارد به یقین مرا آزرده است." از همین رو امیر المومنین امام علی علیه السلام پیکر مطهرش را شبانه دفن کرد تا مبادا کسانی در مراسم تشییع ایشان حاضر شوند که دوستش ندارند.
هنوز پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله چشم از دنیا فرو نبسته بود که اهل مدینه با دلی مالامال از کینه، بغض، خشونت، ستم و ظلم علیه اهل بیت ایشان یورش بردند؛ این در حالی بود که رسول اکرم فرموده بود: "من دو چیز گرانبها را در میان شما امت به امانت می گذارم: کتاب خدا(قرآن) و اهل بیتم؛ مادامی که بدین دو تمسک جوئید، پس از من گمراه نخواهید شد." اما آنچه پس از رحلت ایشان بر پاره تنش و بانوی دو عالم، صدیقه فاطمه علیها سلام روا رفت، ایشان را به شکایت در نزد پدر خود و گریه و زاری در شب روز واداشت."
قرآن و تاریخ روایت می کند که یعقوب نبی علیه السلام چهل سال در غم نبود فرزند خود یوسف علیه السلام گریست؛ هرچند یقین داشت که روزی به خواست خدای سبحان، او را خواهد دید؛ با این وجود قومش او را آرامش می دادند و برگرد بیت الاحزان او جمع می شدند تا مبادا پیامبر خدا در غم و اندوه خود تنها باشد.
اما تأثیر گریه های بانویمان فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بر دل های بیمار چه بود؟ آیا گریه خانمی در خانه خود، راحتی این انسان های سخت دل را سلب می کند؟ گریه هایی که شیوخ شهر مدینه را برآن داشت تا در محضر امام علی علیه السلام حاضر شوند و با شکوه بگویند: "یا أبا الحسن، فاطمه(سلام الله علیها) شب و روز گریه می کند و هیچ یک از ما نه شب می توانیم بخوابیم و نه روز می توانیم به کار خود بپردازیم؛ ما از تو می خواهیم به او بگویی، یاشب گریه کند یا روز."
امام نزد ایشان آمدند و گفتند: ای دختر رسول خدا، شیوخ مدینه از من خواسته اند تا از تو بخواهم یا شب ها برای پدر خود گریه کنی یا روز."
فاطمه(سلام الله علیها) گفت: "ای ابا الحسن، مدت زیادی در بین انها نخواهم ماند و چه نزدیک است رفتن من از بین انها؛ به خدا قسم شب و روز ساکت نخواهم شد تا اینکه به پدر خود و رسول خدا ملحق شوم."
از امام علی علیه السلام روایت شده است که فرمود: "روزی به همراه فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) در نزد پیامبر صلی الله علیه وآله بودیم که ایشان روبه ما کرد و گریست. پرسیدم:ای رسول خدا، چه چیز تو را به گریه آورده است؛ ایشان فرمود: به خاطر آنچه بعد از من بر شما روا خواهد رفت، می گریم. گفتم: چه بر ما روا خواهد رفت؟ فرمود: بر ضربت خوردن تو از فرق سر، سیلی خوردن فاطمه، تیرباران شدن پیکر مسموم حسن و کشته شدن حسین (علیهم السلام) می گریم.
فاطمه(سلام الله علیها) پس از پدر خود، مدت کوتاهی را زیست؛ مدتی سه ماهه که لبریز بود از اتفاقات غیر منتظره؛ چهره خود را با دستانش پوشاند و تمام این مدت را گریست.
چه ستمی که پس از رحلت پیامبر اکرم، علیه اهل بیت و عزیز ترین کس او در مدتی کوتاه روا نرفت؛ پاره تنش را آزار دادند، او را به خشم آوردند، به خانه اش هجوم آوردند و فرزند شش ماه او را سقط کردند؛ تمام این کارها را نکردند جز برای نافرمانی از رسول خدا، خانه نشین کردن وصی او و سیطره بر مرکز رهبری؛ آنها خواستند تا حق خلافت را از اهل پیامبر غصب کنند؛ از این رو به خانه فاطمه(سلام الله علیها) یورش بردند، خانه اش را آتش زدند، در آن را شکستند، به زور وارد خانه شدند، سیلی به صورتش زدند، پهلویش را شکستند، سینه او را بین میخ در و دیوار له کردند، فرزندش را سقط کردند و فدک را از او گرفتند... آری، تمام این ستم ها، علیه این بانوی بزرگ و پاره تن رسول خدا پس از رحلت پدرش بر او روا رفت.
از زمان رحلت پیامبر تا کنون، حاکمان طاغی و فرعون مآب به ویژه در شبه جزیره عربی، با جنایت ها و ستم خود علیه اهل بیت، ائمه و شیعیان آنها در سراسر دنیا، تاریخ را تکرار می کنند و با قساوت تمام، آن برنامه ای را که اجداد اموی طاغیشان و عاملان سقیفه بنی ساعده برای آنها ترسیم کرده اند، به اجرا در می آورند.
امروز، این آل سعود، دنباله روهای آن در شورای همکاری و متحد خودکامه عثمانی آنها هستند که زمین را به فساد کشیده اند، تروریسم تکفیری و فتنه های طائفه ای را بنیان گذاشتند و با توسل به دینار و دلار، واعظان سست عنصر را به صدور فتواهای جعلی، حیله گرانه، فتنه آمیز و فرقه گرایی در عراق، سوریه، یمن، لبنان، بحرین، فلسطین، مصر، الجزائر، افغانستان، تونس، لیبی، پاکستان و دیگر کشورها واداشته اند و آنها را به سمت بازگشت به عصر جاهلیت که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برای نجات مردم از آن، با دعوت به عدالت، محبت، مودت، برادری، همزیستی و حکومت مذهبی مردمی تلاش کرد.
نزاع میان حق و باطل، عدالت و ظلم، اراده ملت ها و جور حکام از زمان سقیفه بنی ساعده تا امروز، با نفاق، توطئه، خدعه، خیانت، جنایت و پست فطرتی وارثان ادامه داشته است.
فاطمه(سلام الله علیها) در آن روزها با گریه خود خواست تا پیروی از نهج استوار پیامبر برای مسلمانان را تحکیم بخشد و امت اسلامی را به مسیر روحانی خود در زمان پیامبر بازگرداند؛ امروز گریه ایشان، در گریه، ناله و آه و شیون زنان و ماردان مصیبت زده ای نمود می یابد که پدران، برادران، خواهران، فرزندان و همسران خود را در سراسر سرزمین های اسلامی به واسطه پترودلارهای سعودی و سرکوب های نظامی در بحرین و یمن و نیز گروه های تروریستی وابسته به آنها در عراق و سوریه از دست داده اند؛ گناه امت اسلامی تنها این است که بر خواسته های مسالمت آمیز خود در تغییر منش دیکتاتوری و برقراری آزادی، عدالت و برابری که اسلام بدان سفارش کرده، اصرار دارد.
انتهای پیام/654