به گزارش «شیعه نیوز»، عبدالباری عطوان از نویسندگان سرشناس عرب با انتشار مقاله ای در پایگاه اینترنتی رای الیوم در خصوص تن دادن پادشاهی عربستان سعودی به مذاکرات مستقیم با جماعت انصارالله یمن نوشت: به 6دلیل کشور پادشاهی عربستان سعودی سرانجام به مذاکرات مستقیم با حوثیها بعد از مخالفت های قاطع خود با چنین مذاکراتی در گذشته، تن داد، ولی واقعا چرا علی عبدالله صالح رئیس جمهوری مخلوع یمن و حزبش از این مذاکرات کنار گذاشته شدند؟ و جایگاه منصور هادی و دولتش در این مذاکرات کجاست؟ و چرا حضوری نخواهند داشت؟ و آیا سرانجام جناحی موسوم به عقلای خاندان حاکم آل سعود سرانجام گوشی شنوا پیدا کردند؟ و نقش تهدید جدید ایران در این بین چیست؟ و آیا جنگ و نبرد در یمن به زودی خاتمه خواهد یافت؟
***
با نزدیک شدن " طوفان قاطعیت " برای ورود به دومین سالش ( تنها در این بین 16 روز مانده تا یک سالگیش کامل شود ) هنوز هم هیچ یک از اهدافی که این طوفان به خاطر آن به پا شد، محقق نشده است . البته در این بین میتوان گفت بیشترین حجم کوتاه آمدن از پیش شرطهای سابق متعلق به پادشاهی عربستان سعودی است، کشوری که به صورت قاطع با هرگونه مذاکره مستقیم با جریان انصارالله ( حوثی ) مخالف بود و حتی حاضر نبود با علی عبدالله صالح هم وارد مذاکره شود، ریاض در این بین همواره اصرار داشت، اگر قرار است مذاکره ای مستقیم یا غیرمستقیم در این باره صورت گیرد، باید با عبدربه منصور هادی به عنوان رئیس جمهوری یمن و نمایندگان وی صورت گیرد، چرا که طرف سعودی معتقد بود، این جنگ و طوفان قاطعیت برای مشروعیت بخشیدن به وی آغاز شده بود، ولی رفته رفته مسائل به گونه ای دیگر اکنون تغییر یافته است و هنوز حتی کسی نمی داند، آیا خود منصور هادی از وجود چنین مذاکراتی آگاه است یا نیست؟
چند سری از مذاکرات تحت سایه سازمان ملل در ژنو و مسقط در این باره صورت گرفت و هماهنگی این مذاکرات را اسماعیل ولد الشیخ برعهده داشت و تمام این مذاکرات هیچ موفقیتی به دنبال نداشته است.
6دلیل اصلی باعث این تغییر موضع و انقلاب و دگرگونی در مواضع عربستان سعودی بوده است، عواملی که عربستان را ناگزیر به قبول شرایط حوثی ها کرد و ریاض به گفتوگوی رو در رو با انصارالله حوثی تن داد:
نخست: شکست "طوفان قاطعیت" و حملات هوایی گسترده سعودیها برای مدت بیش از 12 ماه برای مجبور کردن ائتلاف حوثی و صالح برای تسلیم شدن ناکارآمد بود، علاوه بر این میزان تلفات و خسارات در بین نیروهای ائتلاف سعودی هم افزایش چشم گیری داشته است، خواه در طول مرزها با یمن و خواه در میادین مختلف نبرد در داخل یمن، تلفات سعودی ها بسیار زیاد شده است، یکی از اساتید ناظر بر رساله دکترای یکی از محصلان سعودی در این باره به من اطلاع داده است، در این جنگ نزدیک به 3 هزار نظامی و افسرعالی رتبه سعودی به هلاکت رسیده اند، دانشجویی هم که این رساله را ارائه کرده بود، بنا به دلیلی معلوم حاضر نشد، با اعلام نامش موافقت کند، بعد از یک سری مجادله با من در این خصوص که خود به مثابه استاد است، گفت: یک بار گفتم این رقم بسیار مبالغه آمیز است، و به یکی از شاگردانم گفتم این رقم نمی تواند صحت داشته باشد، ( شمار تلفات نظامیان سعودی )، چرا که عدد رسمی اعلام شده در این خصوص با عدد مذکور تفاوت بسیار داشت، اما با کمی بررسی مشخص شد، عددی که ما به دست آوردیم صحت دارد و شاگردم یعنی افسر نظامی سعودی گفته هایش بیشتر صحت داشته است.
دوم:افزایش حجم اعتراض ها نسبت به ادامه حملات سعودی ضد یمن و به موازات آن ادامه محاصره یمن صدای اعتراض کشورهای غربی را بلند کرده است، و حتی پارلمان اروپا کشور پادشاهی عربستان سعودی را به ارتکاب جنایات جنگی متهم کرد و این پارلمان از دولت های وابسته به خود خواست فروش سلاح به کشور پادشاهی سعودی را منع کنند.
سوم:افزایش سطح نارضایتی در داخل پادشاهی عربستان سعودی، چرا که جنگی که قرار بود، کوتاه مدت باشد به درازا کشیده است و این جنگ عملا به یک جنگ فرسایشی برای نابودی منابع مالی، نظامی و انسانی تبدیل شده است، از این رو حتی موجی از تنفر از پادشاهی عربستان سعودی را در بین ملت های عربی و مردم جهان باعث شده است، و ائتلافی که با هدف تامین پوشش اسلامی به این تجاوز شکل گرفته بود، رفته رفته از هم فروپاشید و این ائتلاف اسلامی هنوز شکل نگرفته بود که از هم پاشیده شد.
چهارم: هزینه های سرسام آور این جنگ، یکی دیگر از این علل است، هزینهای که برخی از صاحبنظران آن را میلیاردها دلار در ماه برآورد کرده اند، که در برگیرنده هزینه و مخارج نیروهای عربی شرکت کننده در این جنگ و تعویض تجهیزات نظامی و خرید ذخایر نظامی و هزینه های مربوط به حملات هوایی جنگنده ها برای بیش از 200 فروند جنگنده است، حملاتی که این جنگندهها برضد عربستان سعودی انجام دادند، بیش از 8 هزار سورتی پرواز بوده است، همچنین باید به این موضوع هزینههایی که به برخی از کشورها در این بین عربستان پرداخته را بیفزاییم، کشورهایی همچون مصر، پاکستان ، سومالی ، جیبوتی و جزایر کومور به منظور اعلام حمایت از جنگ عربستان درخواست کمک های مالی کرده بودند و در قبال تغییر موضع به نفع عربستان از ریاض پول دریافت کرده بودند، یا لا اقل برای این که موضع بی طرف در این باره داشته باشند، در خواست دریافت مبالغ مالی داشته اند.
پنجم: به عرصه رسیدن دو سازمان تروریستی داعش و " القاعده " است، این دو به عنوان دو نیروی اصلی در میدان یمن حاضر شدند، بخصوص این دو گروه تروریستی در مناطقی که خارج از سیطره ائتلاف حوثی صالح قرار می گرفتند در جنوب یمن حضور چشم گیری یافتند، به گونه ای که شهر عدن در اوضاع بسیار پرتنش و هرج و مرج گونه ای به سر می برد و اوضاع در این شهر خونبار است، این اتفاق بعد از به اصطلاح آزاد شدنش به دست نیروهای سعودی حاصل شد.
بعد از خروج حوثی ها از این شهر و هم اکنون می توان گفت عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری یمن در کاخ المعیشیق که بر فراز تلی مرتفع در این شهر واقع شده، در محاصره این گروه هاست و انفجارها حتی به ورودی های کاخ هم رسیده است، و طولانی ترین دوره ای که برای عمر هر استاندار در این منطقه تاکنون در منصبش ثبت شده از چند هفته فراتر نمی رود، چرا که حجم ترورها و عملیات انتحاری با استفاده از خودروهای بمب گذاری شده افزایش چشم گیر یافته است، و همین وضعیت در خصوص فرماندهان نهادهای امنیتی و پلیس یمن در این منطقه صدق می کند، علاوه بر این باید ترس و واهمه آمریکا از تشکیل شدن دولت یا امارت اسلامی در دروازه ورودی باب المندب را هم به آن افزود، چرا که این منطقه یکی از خطوط اصلی ناوبری دریایی بین المللی و نظامی به شمار می آید.
ششم:سخنان اخیر سردار مسعود جزایری معاون رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای دیروز سه شنبه است، او در این خصوص با خبرگزاری تسنیم گفت وگویی داشته و در این مصاحبه گفته است، ایران ممکن است به همان شیوه ای که از بشار اسد رئیس جمهوری سوریه حمایت می کند، از حوثی ها در یمن حمایت کند، یعنی اعزام مستشاران نظامی به یمن و این به مثابه تغییر یافتن یمن به سوریهای دوم است.
انتهای پیام/ 852