به گزارش«شیعه نیوز»، آمارگیری، آمارگویی و یا آمارپرسی، از دیرباز برای ارائه گزارش و بیان کمیّت و کیفیت فعالیتها و خدمات مرسوم بوده و امری متداول در نشستهای خبری و مطبوعاتی است.
این آمارها گاهی واقعا تکاندهنده هستند و حتی مرور زمان نیز نمیتواند از گزندگی و حتی گاهی تاثیر منفی آنها بر افکار عمومی بکاهد؛ از جمله آماری که حسین روحانینژاد، معاون امور فرهنگی و تبلیغ سازمان تبلیغات اسلامی در نشست اخیر خود با اصحاب رسانه، آن را علنی کرد، این بود: «از 60 هزار مسجد ثبت شده در سامانه اطلاعاتی ما، تنها 27 هزار و 500 مسجد امام جماعت دارد و بیش از 2 هزار مسجد، پیش نماز غیر مُعمّم دارد که اکثر آنها تنها در هنگام نماز مغرب، نماز جماعت تشکیل میدهند».
باید گفت مسجد، بدون تردید یکی از مهمترین مراکز و پایگاههای فرهنگسازی است، البته ممکن است چنین برداشت شود که این قصور و تقصیر در وقوع چنین آمارهایی فقط به حوزههای علمیه و امور مبلغان دینی و مراکز مرتبط با امور مساجد و ستاد اقامه نماز و امثال اینها، مربوط است؛ در حالی که منصفانه این است که بگوییم چنین آماری نشان دهنده قصور اهالی فرهنگ و بهویژه مسئولان فرهنگی در حوزه فرهنگ عمومی کشور است و تنها به حوزه علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز رسیدگی به امور مساجد یا ستاد اقامه نماز بر نمیگردد. البته نمیتوان از این نکته هم چشم پوشید که حوزه علمیه به عنوان پایگاهی بسیار مهم و استراتژیک در ایران عزیز اسلامی، باید بیش و پیش از همگان، به چنین آماری حساس باشد و در صدد بهبود آن برآید.
آمار روحانینژاد در حقیقت بیانگر این واقعیت تلخ است که بیش از نیمی از مساجد کشور (54 درصد)، امام جماعت ندارد و این در حالی است که انبوه روحانیون و طلاب در بخشهای محدودی از سطح کشور متمرکز هستند، در حالی که مراجع معظم تقلید هر از گاهی آن را در درسهای خود به طلاب گوشزد میکنند و از آنان میخواهند که حضور در بین عموم مردم و تلاش برای رفع تمرکزگرایی را سرلوحه زندگی خود قرار دهند و از حضور مستمر در شهرهایی مانند قم و مشهد خودداری کنند.
آمار ارائه شده توسط روحانینژاد البته نکات امیدوارکنندهای هم دارد؛ «ثبت نام 50 هزار مُبلّغ در سامانه جامع اعزام مبلغ(سجام) انجام شده است و ما برای 40 هزار نفر از آنان، کد شناسایی صادر کردهایم تا پس از ساماندهی، اعزام شوند».
اکنون پرسش اینجاست که این قصور و تقصیر جدی، چگونه قابل جبران است، قصور و تقصیری که به سبب اهمیت مسجد و فعالیتهای فرهنگی و معنوی مساجد، فرهنگ عمومی ما را با آسیب جدی مواجه کرده است.
در این باره میتوان به موارد ذیل با رعایت اختصار اشاره کرد:
1. آنچه بیش از هر چیز مهم است، همت خود دغدغهمندان فرهنگی و بهویژه روحانیون و حوزههای علمیه است. روحانیون نباید فراموش کنند که حضور فرهنگی و تبلیغی در بین مردم، مهمترین کارکرد آنهاست؛ به بیان دیگر شاید تمایل اکثر روحانیون به طی کردن مدارج عالی تحصیلی و پژوهشی موجب شده تا آنان از کارکرد اصلی خود دور بمانند یا از آن غفلت ورزند.
در عین حال مدیریت امور فرهنگی و تبلیغی حوزههای علمیه هم باید تلاش کند تا ضمن جبران کمبودهای موجود بهویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، زمینه را برای حضور حداکثری فارغالتحصیلان مدارج پایه حوزههای علمیه در امور فرهنگ عمومی و تبلیغ، پدید آورد و موانع سدّ راه را نیز حذف کند یا به حداقل برساند.
همچنین لازم است تا زمانی که کمبودهای موجود جبران شود، از ظرفیت کارشناسان فرهنگی غیر روحانی و البته معتمد، به نحو احسن استفاده شود.
2. بر امور فرهنگی و تبلیغی سازمان تبلیغات اسلامی است که ساماندهی هر چه دقیقتر و سریعتر مبلغان موجود را با اعطای کد شناسایی و اعزام آنان، در اولویت خود قرار دهد و موانع اداری این حوزه را به حداقل برساند.
3. نکته بسیار مهم دیگر، ضرورت آموزشهای کوتاه مدت و کاربردی به مبلغان و ارائه جدیدترین و بهروزترین شیوههای انتقال مفاهیم ارزشی و فرهنگی به شکل مستمر و دورهای به آنان است تا بتوانند در تبلیغ فرهنگی خود از آن بهره گیرند و به بیشترین میزان تاثیرگذاری دست یابند. شاید در این زمینه، تشکیل یک اتاق فکر با حضور نمایندگانی از شورای عالی انقلاب فرهنگی، مرکز مدیریت حوزههای علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و همچنین حضور استادان برگزیده پژوهشکدههای فرهنگی یا استادان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گرایشهای مدیریت امور فرهنگی و تبلیغی، کمک کننده باشد.
4. میتوان امیدوار بود که در آینده و با جبران کمبود کیفی و کمّی مبلغان در مساجد کشور، امکان استفاده حداکثری از مبلغان فرهنگی در مدارس نیز مهیا شود تا بیش از 100 هزار مرکز آموزشی و مدرسه هم، به عنوان پایگاههای بسیار حساس و تاثیرگذار، از این قشر فرهیخته خالی نماند و اثرات ویژه فرهنگی و معنوی آن در تمام جامعه ظهور و بروز پیدا کند.
انتهای پیام/654