محمدتقي شیرازی، میرزای دوم در سال 1256 قمری در شيراز به دنيا آمد و دوران کودکی را در زادگاهش گذراند و آنگاه پدرش او را برای فراگیری علوم دینی به کربلا برد و دروس ابتدايي و مقدمات را نزد افاضل آنجا خواند و در محضر درس فاضل اردكاني حاضر شد و دروس سطح خود را نزد او و سيد علينقي طباطبايي به پايان برد. در سال 1291 با دوست و هممباحثه خود سيدمحمد فشاركي اصفهاني، به همراه ميرزا حسن شيرازي معروف به ميرزاي بزرگ به سامرا رفت و در مجلس درس ميرزا شركت كرد و از اركان بحث او گرديد و از دانش او استفاده كرد و به همراه سيداسماعيل صدر و سيدمحمد اصفهاني يكي از علمای بزرگ ثلاث، در زمان ميرزاي بزرگ به شمار ميرفت.
پس از آنكه ميرزاي بزرگ در سال 1312 درگذشت نظر گروهي از مردم به رهبري ديني و سياسي او متوجه گرديد. او در سامرا به اقامه وظايف شرعي و تدريس و تربيت طلاب پرداخت و اهل علم در محضر درسش حاضر شدند. وي تا 1336 در سامرا اقامت داشت و سپس به كاظمين رفت و مدتي بعد به کربلا رفت و تا پايان عمر در آنجا ماند و به تأليف، تدريس و تربيت شاگردان خود پرداخت.
ویژگیهای اخلاقی
زهد و قناعت
شیخ آقا بزرگ تهرانی میگوید: "دیدار او انسان را به یاد خدا می آورد. رخسار قدسیان را داشت. از کسی چیزی درخواست نمی کرد، حتی وقتی تشنه می شد خود بلند می شد و آب میآشامید."
وی در امر خوراک و پوشاک و مسکن خویش بسیار قانع و زاهد بود با وجود اموال فراوانی که از آفریقا، ایران، عراق، عربستان و شیخ نشینهای خلیج و دیگر نقاط به دستش میرسید، خانهای استیجاری داشت .
یکی از بزرگان مینویسد: "وقتی دیدم پیراهن میرزا وصلههای زیادی دارد، به فرزندش میرزا عبدالحسین گفتم چرا پیراهن وی این گونه است، با اینکه او زعیم و قائد بینظیر انقلاب عراق است و با موقعیت وی هیچ تناسبی ندارد؟! او در پاسخ گفت :پدرم در شیراز مزرعهای دارد که از اجدادش به او رسیده است. درآمد سالیانه این مزرعه چیزی در حدود صد تومان است. پدر خرج زن و بچه و دیگر مخارج خود را که شامل خوراک و پوشاک و اجاره منزل می شود، تنها از این راه تامین کند، و چون این مبلغ نیازمندیهای ضروری خانواده را تامین نمیکند پدرم به لباسی کهنه بسنده می کند و چیزی دیگری را جایگزین آن نمیکند تا از همان صد تومان همه مخارج خانواده را تامین کند."
غیرت دینی
میرزا محمد تقی پیشوای انقلاب عراق و نخستین فروزنده شعله آن، از بزرگترین عالمان و مشهورترین چهرههای عصر خویش در علم و تقوا و غیرت دینی بود. موضع گیری با عظمت وی در برابر دولت انگلیس در واقعه انقلاب عراق و طلب حقوق بر باد رفته مردم آن دیار، و امر به دفاع و صدور آن فتوای پر اهمیت که عراق را دگرگون کرد، یکی از آنهاست. این به سبب عظمت این شخص در جامعه و مکانتی که در دلهای مردم داشت، بود. او بحق هر چه داشت و هر نیرو و امکانی که در توانش بود، در این راه گذاشت، حتی از فرزندان خویش نیز دریغ نورزید، چه در همین جریان بود که پسرش میرزا محمد رضا دستگیر شد.
بردباری و فروتنی
آیه الله میرزا محمد تقی شیرازی فردی بسیار خویشتندار بود. از وی مشاهده نشد که حتی نسبت به کسانی که درباره او جسارت و بیادبی کردند، خشمگین شود. وی همیشه با نشاط بود و تبسمی بر لب داشت .
خشوع و تواضع وی باعث می شد که نگاهش را هرگز به بالا نیندازد. و هنگام تدریس بر فراز منبر به پایین نظر میافکند نه به صورت شاگردانش.
صلابت
در برابر دشمن متجاوز و ستمگران، با ابهت و با صلابت بود و حاضر نبود با هیچ یک از سران انگلیسی در هر رتبه ای که باشد، ملاقات کند.
نماینده بریتانیا در آن زمان در عراق بنام "سرپرسی کاکس" بارها از وی درخواست ملاقات کرد ولی همواره از جانب میرزا جواب رد شنید. وقتی کاکس از گرفتن وقت ملاقات با او ناامید شد، تصمیم گرفت بدون وقت قبلی ناگهانی با او دیدار کند. وقتی به این عمل اقدام ورزید، نهتنها با خوشامد گویی میرزا مواجه نشد بلکه جناب میرزا با چهره گرفته و آکنده از خشم و نفرت پشت به او کرد و کاکس با حالتی شکست خورده از آنجا خارج شد. عکس العمل میرزا در مقابل او نه به این دلیل بود که که کاکس فردی خارجی به شمار می آمد، بلکه به این سبب بود که او سرکرده متجاوزان بود.
دوران سیاسی
نجف در جنگ جهانی اول تحت اشغال نیروهای بیگانه درآمده بود، در راه دفاع از هستی و موجودیتخود محل مشورت ورایزنی زعمای اندیشمند و پیشگامان مسلح عشایر و نیز محل تشکیل انجمنهایسیاسی و اجتماعی گردیده بود، در همین مسیر بود که رهبری انقلاب به پرچمداری و پیشوایی مرجع مذهبی، مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی مسیر شایسته خود را پیمود.
میرزای دوم با کمال صلابت و ایمان و در اوج شجاعت دینی و آگاهی و هوشیاری اسلامی در برابر نیروهای استعمار بریتانیا، موضع خود را انتخاب کرد. در آن هنگام، میرزای دوم با تلاش پرثمر به مقابله و دفاع پرداخت و هنگامی که به مراحل باریک رسید، امر به دفاع ازحریم اسلام داد و با صادر کردن فتوای انقلابی و پر همیتخود عراق را تکان داد.
آیه الله میرزا محمد تقی شیرازی فتوای مشهور خود را به نام "فتوای دفاعیه" که مجوزی رسمی برای نهضت مسلحانه مردم عراق بود، بدین صورت صادر کرد: "مطالبه حقوق بر عراقیان واجب است و بر آنان واجب است در ضمن درخواستهای خویش رعایت آرامش و امنیت را بنمایند و در صورتی که انگلستان از پذیرش درخواستهایشان خودداری ورزد، جایز است به قوه دفاعی متوسل شوند."
آیه الله شیرازی به رغم کهولت و ناتوانی جسمی، به انقلاب و امور مربوط به آن بسیار اهمیت می داد. وی برای پیشبرد اهداف مقدس انقلاب عراق و تامین نیازمندیهای جبهه، هر چه از دستش بر می آمد انجام می داد.
از جمله علمای مشهور و مجتهدین بزرگی که در آن جنگ و جهاد ضداستعماری به همراه میرزای دوم شرکت جستند: مرحوم سید محمد طباطبایی، فرزند ارشد آیة الله العظمی سید کاظم یزدی، آیة الله آقای سید مصطفی کاشانی و فرزند برومندش آیة الله سیدابو القاسم کاشانی، آیة الله سید محمد تقی خوانساری، آیة الله شیخ محمد باقر زنجانی و دیگران بودند که هر یک در رهبری نهضت اسلامی پایهگذاری شده توسط میرزای دوم،نقشحساس و تاریخسازی به عهده داشتند. آنان هفتهها و ماهها در مناطق کوهستانی عراق که سنگر مجاهدین اسلامی بود،در اطراف بصره، عماره، ناصریه و کوت به دفاع در مقابل نیروهای انگلیسی و مبارزه با نیروهای مهاجم پرداختند و از کشور اسلامی عراق حمایت و پاسداری کردند.حمایت آنان در حقیقت تنها حمایت از یک کشور اسلامی نبود، بلکه حمایت از سنگر اسلام بود.
شاگردان و آثار
دقت نظر و ژرفکاوی میرزا در مسائل پیچیده علمی درسش را پر برکت ساخته بود. این ویژگی موجب گشت که از این نابغه میدان علم و اندیشه، شاگردان بسیاری پرورش یابند، شاگردانی که برخی از آنان با اینکه به مرحله اجتهاد رسیده بودند. از جمله شاگردان ایشان: آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی، آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، آیت الله شیخ محمد جواد بلاغی نجفی، آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی قمی، سید جمال الدین موسوی گلپایگانی، آیت الله شیخ محمد کاظم شیرازی، آیت الله شیخ محمدعلی شاهآبادی استاد اخلاق امام خمینی و آیت الله شهاب الدین مرعشی نجفی.
میرزا محمد تقی تالیفات علمی بسیاری دارد که بخشی از آن به چاپ رسیده است. از جمله: حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری، حاشیه بر فرائد الاصول شیخ انصاری، شرح منظومه رضاعيه سيد صدرالدين عاملي؛ رساله در خلل، القصاعد الفاخر فی مدح العترة الطاهرة، حاشیه بر العروة الوثقی و خیره العباد لیوم المعاد.
وفات
در یکی از روزها وقتی آیت الله شیرازی برای خواندن نماز به صحن مطهر امام حسین(ع) میرفت، با تعداد زیادی از جنازههای شهدا که از جبهههای جنگ آورده شده بود، مواجه شد. این صحنه اثر نامطلوبی بر وی گذارد. به طوری که این آخرین روزی بود که وی برای ادای فریضه نماز از منزلش خارج شد. چون وضعیت مزاجی وی بعد از آن رو به وخامت گذاشت و به بستر بیماری افتاد و چیزی نگذشت که دعوت حق را لبیک گفت.
سر انجام در سوم ذيحجه سال 1338 قمری در حساسترين و بحرانيترين دوران انقلاب، در كربلا درگذشت. جنازه او در ميان شيعيان عزادار عتبات تشييع شد و شيخالشريعه اصفهاني بر او نماز خواند و در يكي از حجرههاي زاويه جنوبي صحن حسيني دفن گرديد.
منابع
نقباء البشر، آغا بزرگ تهرانی.
ریحانة الادب، محمدعلی مدرس تبریزی، تهران، چاپخانه شفق.
بیدارگران اقالیم قبله، محمد رضا حکیمی، دفترنشر فرهنگ اسلامی.
یکصد سال مبارزه روحانیت، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، دفتر نشر نوید اسلام.
فقهاى نامدار شيعه، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، کتابخانه عمومی حضرت آيت الله العظمی مرعشی نجفی.
خبرگزاری ابنا
سید محمد ناظمزاده قمی