خبر:« در پی حملات جنگندههای رژیم صهیونیستی به مناطق مسكونی غزه هفت نفر به شهادت رسیندند….».عادت كردهایم هر روز خبرهایی از این دست را از رادیو و تلوزیون بشنویم. گویا خبر كشته شدن كودكان و جوانان فلسطینی، بخش ثابت اخبار روزانه است. دیگر برایمان فرقی ندارد… سه كودك از بی غذائی به شهادت برسند یا پنج جوان بوسیله شلیك مستقیم سربازان؛ مهم این است كه عادت كردهایم و عادت كردهایم هرسال روز قدس به راهپیمائی برویم و هر از گاهی پس از نماز جمعه شعار مرگ بر اسرائیل سر بدهیم و یا در میدان فلسطین تجمع برگزار كنیم…
اما
اما اگر خودمان را به جای آن مادر جوان بگذاریم كه تا همین چند روز پیش شیرینكاریهای فرزند دلبندش را می دیدید و امروز جسم نحیف و فردا جسد بی جان فرزندش را….آن وقت چه؟
آفتها بیامان جامعه اسلامی را در چنبره خود گرفته است… دنیاگرائی، روزمرگی، عافیت طلبی، مصلحتاندیشی و … و همه اینها امروز در جنایت غزه به سوی جامعه اسلامی هجوم آوردهاند. غزه برای ما ایرانیها امری عادی و«روزمره» شده است. «عافیتطلبی» و حتی «دینفروشی»، دنیای عرب را سیطره كرده است.همه و همه تیری است كه هر روز در سینه كودكان معصوم فلسطینی فرو مینشیند. باید پدر باشی تا بدانی آن مادر و پدر چه میكشند از سكوت فرزند خردسال خود كه چیزی جز شیرینزبانی از او به یاد ندارند…اما چرا بازهم پدران و مادران جامعه اسلامی می توانند به راحتی از كنار این فجایع بگذرند؟؟ باهم عبارتهای «دنیاطلبی، عافیتطلبی و روزمرگی» دوباره را مرور كنیم.
اما از منظری دیگر، این وقایع
امتحانی است سخت برای من و تو و آنها!!
آیا از این امتحان الهی سربلند بیرون خواهیم آمد؟
خوشا به سعادت آنانی كه از این امتحان الهی سربلند بیرون آمده باشند….فرقی نمیكند ، مسلمان، مسیحی، یهودی و حتی آنانی كه خدائی را برای خود نمیشناسند…مهم این است كه وجدان بیدارشان دچار مصلحتهای دنیوی و گذرا نشده است.
وبلاگ : منبر نت