به گزارش «شیعه نیوز»، به مناسبت فرا رسیدن هفدهم ربیع الاول، سالروز ولادت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله خاتم انبیای الهی در گفتگو با پروفسور «لیاقت تکیم»، استاد مطالعات اسلامی دانشگاههای دنور آمریکا و مک مستر کانادا به بررسی دلایل دشمنی با پیامبر(علیه السلام) در طول تاریخ در مغرب زمین پرداخته ایم که در ادامه از نظر می گذرد. «شیعیان در آمریکا» و «پرسش هایی از فقه» از جمله آثار این اسلام شناس برجسته معاصر به شمار می روند.
دلایل دشمنی ها با اسلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در مغرب زمین چیست؟
برای پاسخ به این پرسش باید به زمان ظهور اسلام و تاریخ آن رجوع کرد. ظهور اسلام در اوایل قرن هشتم میلادی رخ می دهد و غرب اسلام را به عنوان تهدید و خطری برای مسیحیت قلمداد کرد.
از سوی دیگر غرب در این دوره از این هراس داشت که اسلام تهدیدی برای تسلط نظامی آنها بر سرزمین های تحت کنترلشان باشد. بر این اساس شاهد بوده ایم که برخی در غرب شروع به نوشتن مطالب نادرست در مورد اسلام از یک سو و حضرت محمد صلی الله علیه وآله از سوی دیگر کردند.
این موضوع فقط مربوط به گذشته نبود و نوشتن چیزهای نادرست درباره اسلام و حضرت محمد صلی الله علیه وآله تا زمان حال نیز تداوم داشته است. این دشمنی و نوشتن کذب درباره اسلام و پیامبر صلی الله علیه وآله به ویژه از سوی بنیادگرایان مسیحی دنبال شده است. دلیل این امر این بوده که آنها اسلام را تهدیدی برای دستور کار مورد نظر خود می دانند.
چرا در غرب برخی در تلاش هستند تا چهره ای مخدوش از اسلام و پیامبر صلی الله علیه وآله ارائه داده و تروریسم را به اسلام نسبت می دهند؟
در دوران مدرن به سبب تهدیدات وهابیت، داعش و القاعده سبب شده تا غرب نسبت به اسلام و پیامبر صلی الله علیه وآله تنفر داشته باشد و این تنفر در واقع بیشتر شده است. در واقع غرب اقدامات تروریست هایی چون القاعده و داعش را به اسلام پیوند می زند و وهابیت را قرائتی از اسلام تلقی می کند.
البته این به معنای آن نیست که در غرب همه اینچنین فکر می کنند و می اندیشند بلکه باید توجه داشت در غرب نیز کسانی هستند که از اسلام و پیامبر صلی الله علیه وآله دفاع می کنند و این حق را برای مسلمانان قائل هستند تا اسلام واقعی را معرفی کنند.
چرا به رغم این دشمنی ها، جریان های اسلام ستیز نتوانسته اند مانع گرایش مردم مغرب زمین به اسلام شوند؟
با توجه به دشمنی 1400 ساله غرب با اسلام، شاید این سوال به ذهن خطور کند که با این وجود چرا برخی در غرب شیفته اسلام و حضرت محمد صلی الله علیه وآله هستند. جنگ مداوم مسیحیت علیه اسلام و مسلمانان شاید مهمترین معنای شخصیتی آنگلو-اروپایی ها باشد. در حقیقت مسیحیان اندلس لفظ اروپایی را برای تعریف مسیحیانی که در جنگ با مسلمانان در نزدیکی منطقه «پویترز» فرانسه در سال 732 میلادی (جنگ تورز یا معرکه بلاط الشهداء) به پیروی رسیده بودند، انتخاب کردند.
«انور مجید» از اساتید دانشگاه نیوانگلند، حتی می گوید که بدون اسلام هیچ هویتی برای آمریکایی ها و اروپایی ها نبود. به عبارت دیگر با تعبیر مسلمانان به «دیگران» و تعبیر آنگلو-اروپائی های سفیدپوست به «خودشان». بطور خاص حضرت محمد صلی الله علیه وآله به عنوان رهبر مسلمانان، به روشنی با عنوان «دیگران» شناخته شد و از آن زمان دشمنی برای آنگلو-اروپائی ها ساخته شد.
چنین شخصیت سازی از مسلمانان با عبارت «دیگران»، اساس اسلام هراسی شد. موردی که به خوبی در تاریخ اروپا ساخته و پرداخته و برای سندسازی شده است. به همین دلیل نمی توان چندان تعجب کرد که در دوره بحث بر سر تصویب قانون اساسی آمریکا، «ویلیام لانکستر» نماینده کارولینای شمالی، نگرانی خود را از نبودن یک تست آزمون مذهبی برای محروم کردن مسلمانان (محمدان در لفظ آمریکایی) از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد.
در کتاب مقدس و انجیل چه بشارت هایی در خصوص حضرت محمد صلی الله علیه وآله وجود دارد؟
امروزه کتاب مقدس را متشکل از عهد عتیق و عهد جدید می دانند. در هر دو کتاب، آیاتی دال بر ظهور پیامبری دیگر وجود دارد. اما میان علماء درباره اینکه منظور حضرت محمد صلی الله علیه وآله است یا فرد دیگری اختلاف نظر وجود دارد. به عنوان نمونه، بخش بنی اسرائیل قسمت 28، آیه 11 پیش بینی می کند که پیامبری که در آخر الزمان ظهور می کند، با این مردم (اسرائیلی ها) به زبان دیگری(عربی) صحبت می کند و لذا با وجود اینکه حضرت محمد صلی الله علیه وآله تنها پیامبری بود که با یهودیان به زبان عربی سخن می گفت، نام وی به صورت ویژه ای ذکر نشده است. آیه 12، فصل 29 می گوید که خداوند کلام خود را به پیامبری بی سواد خواهد فرستاد؛ کسی که دستور خواندن را خواهد گرفت، اما می گوید: نمی توانم. این امر به وضوح در راستای آیات 48، 52 و 1 سوره های 29، 42 و 96 قرآن کریم است.
یحیی در آیات 19 تا 21 فصل اولِ عهد جدید، به ثبت سئوال های عجیبی از یحییِ غسل تعمید کرده توسط هیأتی از کشیشان معبد پرداخته است؛ کسانی که از یحیی سوال کردند، تو کیستی؟ وی نیز پس از اینکه اقرار کرد نه مسیح موعود است و نه الیاس نبی، نمایندگان مذکور پرسیدند: آیا تو پیامبر هستی؟ دوباره باید گفت که از حضرت محمد صلی الله علیه وآله به صورت شفاف و با اسم خود یاد نشده است، اما از آنجایی که انجیل در یونان نوشته شده و کریستوس (مسیح) واژه ای است که در اولین پرسش قرار دارد، پیامبر باید کسی به جز موسی(علیه السلام) یا الیاس باشد.
همانطور که همه نیز بر آن واقف هستند، کتاب مقدس در شکل امروزی آن به اشکال مختلفی تحریف شده است. در حالی که نام حضرت محمد صلی الله علیه وآله به صورت مشخصی در کتاب مقدس نیامده است، علماء بر این باورند که نام احمد در «طومارهای بحر المیت» قرار داده شده است که ظاهراً منظور آن ها انجیل اشعیا بوده است. کلمه عبری در متن ماسورایی انجیل اشعیاء، اتماخ (من حمایت می کنم) است؛ اما به نظر می رسد که این واژه به گونه ای تغییر دو حرف دالت و هلت در کلمه احمد باشد. در مورد احمد، این آیه می فرماید: به بندگان من نگاه کن؛ احمد که من وی را برگزیدم. او عدالت را برای ملت های غیر یهود به اجرا خواهد رساند. یهودیان نیز نام محمد نبی را به احترام بر زبان می رانند و این مسأله در شعری از اشعار (یا همان شعر سلیمان) در فصل 5 آیه 15 نوشته شده است.
آیا سند و مدرکی در کتاب مقدس که اشاره مشخص تری به نام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله کرده باشد وجود دارد؟
تنها سند بر جای مانده ای که به وضوح به ذکر نام محمد اشاره کرده است، انجیل بارناباس است که علیرغم اینکه به صورت گسترده ای مورد قبول جهان اسلام است، اما سایرین با این استدلال که چون ساخته و پرداخته نویسنده ای اسپانیایی در قرن 14 است؛ آن را رد کرده اند. دیگرانی که آن را پذیرفته اند می گویند: نه تنها این انجیل معتبر است، بلکه مورد پذیرش کلیسای الکساندریا نیز است. نام محمد به هر تقدیر در فصل 55 از ترجمه انگلیسی انجیل بارناباس که در کتاب کیسرالکعبی آمده درج شده به صورت محمد پیامبر آمده است. در این متن، محمد به عنوان دوست نزدیکی از خداوند در روز قیامت نام برده شده است که برای مؤمنین تقاضای شفاعت خواهد کرد. همچنین نام پیامبر در فصل 112 یعنی در جاییکه مسیح(علیه السلام) از اینکه توسط برخی از مسیحیان جزء خداوندگاران به شمار بیاید ابراز ترس کرده است؛ اما هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله بیاید؛ این بی آبرویی نیز از بین می رود.
دیگران ویژگی های زیر را برای آخرین پیامبر از منابع مربوط به کتاب مقدس استخراج کرده اند:
- او از قوم بنی اسرائیل نیست؛ بلکه از ذریه اسماعیل است.
- او بر شتر سوار است؛ بنده خدا خواهد بود(عبدالله) و برگزیده خداوند است(مصطفی).
- او در روستاهای شاهزاده کدار، پسر اسماعیل سکنی خواهد گزید.
- دین او به نام شیلوح(اسلام صلح) شناخته خواهد شد.
- حکومت وی از منطقه پران (بقاء در مکه) آغاز می شود.
- خداوند کلام خود را در دهان وی قرار خواهد داد.
- او دارای شباهت هایی با حضرت موسی(علیه السلام) خواهد بود.
- او به صورت تسلی بخشی شناخته خواهد شد؛ احمد یا مدافع.
حال پرسش این است که این فرد چه کس دیگری جز محمد صلی الله علیه وآله می تواند باشد؟
انتهای پیام/654