به گزارش «شیعه نیوز»، مهمترینِ این حادثهها، فاجعه تلخ ودردناک مشعر منا بود، بزرگترین فاجعه در تاریخ موسمهای حج بود، تصاویر فاجعهبار حجاج در مشعر منا که بر اثر خفگی روی هم میافتادند و به سبب نبود هیچ گذرگاهی برای خروج در یک خیابان باریک در مشعر منا جان میباختند در سایه نبود عملیات امدادرسانی از سوی سعودیهای مدعی خدمت رسانی به حرمین شریفین، فاجعه منا را مدرک و سند دیگری مبنی بی کفایتی و سوءمدیریت آل سعود در اداره امور بزرگترین کنگره جهانی اسلام کرده است.
بیکفایتی و ناتوانی آل سعود در مدیریت بزرگترین کنگره جهان اسلام
فاجعه دردناک مشعر منا به جان باختن و مجروح شدن هزاران حاجی بیگناه از کشورهای مختلف و داغدار شدن دهها هزار خانواده منجر شد،بیشترین قربانیان این فاجعه هولناک هم مربوط به جمهوری اسلامی ایران بودند.
فاجعه منا روز بیست و چهارم سپتامبر برابر با دوم مهر 94 و همزمان با عید سعید قربان رخ داد که آمار اعلام شده از سوی رسانههای وابسته به سعودی، 1254 نفر از 180 کشور بود که بیشتر تعداد قربانیان هم از جمهوری اسلامی ایران بودند، البته آماری که غیرسعودیها اعلام کرده بودند به کشته شدن بیش از هفت هزار حاجی در این فاجعه غمانگیز اشاره کرده بود.
در حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام هم 111 حاجی جان باختند تا مهر تایید دیگری بر بیکفایتی و سوء مدیریت آل سعود در امور حرمین شریفین باشد و این فجایع سبب شد تا درخواستهایی در سطح جهان اسلام برای واگذاری مدیریت حج به کشورهای اسلامی به صورت مشترک مطرح شود که البته آل سعود با آن مخالفت کردند، همچنین در پی این فاجعه، سرتاسر جمهوری اسلامی ایران شاهد تظاهرات گسترده در محکومیت آل سعود به خاطر این فاجعه بود.
وقوع این فاجعه و همچنین حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام، سبب به راه افتادن موج شدید انتقادها و محکومیتها در سطح کشورهای اسلامی علیه آل سعود و اعتراض به سوءمدیریت و بیکفایتی رژیم در سازماندهی و برگزاری کنگره عظیم حج و همچنین سهل انگاری و کوتاهی در نجات قربانیان و حفظ جان حجاج شد، این در حالی بود که سعودیها از اعلام آمار نهایی و دقیق قربانیان خودداری کردند، هر چند آمار غیر رسمی از جان باختن بیش از هفت هزار حاجی حکایت میکرد.
در حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام هم دهها حاجی بیگناه قربانی سوءمدیریت و بیکفایتی آل سعود شدند، جالب اینکه کمیته تحقیقات سعودیها منکر مسئولیت خود در وقوع این حادثه شده وعلت آن را شرایط بد آب و هوایی و وزش باد شدید دانستند، در حالی که به شهادت حجاجی که هنگام سقوط جرثقیل در مسجدالحرام بودند، وزش باد هرگز در آن حدی نبوده است که سبب سقوط جرثقیل غول پیکر شود.
ادامه آتش سوزی در مناطق مختلف عربستان
علاوه بر جان باختن هزاران حاجی بیگناه از کشورهای مختلف در سرزمین وحی، حوادث آتش سوزی در مناطق مختلف عربستان هم ویژگی قابل توجه سال 2015 بود که این حوادث خسارتها و تلفات زیادی به جا گذاشت.
سوانح رانندگی هم ویژگی دیگر سال 2015 در عربستان بود که این کشور را در صدر فهرست قربانیان قرار داد که قربانیان زیادی بر جای گذاشت، بیش از 20 میلیارد ریال سعودی هم در نتیجه سوانح جادهای خسارت وارد شده است.
سال بازداشت و سرکوب و اعدام
بازداشت و سرکوب و اعدام مخالفان و معترضان به سیاستهای ظالمانه آل سعود از دیگر ویژگیهای عربستان 2015 بود که مهمترین آن دستگیری شیخ نمرالنمر روحانی برجسته شیعی در منطقه شرق عربستان و صدور حکم اعدام برای وی بود که به وجود آمدن موج گسترده اعتراضات مردمی و انتقادها در سطح داخل و خارج عربستان تا کنون جرات امضای حکم اعدام شیخ النمر را به شاه سعودی نداده است. اعتراضات مردمی در عربستان که از سال 2011 آغاز شد، در سال 2015 هم با وجود حجم گسترده سرکوبگری و اقدامات خشونت آمیز آل سعود و حاکم شدن فضای کاملا امنیتی و پلیسی بر مناطق شیعهنشین متوقف نشد.
سازمان آمریکایی دموکراسی و حقوق بشر سال 2015 در عربستان را سال اعدامها و افزایش سرکوب مخالفان سیاسی و معترضان به سیاستهای آل سعود و البته سال ماجراجوییهای خارجی این رژیم توصیف کرد.
اریک ایکنبرگ عضو این سازمان در مقالهای نوشته بود از زمانی که سلمان بن عبدالعزیز بر تخت پادشاهی جلوس کرد و محمد بن نایف و فرزند محمد را به عنوان ولیعهد و جانشین ولیعهد تعیین کرد،این کشور به سمت سرکوب نامحدود و گسترده مخالفان سیاسی و همچنین بمباران و گلوله باران غیرنظامیان در یمن پیش رفت.
به گزارش تسنیم، نویسنده غربی تصریح کرد پایان سال 2015 در حالی است که پادشاهی عربستان سعودی هرگز عبرت نگرفت .
وی گفت عربستان سعودی سال فاجعهباری را نه تنها در زمینه رسانهها بلکه به سبب چالشهای داخلی حقوق بشر و مهمتر از همه به سبب بیاعتنایی به جان مردم بیگناه یمن و کشتار آنها به پایان رساند.
ریاض و ائتلاف تجاوزکارانهاش، پرونده هولناکی را در یمن ثبت کرد، متجاوزان سعودی و متحدانشان، با نابودی زیرساختهای یمن، هزاران نفر از مردم بیدفاع این کشور فقیر عربی را هم قتل عام کردند.
در داخل عربستان هم رژیم سعودی سرکوب و بازداشت و اعدام مخالفان و معترضان را تشدید کرد که انتقادهای بینالمللی علیه این رژیم را به دنبال داشت.
البته آل سعود با رد این انتقادها مدعی شد که یا جهان برداشت اشتباهی از سنتهای پادشاهی عربستان دارد یا آن را دخالت در امور خود قلمداد کرد.
رفتارهای خشونت آمیز با زندانیان و شکنجه آنها و همچنین ادامه نقض حقوق زنان و محرومیت آنها از حقوق اجتماعی از دیگر ویژگیهای عربستان در سال 2015 بود.
سال 2015 سال عادیسازی روابط رژیمهای مرتجع عرب با رژیم صهیونیستی
عربستان در سال 2015 یک ویژگی متمایز دیگری داشت و آن علنی شدن تحرکات رژیم آل سعود برای عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس بود.
در حالی که روابط ریاض و تل آویو برای سالهای طولانی با انکار و تکذیب و سانسور همراه میشد، سال 2015 تمام این پردهها کنار رفت و مسئله روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی علنی شد.
از یک سو، رژیم صهیونیستی به باز کردن زمینههای همکاری استراتژیک با شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس روی آورد که تنها به عادی سازی روابط تجاری و اقتصادی منحصر نشد، بلکه مناسبات سیاسی و دیپلماتیک را هم در برگرفت که مهمترین معنا و پیام علنی این رخدادها، اعتراف این رژیمهای مرتجع به موجودیت رژیم نامشروع اسرائیل و همکاری با آن در سیاستهایی که به نفع دو طرف است چه در ارتباط با منافع استراتژیک یا همسویی منافع.
روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس(البته به استثنای عمان) دیگر ویژگی سری بودن و پرده پوشی را از دست داده است، به عنوان مثال اخیرا اسناد همکاری نظامی میان تلآویو و ریاض از زمان جنگ یمن در دهه شصت قرن گذشته، همکاری دو طرف علیه مصر زمان عبدالناصر فاش شده است. طرح ملی عبدالناصر، سبب شد تا آل سعود به سمت همکاری با اسرائیل با شتاب حرکت کنند و دروازهای از همسویی سری را میان طرفین گشود که طی دهههای گذشته تا دوران کنونی ادامه داشته است، ریاض تلاش کرد تا رهبری اعراب در سازش و به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر اسرائیل در مقابل عقب نشینی این رژیم از بخشی از خاک ملت فلسطین که تمام آن را اشغال کرده است، برعهده بگیرد.
ابتکار سازشکارانه عربستان که در سال 2005 به ابتکار صلح اعراب موسوم شد، با بیاعتنایی رژیم اشغالگر قدس روبرو شد که نشان داد هرگز حاضر به پایان دادن اشغال سرزمین ملت فلسطین نیست و البته رژیم آل سعود و رژیمهای همسو هم کاملا با این سیاست صهیونیستها متقاعد شدهاند و ارائه چنین طرحهایی صرفا برای منحرف کردن افکارعمومی ملتهای خود از روابط پیدا و پنهانشان با اشغالگران قدس برای باقی نگه داشتن پایههای حکومتهای متزلزل خود از طریق جلب رضایت صهیونیستها و اربابان آمریکاییشان است.
تشدید همکاری و ارتباط رژیم عربستان با رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران و به طور کلی علیه محور مقاومت از طریق افزایش حمایتهای تسلیحاتی، سیاسی و لجستیکی و رسانهای از گروههای تروریستی تکفیری در سوریه و لبنان و مناطق دیگر و اقدام خصمانه آل سعود در افزایش تولید نفت و توطئه کاهش شدید بهای آن با هدف ضربه زدن به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و تنهاترین کشور حامی حقوق ملتهای تحت ستم و اشغال از جمله ملت فلسطین از دیگر ویژگیهای عربستانِ 2015 است.
سال 2015 فقط شاهد ادامه همکاری میان اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس(البته به استثنای عمان) نبود، بلکه از نظر میزان علنی بودن و تلاشهای این رژیمها برای توجیه و تثبیت این روابط خفت بار از طریق فریفتن ملتهای خود با تکیه بر ادعاهایی همچون منافع مشترک و پذیرفتن طرف دیگر خطرناکتر بود که این مسئله را رسانههای وابسته به آنها با شگرد خاص خود دنبال کرده و میکنند.
حمایتهای حکومت عربستان از تروریستهای تکفیری در سوریه در سال 2015 هم با شدت ادامه یافت و سیل تروریست و پول و سلاح برای تقویت تکفیریها به سوریه و مناطق دیگر سرازیر شدند که رژیم صهیونیستی هم در سطح لجستیکی، درمانی و پوشش هوایی از تروریستها حمایت میکند.
گسترش حمایتهای آل سعود از جریان تکفیری وهابی و افراطی در مناطق مختلف جهان از دیگر ویژگیهای عربستانِ 2015 بود، رد پای آل سعود در کشتار فجیع و وحشیانه صدها شیعه بیگناه در نیجریه به دست ارتش این کشور به خوبی پیدا بود، چرا که این رژیم سیاستهای خود در زمینه ترویج و تبلیغ فرقه جعلی و انحرافی وهابیت را که مهمترین ویژگی آن خشونت، کشتار و تروریسم است، همچنان ادامه میدهد و در هر منطقه و نقطهای از جهان که شاهد اقدامات تروریستی و خشونت آمیز به نام اسلام است، رد پای رژیم عربستان آشکار است.
حمله وحشیانه ارتش نیجریه به شیعیان مظلوم نیجریه با چراغ سبز آل سعود
هماهنگی و تماسهای دیپلماتیک و سیاسی و حتی نظامی عربستان در سال 2015 با رژیم صهیونیستی به شکل علنی و از طریق کانالهای شبه رسمی و رسمی از دیگر ویژگیهای این سال بود که قهرمانان عادی سازی روابط از سمت عربستان، ترکی الفیصل پیشقراول همسویی و سازش و انور ماجد عشقی سرتیپ سازمان اطلاعات عربستان بودند که طی سالهای اخیر از جمله سال 2015 دیدارها و نشستهای متعددی با مقامات صهیونیست داشت که برخی از این نشستها به صورت علنی برگزار شد.
از ابتدای سال 2015 آنچه قابل ملاحظه بود، رشد سریع در وحدت مواضع عربستان و رژیم صهیونیستی علیه پرچمدار محور مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران و به ویژه برنامه هستهای صلح آمیز آن بود که در این راستا نویسندگان سعودی در تایید سخنان و مواضع نخست وزیر رژیم صهیونیستی از باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا خواستند به حرفهای وی گوش کند، محافل رسانهای سعودی همچنین در همسویی با سیاستهای توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی بر حمایت خود از سیاستمداران و مقامات صهیونیست تاکید کردند.
رژیمهای قطر، امارات، بحرین و کویت هم تقریبا به طور کامل دنبالهرو سیاستهای ماجراجویانه و توسعهطلبانه و خشونت آمیز رژیم عربستان هستند و در این میان تنها کشوری که تلاش کرده است استقلال خود را با عدم دنبالهروی از این سیاستهای ویرانگر حفظ کند و البته نقش آفرینی مثبتی هم در تحولات به ویژه تحولات یمن داشته باشد، کشور عمان است که هرگز در راستای حمایت از تروریستها و گروههای خشونت طلب معتقد به تفکرات وهابیون افراطی گام برنداشته و سیاستهایش از نظر اعتقاد به لزوم برقراری امنیت و ثبات در منطقه و حل مشکلات منطقه بدون دخالت بیگانگان به سیاستهای جمهوری اسلامی ایران نزدیک است، البته حضور عمان در شورای همکاری خلیج فارس و نشستهای تکراری و بینتیجه آن صرفا یک مسئله ظاهری و تشریفاتی است و سیاستهای مستقلانه و مبتنی بر منطق و هوشمندی مسقط این مسئله را مورد تاکید قرار میدهد.
سال ماجراجوییهای شکست خورده و پرهزینه
سال 2015 میلادی بهتر از سالهای قبل از آن از نظر فجایع و خونریزی نبود، مهمترین حادثه این سال، جنگ افروزی رژیم عربستان از طریق تشکیل ائتلاف عربی علیه فقیرترین کشور عربی همسایه خود بود، جنگی که آمریکا به صراحت از مشارکت در آن و حمایت از آل سعود خبر داد و به گواه یمنیها، رژیم صهیونیستی هم در کشتار و ویرانی در یمن مشارکت دارد.
رژیم عربستان، 26 مارس 2015، آغاز جنگ تمام عیار علیه ملت یمن را از نیویورک و توسط عادل الجبیر سفیر خود در آمریکا علنا اعلام کردند و برای توجیه این جنگ افروزی از مزدوران یمنی فراری خود برای مشروعیت بخشی به آن بهره گرفتند، عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی فراری جاده صاف کن این جنگ ویرانگر به شمار میرود.جنگ عربستان علیه یمن ابتدا با عنوان فریبنده"توفان قاطعیت" و در ادامه با عنوان گمراه کننده"بازگرداندن امید" همراه بود.
مهمترین هدف رژیم عربستان از این جنگ، بازگرداندن آنچه مشروعیت به عبدربه منصور هادی میخواند یعنی بازگرداندن مهرههای یمنی خود و در راس آنها عبدربه منصور هادی به قدرت و بیرون کردن کمیتههای مردمی از شهرها اعلام شده بود که با وجود حجم گسترده بمباران و گلوله باران مناطق مختلف یمن به هیچ یک از اهداف مهم خود نرسید و تنها هدفی که آل سعود محقق کرد، کشتار هزاران یمنی بیگناه، تخریب زیرساختها از جمله هزاران مدرسه، بیمارستان، مراکز دولتی و تجاری، انبارهای غلات و آثار باستانی در کنار محاصره همه جانبه هوایی، زمینی و دریایی یمن و جلوگیری از رسیدن کمکهای بشردوستانه فوری به ویژه دارو و تجهیزات پزشکی برای مردم یمن بود.
نکته قابل توجه دیگر این بود که رژیم عربستان که هرگونه گزینه دیپلماتیک و سیاسی را برای حل بحران یمن رد میکرد،پس از موفقیت چشمگیر ارتش و کمیتههای مردمی یمن در نفوذ به عمق خاک عربستان و کنترل چندین پایگاه و موضع نظامی و حملات موشکی تلافیجویانه به مراکز راهبردی سعودی مجبور به پذیرش گزینه راهکار سیاسی برای حل بحران یمن شد، هر چند بارها در برابر گفتوگوهای طرفهای مردمی یمن با مزدورانش در سوئیس کارشکنی کرده تا بتواند به اهدافی که در جبهه نظامی با وجود بهره بردن از ارتشهای اجارهای و مزدوران شرکت امنیتی آمریکایی بلک واتر نتوانست محقق کند، در صحنه سیاسی و دیپلماتیک به دست آورد.
ناکامی رژیم عربستان در صحنه سوریه را هم باید از دیگر ویژگیهای سال 2015 اعلام کرد، جایی که آل سعود با وجود هزینه کردن میلیاردها دلار برای گروههای تروریستی تکفیری آموزش دیده خود نتوانست همانند سالهای قبل آن به مهمترین هدف خود یعنی سرنگونی نظام مقاوم سوریه به رهبری بشار اسد دست یابد و بر عکس متحمل شکستهای پیاپی شد که مزدورانش در جبهههای مختلف متحمل شدند که مهمترین این شکستها، ضربه مهلک ارتش سوریه از طریق کشتن زهران علوش مهمترین مهره عربستان در سوریه و سرکرده گروه تروریستی موسوم به جیش الاسلام بود که واکنش صریح مقامات سعودی و حتی آمریکایی و عصبانیت آنها از اقدام ارتش سوریه در کشتن علوش را به دنبال داشت.
در صحنه سیاسی لبنان هم دخالتهای عربستان سعودی باعث شد تا علاوه بر حل نشدن مشکلات فزاینده لبنانیها و تحرکات گروههای تروریستی تکفیری مورد حمایت ریاض، کاخ ریاست جمهوری بعبدا یک سال دیگر بیرئیس جمهور بماند. دخالتهای عربستان بدر امور کشورهای دیگر اسلامی و عربی از جمله عراق، لیبی، تونس و مصر در سال 2015 نیز ادامه یافت.
مرگ عبدالله بن عبدالعزیز و تشدید درگیریهای شاهزادگان بر سر قدرت
یکی از حوادث مهم در صحنه داخلی عربستان در سال 2015،مرگ عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه این کشور بود که در بیست و سوم ژانویه 2015 اولین ماه این سال رخ داد. طبیعی بود که سلمان بن عبدالعزیز ولیعهد وی بر تخت پادشاهی آل سعود جلوس کند، پادشاهی که محافل خبری از ابتلای وی به بیماری آلزایمر خبر دادند.
مرگ عبدالله با افزایش آهنگ بحرانها در منطقه به ویژه در سوریه، یمن و عراق همزمان شد. عربستان پس از به قدرت رسیدن سلمان، شاهد صدور 37 فرمان پادشاهی بود که به تغییرات اساسی و بنیادین در ارکان قدرت و حذف شاهزادگان و مقامات نزدیک به عبدالله و روی کار آمدن شاهزادگان همسو با سلمان و یک تحول بیسابقه در عربستان یعنی ایجاد پست جانشین ولیعهد بود که به محمد بن سلمان جوان بیتجربه و فرزند شاه جدید تعلق گرفت و زمینه دخالتهای گسترده وی در امور پادشاهی را فراهم کرد و عامل تشدید اختلافات داخلی در آل سعود شد.
نکته دیگر برگزاری نشست کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به سرکردگی عربستان با آمریکا برای بررسی همکاری نظامیان میان دو طرف و مبارزه ادعایی با تروریسم و مقابله با چالشهای منطقهای در راستای تلاشها برای پر کردن شکافها میان طرفین بود که محافل رسانهای میگویند روابط آنها طی سالها گذشته با تنش همراه بوده است.
انتهای پیام/ 852