صيغه كنيم....صيغه بشويم
با انبوه جوانان مجرد چه بايد كرد؟
«چنانکه قبلا دانستیم ازدواج دائم مسئولیت و تکلیف بیشتری برای زوجین تولید می کند به همین دلیل دختر یا پسری نمی توان یافت که از اول بلوغ طبیعی که تحت فشار غریزه قرار می گیرد آماده ازدواج دائم باشد .خاصیت عصر جدید اینست که فاصله بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماعی و قدرت تشکیل عائله زیادتر کرده است.اگر در دوران ساده قدیم یک پسر بچه در سنين اوایل بلوغ طبیعی از عهده شغلی که تا آخر عمر به عهده او گذاشته می شد بر می آمد، در دوران جدید ابدا امکان پذیر نیست.
شما اگر امروز یک پسر محصل 18 ساله که شور جنسی او به اوج رسیده ، تکلیف به ازدواج بکنید به شما می خندد. همچنین است یک دختر محصل 16 ساله . عملاً ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج دائم بروند و مسئولیت یک زندگی را که وظایف زیادی برای آنها نسبت به یکدیگر و نسبت به فرزندان آینده شان ایجاد می کند بپذیرند.
کدامیک؟ رهبانیت موقت یا کمونیسم جنسی یا ازدواج موقت؟
از شما می پرسم ، آیا با این حال ، با طبیعت و غریزه چه رفتاری بکنیم ؟ آیا طبیعت حاضر است بخاطر اینکه وضع زندگی ما در دنیای امروز اجازه نمی دهد که در سنین 16 و 18 سالگی ازدواج کنیم، دوران بلوغ را به تأخیر بیندازد ... آيا غریزه جنسی از سر ما دست بر دارد؟ آیا جوانان حاضرند یک دوره « رهبانیت موقت » را طی کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانی که امکانات ازدواج دائم پیدا شود ؟ فرضاً جوانی حاضر گردد رهبانیت موقت را بپذیرد آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا می شود و روانکاوی امروز از آنها پرده برداشته است صرف نظر کند ؟
دو راه بیشتر باقی نمی ماند ، یا اینکه جوانان را به حال خود رها کنیم و به روی خود نیاوریم . به یک پسر اجازه دهیم از صد ها دختر کام برگیرد ، و به یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بار سقط جنین کند یعنی عملاً کمونیسم جنسی را بپذیریم و چون به دختر و پسر متساویاً اجازه داده ایم ، روح اعلامیه حقوق بشر را از خود شاد کرده ایم ...آیا این چنین پسران و دخترانی با چنین روابط فراوان و بیحدی در دوران تحصیل پس از ازدواج دائم ، مرد زندگی و زن خانواده خواهند بود ؟
راه دوم ازدواج موقت و آزاد است . ازدواج موقت در درجه اول زن را محدود می کند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد ، بدیهی است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه نا خواه هست . وقتی که هر زنی به مرد معینی اختصاص پیدا کند قهراً هر مردی هم به زن معین اختصاص پیدا می کند . مگر آنکه از یک طرف عدد بیشتری باشند. بدین ترتیب پسر و دختر دوران تحصیل خود را می گذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آنرا تحمل کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسی افتاده باشند... بدیهی است که ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم و اما اینکه مردم ما به نام این قانون سوء استفاده هایی کرده و می کنند ربطی به قانون ندارد. لغو این قانون جلوی اینگونه سوء استفاده ها را نمی گیرد بلکه شکل آنها را عوض می کند به علاوه صدها مفاسدی که از لغو قانون بر می خیزد.»
مطلب فوق ديدگاه استاد شهيد مرتضي مطهري راجع به بحران جوانان مجرد است. (مجموعه آثار ج19 ص 59)
اين نظرات حدود 40 سال پيش ابراز شده است؛ دوراني كه نه ساختارهاي سنتي به اين ميزان سست و ناكارآمد بوده اند و نه ابزاري چون اينترنت و ماهواره و ساختارهاي جديد اجتماعي به اين ميزان امكان ارتباط خارج از حدود شرعي دختران و پسران جوان را فراهم كرده بود. نمي دانيم اگر مطهري اكنون وضعيت بحران زده جامعه ما را مي ديد چه مي گفت! آنچه مسلم است اينكه در حال حاضر اوضاع به مراتب بحراني تر از گذشته است. عجيب است درحاليكه تابوي بسياري از موضوعات شكسته شده است و بطور مثال صدا و سيماي ما به بسياري از موضوعات به شكل بي سابقه اي پرداخته است ولي همچنان سخن گفتن از عقد موقت دشوار مي نمايد. آيا وقت آن نرسيده است كه مسوولان فرهنگي نظام در اين رابطه چاره اي بياندشند؟ آيا بر كسي پوشيده است كه تجرد در سنين بالا و در عين حال امكان ارتباطات خارج از ساختار خانواده، آثار نامطلوبش را بر بسياري از ابعاد اجتماعي و فرهنگي و حتي علمي و اقتصادي زندگي امروز ما برجا گذاشته است.
بولتن نيوز براي آغاز برخي شرايط حقوقي عقد موقت(متعه-صيغه) را بيان مي كند.
1.عقد موقت عقدي است مدت دار (به هر ميزان از چند ساعت تا چندين سال) كه ميان مرد و زن برقرار شده و امكان تمتع جنسي از يكديگر را به آنها مي دهد.
2.در عقد موقت آزادي موسعي در شرايط عقد وجود دارد. بطور مثال برخلاف عقد دائم زن و مرد مي توانند توافق كنند كه نفقه بر گردن مرد نباشد به اين معنا كه برخلاف عقد دائم تهيه مسكن، پوشاك، غذا، دارو و ديگر الزامات زندگي بر مرد واجب نيست.
3.در عقد موقت زن و مرد از يكديگر ارث نمي برند.
4.در عقد موقت مرد رئيس خانه نيست يعني بر خلاف عقد دائم لازم نيست كه زن در ورود و خروج به منزل يا اشتغال يا ديگر ابعاد زندگي از مرد اجازه بگيرد.
5. در عقد موقت بر خلاف عقد دائم طرفين مي توانند بدون جلب رضايت طرف ديگر از بچه دار شدن جلوگيري كنند. در عين حال فرزندي كه از این ازدواج تولید می شود با فرزند ناشی از ازدواج دائم هیچگونه تفاوتی ندارد.
6. همانطور که خواستگاری کردن زوجه دائم بر دیگران حرام است، خواستگاری زوجه موقت نیز بر دیگران حرام است و
همانطوری که زنای با زوجه دائم غیر موجب حرمت ابدی می شود زنای با زوجه موقت نیز موجب حرمت ابدی می شود
7.عده زن دائم سه نوبت عادت ماهانه است و عده زن غیر دائم دو نوبت یا چهل و پنج روز. پس از گذشتن اين مدت امكان ازدواج ديگر خواهد بود. چنانچه پيش از پايان مدت عقد موقت طرفين بخواهند كه از هم جدا شوند، مرد مي بايست كه بذل مدت كند(يعني باقي مدت باقي مانده را به زن ببخشد).
8. بنابرنظر اغلب فقها اذن پدر در ازدواج موقت براي دختران باكره(كساني كه براي نخستين بار ازدواج مي كنند) لازم است. حضرت امام(ره)، حضرت آيت الله خامنه اي، آيت الله فاضل لنكراني، آيت الله مكارم شيرازي، آيت الله نوري همداني، آيت الله سيستاني و... اينگونه فتوا داده اند.
اگر در هر شهرچند مورد علني اين ازدواج صورت گرفته عقده هاي ذهني عامه شكسته شود ديگر مشكلي باقي نمي ماند
ولي دوست عزيز اگه اين ازدواج به تولد بچه بينجامد اين مسئوليتش به عهده ي كيست؟ اصلا اين امر با اين همه قداستي كه يك دختر باكره در فرهنگ ما و اسلام دارد جور در مي آيد؟ مگه مشكل فقط جنسي است؟!!! از بديهي ترين شروط عمل جنسي ارضاي طرفين و دوست داشتن همديگر است و اين دو نفر بايد بينشان در ابتدا محبت برقرار شود بعد عمل جنسي.
در ثاني چه فرقي ميكنه شما خودتون ميگيد واسه جوانان بهتره.من يكي اگه اجازه ي اين كار را از نظر شرعي داشته باشم تمام سعي خودم را ميكنم كه حتي الامكان زود زود ازدواج موقت بكنم!! حالا شما مومنين عزيز شايد اين طور نباشد!!!!
من اساسا آدم خيلي مذهبي نيستم تا اين دليلي بر مخالفتم باشد، منتها واقعا ترويج اين امر منطقي نيست.
اميدوارم جرآت چاپ پيامم را داشته باشيد!!!