به گزارش «شیعه نیوز»، سوریه درگیر دو جنگ است. یکی، بین بشار اسد، رییس جمهور سوریه و گروههای شورشی مانند ارتش آزاد سوریه است که میتوان آن را تنها از طریق یک راهحل دیپلماتیک حل و فصل کرد؛ دقیقا همان راهحلی که در مذاکرات صلح در وین، توسط طیف گستردهای از قدرتهای جهانی و بازیگران منطقهای دنبال میشود. دوم جنگی است که داعش به راه انداخته و یک رویکرد بسیار متفاوت است.
روزنامه اعتماد نوشت: البته، جنگ داعش، همچنین بخشی از یک جنگ داخلی است و با مبارزه علیه بشار اسد در ارتباط است. اما حملات تروریستی وحشیانه داعش در بیروت و پاریس (لازم به ذکر نیست که آنها رفتار وحشیانه در سوریه و عراق دارند) هیچ جای بحث نگذاشته که داعش قابل مذاکره نیست.
با این حال مطمئنا برای مبارزه علیه داعش، دیپلماسی ضروری است. بیشتر جنگ یک عنصر از دیپلماسی است و گاهی دیپلماسی میتواند یک عنصر از جنگ باشد. در جنگ علیه داعش، دیپلماسی برای تشکیل یک اتحاد از کشورهایی که با داعش مبارزه میکنند، حیاتی است.
همه کشورها در این باره توافق دارند که داعش هیچ نقش مشروعی در هیچ کجا ندارد. این تنها یک ماده از ارایه یک جبهه متحد نیست. برخی تلاش میکنند که رهبران شیعه عراق را برای ظهور داعش شماتت کنند. داعش تا حد زیادی یک نسخه رادیکال از وهابیت، فرقه سنی پذیرفته شده توسط پادشاهیهای خلیج فارس مانند عربستان سعودی است.
زمان آن رسیده است که جهان اسلام سنی برخورد قاطعانهتر در برابر این حرکت وحشیانه داشته باشند؛ حرکتی که به عمد یا غیر عمد، بذر آن را کاشته است. به این منظور، عربستان سعودی باید تصمیم بگیرد که بهتر است خشم خود در برابر حوثی یمن را متوجه داعش کند. هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی با داعش مبارزه کند، به ویژه زمانی که سنتهای یک قدرت منطقهای ثروتمند الهام بخش این رادیکالیسم است و به آن کمک میکند.
چنانچه بر این اساس مذاکرات وین درباره جنگ داخلی میان اسد و مخالفان او، دلیل یک خوشبینی محتاطانه است. این مذاکرات آغاز پایان درگیریهای سوریه است. به قول وینستون چرچیل، آنها حتی ممکن نیست، این آغاز را پایان دهند چرا که حداقل بازیگران زیادی از ایالات متحده و اتحادیه اروپا تا ترکیه و عربستان سعودی در این فرآیند شرکت دارند. البته آنها یک گام جدی به سوی یک رویکرد دیپلماتیک بسیار مورد نیاز برای حل و فصل درگیریها برداشتهاند. با این حال برخی نگرانیهای بالقوه وجود دارد.
برای شروع، در حالی که انتخابات یک هدف قابل ستایش از مذاکرات است، اما این نباید تنها هدف باشد. اقلیتهای زیادی در سوریه هستند که حق نمایندگی آنها باید از طریق صندوق رای و به وسیلههای دیگر، مانند ترتیبات سیاسی و نهادهای قانونی تضمین و محافظت شود. ستون اول دموکراسی ممکن است حکومت اکثریت باشد، اما بدون رعایت حقوق اقلیتها، دموکراسی ناپایدار و توخالی است.
یکی دیگر از نگرانیها ناشی از این اعلامیهای است که توسط شرکتکنندگان در روند حل و فصل منازعات صادر شده است. این یک ایده خوب اما فاقد شایستگی لازم است. در رفتار هر یک از جناحهای سوریه در چهار سال گذشته نشانهای وجود نداشته که نشان دهد آنها به صلح تمایل دارند.
این ماه، بیستمین سالگرد امضای پیمان دیتون است که به جنگ بوسنی پایان داد. آن گام خطیر از طریق یک فرآیند دو مرحلهای برداشته شد. اول، یک گروه تماس بینالمللی روی یک چارچوب برای صلح به توافق رسیدند. پس از آن، طرفین که به طور مستقیم در جنگ درگیر بودند، به یک توافق در آن چارچوب رسیدند.
شاید این صدایی در سایه است اما امتحان خود را پس داده است. به جای گرفتن طرف یکی از این گروهها که هر کدام در درگیری، کشته و زخمی شدن هزاران نفر و آوارگی میلیونها نفر سهم دارند، باید تصمیم گرفت این منازعه را پایان داد. شاید پس از آن، بتوان داعش را شکست داد.
انتهای پیام/ 852