۰

فریاد از روزی كه حسرت می‌خوریم!

کد خبر: ۱۰۵۸۸
۱۹:۳۳ - ۲۱ آبان ۱۳۸۷

یكی از نام‌های قیامت، یوم الحسرة است به این معنا كه انسان‌ها در روز قیامت حسرت می‌خورند كه چرا آن كار را كردم؟ چرا این كار را نكردم؟ ای كاش آن كار را انجام نمی‌دادم، ای كاش این كار را انجام می‌دادم. و خلاصه این كه دائم با خود كلنجار می‌رود و اعمالش را بررسی می‌كند و انگشت حسرت به دهان می‌گیرد .

وقتی می‌بیند كه ارزش نماز اول وقت چقدر است افسوس می‌خورد كه چرا بی جهت نمازهایش را اول وقت نخوانده است؟

وقتی متوجه ارزش روزه‌های مستحبی می‌شود حسرت می‌خورد كه چرا روزهای كوتاه زمستان را كه می‌توانسته روزه بگیرد را بی دلیل از دست داده است؟

هنگامی كه متوجه ارزش احترام به پدر و مادر می‌شود؛ غصه می‌خورد كه چقدر راحت از این راه می‌توانسته توشه جمع كند و نكرده است.

آنگاه كه به پرونده اعمالش می‌نگرد كه چه گناه‌هایی با زبانش مرتكب شده،‌ افسوس می‌خورد كه چرا در دنیا بر زبانش لگام نزده و آن را رها كرده تا هر چقدر می‌خواهد دروغ بگوید، تهمت بزند، غیبت كند و آبروی مردم را ببرد و ...

وقتی ارزش مال حلال را می‌نگرد حسرت می‌خورد كه چرا در دنیا تمام همّ و غمش این بوده كه فقط مال و ثروت جمع كند و به فكر حلال بودن آن نبوده است. در قرآن آمده كه ظالم انگشت حسرت به دندان می‌گزد و می‌گوید:

"وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا(1)؛ روزی که ظالم دستان خود را به دندان گزد و گوید: ای کاش راهی را که رسول در پیش گرفته بود، در پیش گرفته بودم."

"یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا (2)؛ اى واى، كاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم."

"لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَ كَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا (3)؛ او [بود كه‏] مرا به گمراهى كشانید پس از آن كه قرآن به من رسیده بود. و شیطان همواره فروگذارنده انسان است."

و خلاصه این كه برای جمیع اعمالش حسرت می‌خورد. اما افسوس و صد افسوس كه در آن روز، حسرت خوردن سودی ندارد و باید پاسخ اعمالش را بدهد و به خاطر اعمال ناپسند و گناهانش دچار غضب و عذاب الهی می‌شود. در آیه‌ای دیگر از قرآن كریم آمده است:

"اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطتُ فِى جَنبِ الله"؛ آنگاه كه، هر نفسى كه به خود آید و فریاد واحسرتا! برآرد و گوید: واى بر من! كه امر خدا را فرو گذاشتم و فرمان‌های خدا را انجام ندادم و در حق خود ظلم و تفریط كردم. (4)    در یكى از تفاسیر، ذیل آیه فوق آمده است: ابوالفتح بن برهانى، در فقه سرآمد بود و بر عامه مردم پیشوایى داشت و مال فراوانى گرد آورد و به بغداد رفت و تدریس نظامیه به او واگذار شد، و در همدان مُرد. هنگامى كه وفات او نزدیك شد، به یارانش گفت بیرون بروند، وقتی تنها شد، به صورت خود مى‌زد، و مى‌گفت: " یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطتُ فِى جَنبِ الله" و خطاب به خود مى‌گفت:

یا ابا الفتح ! در طلب دنیا و كسب جاه، و آمد و رفت به درگاه پادشاهان، زندگى خویش را تباه كردى . آنگاه گفت: از صاحبان دانش، در شگفتم كه چگونه غافل ماندند؟ و جامه حرص، به مهلك‌ها كشاندند. چنان پیرامون ستمگران مى‌گردند، كه گویى به هنگام مناسك، پیرامون خانه خدا در گردشند و پیوسته این آیه را تكرار مى‌كرد، تا جان داد.

شیخ بهایی می‌گوید: از اینگونه مردن، به خدا پناه مى‌بریم! و از او درخواست مى‌كنیم كه بر ما منت نهد، و توفیق رهایى از این وبال و گمراهى عطا فرماید." (2)

 

خاضعانه از درگاه خدای مهربان می‌خواهیم كه توفیق دهد در این دنیا نَفْسمان بیدار شود و قبل از این كه در قیامت به حسابمان رسیدگی شود، اعمال خود را محاسبه نماییم تا از حسرت‌خورندگان قیامت نباشیم .

 

پی‌نوشت‌ها:

1- فرقان/ 27.

2- فرقان/ 28.

3- فرقان/ 29.

4- سوره زمر/ 56 .

5- برگرفته از كشكول شیخ بهایی، دفتر اول .

   تبیان
  مهری هدهدی
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: