به گزارش «شیعه نیوز»، ساده انگارانه است که رخدادهای پاریس را با 11 سپتامبر همسان دانسته وحتی «مقایسه» کنیم. ماهم در ایران بایدهوشیار باشیم. برای ما هم ميتواند پدیده «داعش اجتماعی» به شیوه و رویهاي دیگر به وجود آید. مسئله داعش تنها سرکوب کردن یک عده اسلام گرای افراطی و تکفیری نیست. رخداد پاریس، پرسشهای زیادی را مطرح كرده است. پرسشهایی که بیشتر ناظر به آیندهاي بسیار نامطمئن و نگرانکننده برای همگان است.
روزنامه قانون با هدف ارائه تحلیل دقیق و روشمندی از تحولات خاورمیانه به ویژه فعالیتهای داعش به سراغ دکتر محمود دلفانی،تاریخنگاروآینده پژوه و رئيس آموزشکده عالی روششناسی علومانسانی در پاریس رفته تا درباره تحولات جاری با رویکرد آینده پژوهی راهبردی گفتوگو كند.
حدود دو سال پیش در گفت و گویی که با شماداشتیم، پیش بینی کردیدکه داعش درنهایت به سمت اروپاخواهدرفت واصرارداشتیدکه فرانسه نخستین قربانی خواهد بود.حال درروزهای اخیرکه شاهد حملات گسترده برنامه ریزی شده بودهایم سوالات دیگری به وجودميآید.اکنون آیاایدئولوژی ضدآزادی ودموکراسی داعش رادلیلاين وقایع ميدانیدیاامکانات داعش را در اروپا برای سازماندهیاين حملات بهتر ارزیابی ميکنید؟
دلایلاين که فرانسه و به ویژه پاریس هدف حملات سازماندهی شده داعش قرارگرفته گوناگون است. من پیشتر،پس ازحمله به نشریه شارلی ابدو، به ظهور پدیده «داعش اجتماعی»درفرانسه اشاره داشتم.پاریس و اساسا فرانسه به لحاظ جایگاهی که دربیان وظهور ارزشهای «غرب»داردبسیارنمادین است.بخشی از واکنشهای جهانی به رخداد پاریس به همین ویژگی نمادین اين شهر بازميگردد. امااین همه داستان نیست.فرانسه پیشتاز نبرد با پدیدهاي شده که از قدرت ضربه زنندگی آن آگاهی کافی نداشته و از آن مهم تر امکان مقابله با آن را به همان دلیل «داعش اجتماعی» ندارد.اشتباهات دستگاه سیاست خارجی فرانسه اندک نیست و از سوی دیگر کاستیهای دولت فرانسه درشناسایی و مهار سازمان و ساماندهی تروریستها در خاکاين کشور بسیار است ،وگرنه داعش در همه جای اروپا امکانات دارد.در اتریش، در آلمان و... در همه جا حضور دارند.
ميخواهم کميبه عقب باز گردم.ریشههای تشکیل داعش را چه ميدانید؟گروههای افراطی و تکفیری در سوریه از آغاز درگیریهای بعد از حمله آمریکا به افغانستان و عراق وجود داشتندو حتی پیش از آن نیز گروههایی چون القاعده و طالبان بودند،چرا باید دراين میان یک گروه تازه تاسیس ميشد؟آیااين گروه در پی چیز تازهاي است که در گروههای قبلی وجود نداشت؟
خاستگاه داعش بیش از هر چیز به نظر من«تاریخی»است و اساسا دلیل اصلی جذب نیروهای جوان در اروپا همین مسئله است که البته کمتر دیده ميشود.چون ما همیشه دررخدادهای روزمره ميمانیم و آنقدر نگران آینده هستیم که ریشههای تاریخی را نادیده ميگیریم.داعش برای بسیاری چه در خاورمیانه و چه در اروپا نمادبرپایی«دولت اسلامی» است. نماد رستاخیزی نو و بیرون آمدن از زیرخیمه سنگین «غرب»و یافتن هویتی گم شده است. هویتی که از مرزهای جغرافیایی عبورميکندهویت تاریخی اسلاميگم شده و تحقیر شده در کشور خود،در اروپا ودر همه جا. آنچه همواره امامان مساجد درباره حکومت اسلاميبر منابر ميگفتند حالا واقعیت پیدا کرده است.چه جذابیتی بیشتر ازاين برای جوان مسلمانی در خاورمیانه یا اروپا که نه کارداردو نه آیندهاي و نه فرهنگ غالب جامعه اش را ميپذیرد. اين که داعش بهاين سرعت توانست مرزهای نفوذخود را جهانی کنددراين نکته است.ما با یک «جغرافیای اسلامی»طرف هستیم و نه مانند القاعده با یک سازمان بین المللی مخفی.این یک واقعیت ملموس است.شما با چند ساعت ميتوانید باهواپیما و بعد مسافتی کوتاه زمینی به «دولت اسلامی» برسید.این بسیار مهم است. نکته دیگر درباره داعشاين است که مستقیما با «مردم»در ارتباط هستند.بسیاری از افسران و نظامیان سنی ارتش عراق به داعش پیوستند.در شهرهای بسیاری از آنها حمایت و استقبال شد،پناهندگان فلسطینی در لبنان و برخی از مسلمانان در منطقه در پی آینده به دنبال داعش رفتند که هیچ شخص و نهادی نميتوانست به آنها حتی پیشنهاد و وعده دهد.کسانی که به کلی جایگاه اجتماعی و «بودن شان» از میان رفته یا در خطر بودند داعش آخرین راه حل بود.فراموش نکنیم که داعش یک «گمشده» برای کسانی است که به آن پیوسته اند.من داعش را شکلی از حركت اسلاميميدانم که تشکیل دولت اسلاميمرحله وبخشی ناگزیروناگریز از آن است.این که داعش به دنبال تقویت خود است و به نظر من روز به روزاين دولت قویتر ميشودو از همه مهمتر اين که هر روزجنبه بین المللی آن گسترده تر ميشود.داعش هم مرزداردو هم مرز ندارد.این یکی از ویژگیهای مهم داعش است که البته کلید قدرت آن هم هست.
القاعده همواره نوک پیکان حملاتش به سمت آمریکا بود وحتی به نمادهای اقتصادیاين کشورهمچون برجهای دوقلو حمله کرداما داعش دراين مدت نشان داده است که تفکری متفاوت ازالقاعده را دنبال ميکندو پیکان حمله را به سمت پاریس ميبردکه نماد آزادی بیان و دموکراسی در جهان غرب است.آیا ميتواناين موضوع را مصداق تفاوتهای تفکراين دو گروه دانست؟
من فکر ميکنم داعش حتی اگرتوان ضربه زدن به آمریکا راداشت دراين کار بسیار تعلل ميکرد.به نفع داعش نیست که آمریکا را در جنگی تمام عیار وارد کند.دست کم دراين مرحله از حیات داعش به نفع آنان نیست.فرانسه همان طور که گفتم برای داعش «هدفايده آل» است. هم نمادین است و هم قدرت جنگندگی آمریکا را نداردو هم زمینههای اجتماعی و اقتصادیاين کشور به داعش امکان تحرک و اجرای عملیاتهای تروریستی را ميدهد.
شباهت بین 11 سپتامبر و حملات پاریس را قبول دارید ؟
به هیچ عنوان چنین چیزی را قبول ندارم.این هم باز یکی از تولیدات رسانههای آمریکایی است که مسیر تحلیل را کاملا منحرف ميکنند.ساده انگارانه است که رخدادهای پاریس را با 11 سپتامبر همسان دانسته وحتی «مقایسه» کنیم.به قول فرانسویها باید تنها چیزهای مقایسه شدنی را باهم مقایسه کرد.ریشه،ماهیت وپیامدهای رخدادهای پاریس با 11 سپتامبر آمریکاتفاوت اساسی دارد.درباره رخدادهای مانندآن چه درپاریس گذشته و ميگذرد باید به لحاظ روش شناسی سطوح تحلیل را ابتدا ازهم جدا ساخت.چرا که اساسا مسائلی چند لایه تحلیلی چند ساحتی در چهارچوبی روشمند راايجاب ميکند. به ویژه اگر بخواهیم رخداد را در چهارچوب آینده پژوهی راهبردی تحلیل کنیم. برخی از رسانهها به ویژه رسانههای انگلیسی زبان اشاره به 11 سپتامبر فرانسوی کردند.پرسشاين است؛آیا رخداد پاریس یک نقطه بدون بازگشت برای فرانسه است؟آیا قبل وبعد ازاین حادثه تغییرات اساسی درجامعه و قدرت سیاسی وسازمان ساختار آن رخ خواهد داد؟آیاماشاهد یک 11 سپتامبر اروپایی هستیم؟
نخست آنکه نباید رویکردونگاه آمریکایی رادرباره یک کشور اروپایی آن هم فرانسه به کاربردو اساسا استفاده از رخدادهایی که تبدیل به یک «مفهوم» شده اند مانند 11 سپتامبر به رخدادی دیگر که بنابر برظرفیتهاو اهمیت آن قابلیت تبدیل شده به یک«مفهوم» دیگر را دارد نادرست است.اين یکی از نکات روش شناسانه در تحلیل رخدادها است. حتی اگراين رخدادها به گونهاي باهم در ارتباط باشند اما شاخص و سنجش هریک از آنها در تبدیل شدن به یک مفهوم متفاوت ودرنتیجه سطح تحلیل باید متفاوت و متناسب باشد.دراین که رخداد پاریس یک 11 سپتامبر است بایدنخست به الگوهای اندیشه سیاسی، مبانی حقوقی،گذشته تاریخی، ساختار و سازمانهای نهادینه شده در دو کشور اشاره کرد. اولا گستردگی و بی سابقه بودن چنین حملاتی در آمریکا بافرانسه قابل مقایسه نیست.اما به نظر من باید به جای مقایسهاينچنینی باید دیدگاهی «پیامدنگر»در تحلیل داشت. پیامدهای 11 سپتامبر درايالات متحده بسیار گسترده و باعث شددرروابط بین الملل و مناسبات قدرت و رویکرد و رویه سیاست خارجی و داخلی بسياری از کشورها تحولاتی پیش بیاید. پیامد 11 سپتامبر دوجنگ افغانستان و عراق بود. گستردگی پیامدهای 11 سپتامبر با حملات تروریستی درفرانسه بسیاراست.از آن گذشته ساختار و نهادهای آمریکایی قابلیت آن را را داشت تا تغییرات بسیار ساختاری را تحمل کند.
تغییراتی که پیامد قرار داشتن در جنگ تمام عیار حتی به بحران اقتصادی و مشکلات اقتصادی دراين کشور منجر شد.
بنابراین پرسشاين نیست که رخداد پاریس، یک 11 سپتامبر است یا نه؟سوالاين است که اصلا ميتواند باشد؟ آیا دولت فرانسه، حتی اگر در دستگاههای سنگین قضایی و وزارت خارجه اراده تغییرات اساسی وجود داشته باشد،امکان و توان تغییرات بنیادین وجود دارد یا نه؟ببینید از10 ماه پیش بهاين سو، پس از رخدادتروریستی درشارلی ابدو،چه اتفاقی افتاده است.غیر ازتقویت نیروی نظاميوامنیتی وکنترل شهروندان اقدام جدیاي صورت نگرفت.اقدام جدی درراستای مبارزه با«داعش اجتماعی»در فرانسه.دولت فرانسه اساسابابحران مالیاي که داردنميتواند مانندآمریکاواکنش نشان دهد.حتی همین تقویت بودجه نیروهای امنیتی بر اثر کم کردن بودجه سایر نهادها و گذاشتن مالیاتهای جدید صورت گرفته است. داعشاين را ميداند. ظرفیت وآسیب پذیری کشورها راميداند.ماهم درایران بایدهوشیار باشیم.برای ما هم ميتواند پدیده «داعش اجتماعی» به شیوه و رویهاي دیگر به وجود آید. کارکردهای داعش بسیار پیچیده است. نميتوان با اقدامات القاعده مقایسه کرد.داعش یک نیرو و دولتی بین المللی است و از همه ظرفیتهایاين ویژگی منحصر به فرد استفاده ميکند.
حال بااين شرایط و توضیحات شما که اساسا دولت فرانسه اقدام خاصی انجام نداده اکنون اوضاع داخلی فرانسه را چگونه ارزیابی ميکنید؟
فکرميکنم فشارهابردولت فرانسه ازداخل بسیاربیشتر ازاين شود.احتمال تغییروزیرامورخارجه بسیار زیاداست که دراین صورت امکان تعاملايران بافرانسه بیشترخواهد شد.زمزمههای اشتباهات راهبردی سیاسات خارجی فرانسه از هر سو در فرانسه به گوش ميرسدحتی ازسوی سوسیالیستها. مسئلهاين است که مخالفان سیاسی رئیس جمهورفرانسه بعیداست که بگذارند قانونی اساسی تغییر پیداکند،اگرهم تغییرکندبسیارمختصرخواهدبود.فرانسه نميتوانددرحالی که آمریکا واردفضای انتخاباتی ميشودروی دخالت همهجانبهاين کشور برای حل بحران سوریه از طریق نظاميحساب بکند.دستگاه سیاست خارجی فرانسه هم اکنون درتناقضی آشکار قرار گرفته است.این تناقض بخشی به «اهریمن سازی»و تبلیغات گسترده ضدرژیم اسد بازميگردد.حالا بین انتخاب جنگ با داعش وکنار آمدن یاابقای اسددر موقعیتی دشوار قرار گرفته است. یکی ازدلایلی که احتمال برکناری لوران فابیوس را تشدیدميکند همین نکته است.
با توجه به شرایط سوریه و عراق راهکار برای مقابله با تکفیریهایی چون داعش را چه ميدانید؟
درکوتاه مدت وباتوجه به شرایط کنونی راهکارهای موثربرای رویارویی باداعش وجود ندارد.جنگ و رویارویی باداعش بسیار پیچیده است.هم خود مسئله چند گانه و پیچیده است و هم تعداد کشورهایی که مستقیم و غیر مستقیم در گیر آن هستند بسیار است. بیراه نرفتهايم اگربگوییم که ظهور داعش پیچیدهترین و گستردهترین چالش بینالمللی بعد از جنگ جهانی دوم است. چالشی که رو به گسترش و تغییر است. مسئله داعش تنها سرکوب کردن یک عده اسلام گرای افراطی و تکفیری نیست. مسئلهی است که مستقیما با برقراری نظم و مناسبات جدید قدرت در خاورمیانه گره خورده است. درست برای همین است که کشورهای بسیار درگیر هستند و ميدانیم کهايجاد و جایگزینی نظمينوین که چارچوب نظم پسا جنگ جهانی دوم را کنار بزند روندبسیار پیچیدهاي دارد. درست به همین دلیل است که داستان داعشاين گونه به درازا کشیده و بسیار دور از نظر است که بهاين زودیها پایان یابد.
آیا ميتوان ارزیابی کرد که پس ازاين حملات،برخورد فرانسه با تروریستها درخاورمیانه تغییر کند؟آیا اروپا ازاين ماجرا احساس خطرميکند؟
اروپا پس از رخدادهای انگلیس و اسپانیا و فرانسه احساس خطر کرده است،اما مسئلهاين نیست. مسئله حتی داشتن اراده سیاسی واحد برای از میان بردن داعش نیست. مسئله بیشتر شکلی کاربردی و عملی دارد.وجه اقتصادی و مالی دارد.وجه اجتماعی دارد.میزان و سطح ورود کشورهای اروپایی در مسائل خاورمیانه و به ویژه داعش یکسان نیست.به عبارت دیگر آنقدر که داعش برای فرانسه مسئله است مثلا برای لیتوانی نیست. بنابراین سطح دخالت و تعهد متفاوت ميشود.
به نظرم فرانسه حملات هوایی خود را شدت خواهدبخشیدو تمام تلاش خود را خواهد کرد تا مسئله را به سازمان ملل بکشاند اتحادی بین المللی علیه داعش بر اساس فصل هفتمايجاد کند.ازدیگر سو بر متحدان عرب خودفشار خواهدآوردبه ویژه برلیگ عرب.اینها اقداماتی است که احتمال دارد فرانسه در کوتاه مدت انجام دهد،امادر درازمدت همانطور که گفتم مسئله بهاين آسانی نیست.
به عنوان آینده پژوهی که ازنزدیک حوادث رادر اروپا رصد کرده وبه ویژه مطالعه ميکنید،تغییرات اجتماعی در پاریس و در میان مردم فرانسه بعد ازاين حملات چطور ميبینید؟آیاشرایط زندگی برای اتباع خارجی سخت تر خواهد شد؟
من فکر ميکنم دولت فرانسه تحت فشار بسیاری قرارخواهد گرفت.جامعه فرانسه جامعهاي خاص است.دیدی که درباره «خارجی»ها وجوددارد متفاوت است. آنها بیشتر ميخواهند بفهمند دلیلاين حملات واقعا چیست. تااينجا کهاين حملات نتوانسته است تنشهای اجتماعی به وجود آورد. احتمالا ما در همان شرایط پس از حادثه شارلی ابدو خواهیم ماند. اگر دولت فرانسه نتوانداين مسئله را برای فرانسویان حل كرده و امنیت نسبی را برقرار کندبه احتمال زیاد اولاند مانند سارکوزی رئیسجمهوری یک دورهاي خواهد بود.من فکر ميکنم مخالفان دولت فرانسه پس از پایان حالت فوق العاده حملات سیاسی سنگینی را به دولت وارد ميکنند. اولاند توانست از حادثه شارلی ابدو بهرهبرداری سیاسی بکند. امااين باراين اتفاق به ضرر او تمام خواهد شد و سیاست خارجی و امنیتی او را زیر سوال جدی خواهد برد.
رویکرد و اقدامهای بین المللی ميتواند سرنوشت داعش را مشخص کرده و یک بار برای همیشه دولت اسلاميرا سرنگون سازد؟پیش بینی شما از سرنوشت نهایی برای داعش چیست ؟ مسیری که طی ميکنند کدام خواهد بود ؟
اقدامهای بین المللی شدیدوحتی موثری به نظر ميآید در حال شکل گرفتن است. ما به احتمال بسیار زیاد وارد مرحله جدیدی در مبارزه با تروریسم بین المللی وداعش خواهیم شد،اما بایددرنظرداشت که داعش ماهیتی متصلب ندارد.بسیار متحرک وسیال است.ماهنوزنميدانیم قدرت واقعی داعش برای ضدحمله چیست.هرچه حملات شدیدباشدواکنش داعش سنگین ترخواهد بود.شایدحتی بانیروگیری جدید و جتی پیوستن افراد جدید بینجامد. همه ميدانند پایان داعش یعنی پایان هویت و همان رویای دیرین است. بنابراین به نظرم ما داریم به لحظات بسیار دشوار نزدیک ميشویم. اروپا هنوز بسیار آسیب پذیر است. خاورمیانه آسیب پذیر است و آفریقا. نکتهاي که کمتر در نظر ميگیریم ظرفیتهای داعش در آفریقا به ویژه در شمالاين قاره است. بسیار دشوار است که سر نوشت داعش را تعیین کرد. آنچه مسلم است ما از راه حلهای سیاسی بسیار فاصله گرفتهايم. اگر هم دولت اسلاميرا از بین ببریم،آن را به تمام منطقه پخش کردهایم. بخشی از راه حل مسئله داعش نظاميو سیاسی است. بخش مهمياز آن اقتصادی و اجتماعی وفرهنگی است.هویتی است.عمیق است. ریشه تاریخی دارد. داعش اگرماهیت وحیات خودرا موردتهدید جدی ببیندجبهه جنگ را به نقاط مختلف پخش خواهدکرد. برخی از کشورها به ویژه مورد تهدید جدی هستند مانند عربستان سعودی و تاسیسات نفتی حوزه خلیج فارس و البتهايران. باید نگران مرحله فرار به جلوی داعش بود.
دراين میان جایگاه و نقشايران چیست؟آیا امنیت ايران مستقیما در خطر است؟آیا اگر به گفته شما وارد آن مرحله ازجنگ کامل بین المللی شویمايران و امنیت آن هم مورد تهدیدقرار خواهد گرفت؟
ایران درجنگ با داعش نقش اساسی و محوری داردو پس ازاين حادثهايران یکی از گزینههای مبارزه با داعش خواهد بود. و من ازاين اتفاق نگران هستم. به نظرم هم اکنون هم تهدید برای امنیتايران جدی است.مهم ترین تهدیداين است که تحت فشاریاوعدههای غرب ما بیش ازاين وارد کارزار داعش بشویم. هیچ کشور اروپایی و آمریکانميخواهند نیروی زمینی ارسال کنند. من بیم آن را دارم که با وعده ورودايران به اتحاد جهانی،ايران را بیش از آنچه که باید برای امنیت اش اقدام کند، واردجنگ کنند.
دراين صورت برنده اصلیاين اشتباه راهبردی اسراییل و عربستان سعودی خواهند بود.ايران باید مراقب حوزههای نفوذ داعش باشد به ویژه باید در حوزههای اجتماعی و فرهنگی دقت بسیار کند. داعش ماهیتی چند گانه دارد و تهدیداتش هم چندگانه است. من فکر ميکنم فرانسه و اتحادیه اروپا ميخواهند برايران فشار بیاورند تا تمام عیار واردهاين ائتلاف جهانی زیر نظر سازمان ملل علیه داعش بشود.اين یک اشتباه راهبردی است که هزینههای بسیاری بر کشورايران دارد.سلام اروپاییها و فرانسویها بهايران بی طمع نخواهد بود. بگذاریم متحدان عرب که هر یک زرادخانههای سلاحهای پیشرفته هستندواردکارزار شوند. خطری کهايران را هم اکنون تهدیدميکندقرار دادناين کشور از سوی فرانسه و اتحادیه اروپا در مقابل گزینه «همکاری به شرط جنگ» است.مشروط شدن همکاریهای دوره پسا تحریم باايران به شرکت در جنگی کامل و همه جانبه باداعش دشواریهای امنیتی جدی برایايرانايجادخواهدکرد.درنظرداشته باشیم که اگر داعش درشرایط خطرجدی قراربگیردایران همان قدردرخطرخواهدبودکه عربستان سعودی. بنابراین دلیلی نداردکهايران بیش ازکشورهای منطقه نگران داعش باشد.
انتهای پیام/654