به گزارش "شیعه نیوز" به نقل از فارس، حسين دليريان نويسنده وبلاگ "راه امتحان" در تازهترين پست وبلاگ خود موضوعي را با عنوان "ناجوانمردي و بيانصافي در عرصهي فرهنگ" مطرح كرده است.
برپايه اين گزارش در اين وبلاگ ميخوانيم:
استوديوهاي شش گانه آمريكايي در دهه 1920 ميلادي، هاليوود را در حومه شهر لسآنجلس تشكيل دادند و تا حدود 30 سال حاكم مطلق بودند.
صاحبان اين كمپانيها، يهودي و از مهاجرين اروپاي شرقي بودند، اين عده شامل برادران وارنر (به ويژه جك وارنر)، ساموئل گلدن، لويي ماير، كارل لمله، ادولف زوكر، ويليام فاكس ميشدند كه استوديوهاي برادران وارنر، متروگلدن ماير، يونيورسال، پارامونت، كلمبيا و فوكس قرن بيستم را تأسيس كردند.
آنها ازهر چيزي براي موفقيت فيلمهايشان استفاده كردند همانند استفاده ابزاري از زنان ، سيستم ستارهسازي، موضوعات غيراخلاقي، خشونت، اسطوره سازي، ترويج خرافات و جادو و… .
كم كم در كنار غولهاي هاليوود ردههاي ديگري از يهوديان هم وارد عرصه كارزار شدند و امروزه كمپانيهاي (يونايتد آرتيس)، (كانون)، (والت ديسني) آمريكا و (فالكون) انگليس هم از آن صهيونيستهاست.
*برخي از موضوعات فيلم هاي صهيونيستي هاليوود
صهيونيستها در طول تاريخ فيلمهايي همچون «ده فرمان» را با موضوع منجي يهود «اردوگاه آشويتس»، « فهرست شيندلر {برنده بيش از هفت جايزه اسكار} »، « هولوكاست ( اتاقهاي گاز) »، «شوآ» و «سلام آلمان» را با موضوع باوراندن دروغهاي بزرگي چون شش ميليون كشته يهودي در جنگ جهاني دوم و دادرسي دادگاه نورمبرگ وفاشيسم ستيزي يهوديان، فيلمهاي « محاصره » و «دروغهاي حقيقي» با موضوع عقب مانده، تروريست، تحقير دشمنان واقعي و خيالي خصوصاً مسلمانان، فيلمهاي «آرنولدشوارتزينگر» و «فرانكي» با موضوع الگودهي و آموزش نسل جديد جهان، فيلم «غريبهاي در ميان ما» تصوير بسيار زيبايي از زندگي يهوديان در محلهاي ازنيويورك و فيلم «دختر راهبه» با موضوع زشت جلوه دادن دين مسيح توليد كردهاند.
* برخي از فيلمهاي ضداسلام صهيونيستهاي هاليوود
در طول دههها بعد از اين ماجراي (تشكيل دولت اسرائيل) هاليوود چهرهاي از اعراب را به نمايش گذاشته است كه اغلب سنگدل و وحشي بودهاند.
پس از اعلام حمايتش از دولت اسرائيل و ضديتش با جهان عرب و مسلمان كه به شدت مخالف دولت متجاوز صهيونيستي بودهاند، هاليوود را به ساختن فيلمهائي پيرامون كشمكشهاي اعراب و اسرائيل آورد.
با اين روحيه، هاليوود در طي 50 سال گذشته تعداد بيشماري فيلم توليد كرده است كه به طور اختصار چهرهاي درستكار و قهرمان از يهوديان اسرائيل رابه نمايش ميكشد كه در مقابل عرب خائن و وحشي پيروز ميشود. تنها در دهه 60 حداقل 10 فيلم با چنين سوژهاي در هاليوود توليد شده است.
در چنين فيلمهاي نقش يهوديان اسرائيل و دوستان آمريكاييشان معمولاً توسط هنرپيشههاي مردمي و جذاب آمريكايي، يهودي نظير "پل نيومن"، "توني كرتيس"، "كرك داگلاس" و همچنين هنرپيشههاي خوشتيپ غير يهودي نظير "يل برين" ، "جان وين"، "جين فوندا"، "فرانك سيناترا"، "چارلتون هستيون"، "جورج پپارد"، "راك هدسون"، "سال مينئو" و "آرنولد شوارزنتيگر" بازي ميشود.
عربها به طور قابل پيشبيني معمولاً به عنوان افرادي سنگدل، متعصب و بدسيرت به نمايش گذاشته ميشوند.
در فيلم مهاجرت ساخته 1960 يك دختر يهودي جذاب 15ساله با بازي جيل هيورث توسط مسلمانان وحشي به قتل ميرسد ؛ در فيلم سايه غول (1966) مسلماناني در حالي كه خنده سر دادهاند با نگاه هيزو طماع به يك زن اسرائيلي كه در كاميوني گير افتاده تيراندازي ميكنند؛ در فيلم شبكه (1976 ، برنده چهار جايزه آكادمي ) يك مجري اخبار تلويزيون هشدار ميدهد كه عربها، اين متعصبين مرتجع، در حال به دست گرفتن كنترل ايالت متحده هستند؛ در فيلم يكشنبه سياه (1977) يك اسرائيلي در نقش يك قهرمان ظاهر ميشود؛ در حالي كه مسلمانان را آدمهاي شرور و تروريستي نشان ميدهد كه قصد دارند در فينال مسابقات فوتبال آمريكايي تماشاچيان را به رگبار ببندند و رييس جمهور آمريكا را بكشند؛ در فيلمهاي نيروي دلتا (1986)، عقاب آهني ( 1986 ) و مرگ قبل از ذلت ( 1987) هاليوود به بينندگان خود نشان ميدهد كه چگونه با اين مسلمانان تروريست بايد رفتار شود؛ در فيلم دروغهاي راست ( 1994) يك مسلمان تروريست كه حامل سلاحهاي هستهاي است ميبايست كه متوقف شود؛ در فيلم تصميم اجرائي باز گروهي از چريكهاي عرب مسلمان را نشان ميدهد كه يك هواپيماي آمريكائي را ميربايند و در فيلم كازام يك جنايتكار عرب و يك جن سياه از خوردن غذاي لذيذ عربي با قدمت صد ساله كه يك ظرف از چشمان بز ميباشد لذت ميبرند؛ فيلمهاي جديدتري كه در آنها تصاوير منفي عربها و مسلمانها به نمايش گذاشته شده است شامل فيلمهاي ( بدون دخترم هرگز ) و (محاصره) ميباشند؛ در فيلم محاصره مسلمانها يك عمليات گسترده بمبگذاري جهت كشتن آمريكائيان راهاندازي ميكنند كه در واكنش به آن مسئولين فدرال، اعلام حالت جنگي كرده و اقدام به دستگيري گسترده عربها و مسلمانان در سر تا سر ايالات متحده ميكنند.
ساخت فيلمهايي چون (جنگير) ، (طالع نحس) ، (لورنسعربستان) ، (شبهاي عربي)، (دلتافورس)، (محاصره) و هزاران هزار فيلم ديگر در پيالقاي اين تفكر نحس گام برداشتهاست كه مسلمانان انسانهاي خرافي و عقبماندهاي هستند كه بايد از سوي كشورهاي مترقي وفرهيختهاي همچون امريكا مورد حمايت قرار گيرند و در غير اينصورت ، چيزي جز فقرو فلاكت عايدشان نخواهد شد و اين بدبختي ها نه تنها دامان خودشان ، بلكه موجبات دردسر براي كشورهاي مترقي را نيز ايجاد خواهد كرد.
* كارتون و ا نيميشن هاي لابي يهود
علاوه بر انيميشن، در عرصه فيلم كودك نيز هاليوود از تعدي صهيونيستها مصون نمانده و كليشههاي خاصي در قالب فيلم كودكان، طي چند دهه اخير مداوم تكرار شدهاند. مثلاً كليشه كودك محروم ماندهش از ميراث اجدادي يا جدا افتاده از آغوش گرم مادر كه هر يك به نوعي تداعيگر يهودي مظلوم و به دور مانده از سرزمين مادري خويشاند.
"داستان سيندرلا " مثال خوبي براي اين كليشه نخ نما و تكراري است يا كليشه كودك شيطاني كه با زيركي بر دشمناني كه قصد تجاوز به خانه و كاشانه او را دارند فايق مي آيد و آنها را به سختي مجازات ميكند، مجموعه طنز "تنها در خانه" بر اساس همين كليشه پديد آمده و با نگاهي ساده به مضامين آن ، رد پاي چهار جنگ اعراب و اسرائيل و شكست اعراب در هر چهار جنگ را ميتوان ديد.
صرف نظر از مضامين سياسي صهيونيستي رايج در سينماي آمريكا صهيونيستها فعاليت خود در عرصه سينماي هاليوود را تنها به ساخت فيلمهايي كه بزرگسالان را مخاطب خود قرار ميدهد، محدود نكردهاند بلكه در عرصه توليد فيلمهاي كودكان نيز بسيار فعال ظاهر شدهاند.
كمپاني «والت ديزني» كه از مشهورترين شركت هاي توليد فيلم و كارتون در سرتاسرد نيا به حساب ميآيد ، يكي از مهمترين و كارآمدترين ابزار صهيونيستها در عرصه سينما است. سالهاي بس طولاني بود كه يهوديان در سرتاسر اروپا با عنوان (موش كثيف) شناخته و ناميده ميشدند، صهيونيست جهاني براي پاك كردن اين تفكر از اذهان دنيا با همكاري ديزني به توليد مشهورترين شخصيت كارتوني ديزني با عنوان ( ميكي ماوس ) پرداخت.
اين شخصيت كارتوني كه بهسرعت در قلب تمامي كودكان و نوجوانان جاي باز كرد ، قصه موشي شجاع بود كه يكتنه در برابر تمامي ناملايمات جامعه ايستادگي كرده و با پشتكار و شجاعت خود از هر امتحاني سر بلند بيرون ميآمد. پس از پخش اين كارتون در بيش از يك دهه، موش ديگر موجود كثيف و تنفرانگيزي در نزد كودكان و نوجوانان اروپايي و امريكايي نبود ، بلكه به يك موجود دوست داشتني و قابل ترحم تبديل شد ، به همين دليل اصطلاح ( موشكثيف ) در اندك زماني بار منفي خود را از دست داد و كارتون ( تام و جري ) سالها بعد در ادامه القاي همين باور تهيه و توليد شد.
همچنين يكي از محصولات استوديوي ديزني به نام علاءالدين ( 1992) است كه موضوع آواز انتخاب شده در اين كارتن گستاخانه ، به مسلمانان به عنوان مشتي وحشي اشاره مي كند .
* جشنوارههاي فيلم صهيونيستي
صهيونيستها از سالها قبل با برگزاري فستيوالهاي فيلم تلاش كردهاند جاي پاي خود را در سينما محكم كنند برخي از اين جشنوارهها عبارتند از: جشنواره فيلم اسرائيل كه 22 الي 7 مارس در لس آنجلس و همچنين 26 آوريل الي 3 مي در ميامي ، 21 الي 6 ژوئن جشنواره فيلم اسرائيل در نيويورك كه در اين جشنواره اسرائيل و آمريكا با همكاري هم فيلم هايي را نمايش مي دهند كه در خارج از اسرائيل در دسترس نيست ، جشنواره بين المللي فيلم ايلات 2 تا 5 مي در شهر ساحلي ايلات ، جشنواره فيلم يهودي جكسون كه 21 الي 24 اكتبر در دانشگاه ميلساپس و همچنين اسراييل يك جشنواره هر ساله در ماه نوامبر در شيكاگو برگزار مي كند .
*نمونهاي از جنايات يهود و هاليوود
آنان پسرند يا دختر؟
دهه 1960 ، جنگلهاي آمازون شاهد آزمايش كثيف يك روانشناس يهودي بر 80 كودك بينوا است، پسر بچههايي كه ميبايست در آينده مردان قوي و جنگ جوي قبيله بخت برگشته خود ميشدند، لباس دخترانه ميپوشاند، بر آنها نامهاي دخترانه مينهد، اسباب بازيهاي دخترانه در اختيار آنان قرار ميدهد و بر صورتشان آرايشهاي دخترانه مينشاند.
بنا برتئوري يهوديها هر آزمايشي كه بر روي يك قبيله كوچك انجام شود، بر روي يك ملت و يك دنيا هم قابل اجرا است.
روزها، هفتهها و ماهها از عمر كودكان بيپناه ميگذشت، اكنون آنان 15 ، 16 ساله هستند .
لحظاتي كه با خود خلوت ميكنند، نزاعي را در روح و روان خود شا هدند آنان پسرند يا دختر؟ آگاهي از دوگانگياي كه در جنسيت آنان ايجاد شده برايشان زجرآور است.
گروهي از اين كودكان كه اكنون نوجوانان قبيله خود هستند آنچنان سرخورده شدهاند كه دست به خودكشي ميزنند.
اين ماجرا بنيان صنعت فيلم سازي صهيونيستي هاليوود را با تغيير وتحول شگرفي مواجه ساخت و شروعي شد براي پياده كردن اهداف صهيونيستها در جوامع مختلف، آنها متوجه شدند كه با حمله به ريشه شخصيت يك انسان، ميتوان در تمام خواص شخصيتي و انساني او ترديد ايجاد كرد.
يهود از طريق اشاعه فيلم و نمايش و با استفاده از هنرپيشگاني كه با تدبير مدبران يهودي به ستارگان محبوبي تبديل ميشوند، تصميم گرفت كه در مردانگي و زنانگي دختران و پسران ترديد ايجاد كند.