به گزارش «شیعه نیوز»، مشاور امنیت ملی دیک چنی معاون اول سابق رئیسجمهور آمریکا تاکید کرد که اکنون زمان آن رسیده که واشنگتن نگران فروپاشی عربستان سعودی باشد.
«جان هانا» عضو ارشد کنونی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» و تحلیلگر استراتژی آمریکا در مطلبی برای فارین پالیسی هشدار داد: «اگر که فکر کنید مشکلات کافی برای نگرانی در خاورمیانه وجود ندارد، این را باید گفت که عربستان سعودی شاید در حال حرکت به سمت دردسر است. از سقوط قیمتهای جهانی نفت گرفته، اشتباهات سیاست خارجی(ریاض) تا تنشهای رو به افزایش با ایران، تلاقی و سلسله حوادث اخیر چالشهای جدی برای رژیم سعودی را به همراه دارد. این چالشها اگر به نحو درستی مدیریت نشوند، میتواند به تدریج به یک طوفان کامل مبدل شده و خطر بی ثباتی در درون پادشاهی را به طرز قابل توجهی افزایش دهد که این موضوع عواقب ناگفتهای بر بازارهای جهانی نفت و امنیت در خاورمیانه خواهد داشت».
از نظر او «شکاف در درون خاندان سلطنتی»، «جنگ یمن»، «مشکلات اقتصادی»، «تراژدی حج»، «تشدید تنش با ایران» و «کاهش دخالت و سرمایهگذاری آمریکا در امور خاورمیانه» تهدیدات جدی پیش روی عربستان سعودی است؛ تهدیداتی که احتمال فروپاشی آن را به دنبال دارد.
نویسنده در بخش شکافها در خاندان سلطنتی مینویسد: «هفته گذشته گاردین دو نامه از شاهزاده سعودی ناشناس منتشر کرد نامهای که بین اعضای ارشد خاندان سلطنتی پخش شده بود و در آن او خواستار کودتا علیه ملک سلمان شده بود. او گفت که ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان پسر 30 ساله و پرنفوذ او سیاستهای خطرناکی در پیش گرفتهاند که کشور را در حال سوق دادن به سمت تخریب و نابودی سیاسی، اقتصادی و نظامی کشانده اند. وی در گفتگو با گاردین گفته که درخواست او برای تغییر رهبری نه تنها در حال دریافت حمایت در درون خانواده سلطنتی است بلکه مردم هم به خواستار این موضوع هستند».
مشاور امنیت ملی «دیک چنی» درباره «جنگ یمن» هشدار میدهد: « هر چه این جنگ بیشتر ادامه یابد، این خطر که مداخله سعودی علیه شورشیان حوثی سبب نارضایتی داخلی در عربستان شود، بیشتر میشود. بسیاری از سعودیها تقصیر خاص در این موضوع را متوجه شاهزاده محمد بن سلمان میدانند کسی لقب غیررسمی "بی ملاحظه و عاری از حس مسئولیت" به او داده شده چرا که محمد بن سلمان متهم به عجله در براه انداختن جنگ با یمن بدون داشتن استراتژی مشخص یا طرح خروج از آن شده است».
«هانا» درباره «مشکلات اقتصادی» اینطور توضیح میدهد: «بهای نفت در سال گذشته بیش از 50 درصد کاهش یافته است که این موضوع تا حد زیادی به خاطر سیاست سعودی بوده است. استراتژی سعودی آن بوده که با تولید بالای نفت برای حفظ سهم تولید خود جنگیده و قیمت را فروبپاشد و منتظر آن باشد که تولیدکنندگان بویژه در آمریکا به دلیل بهای پایین مجبور به کنار رفتن شوند. ایده این بود که با توجه به قیمتهای ارزانتر، ترغیب افزایش تقاضا و فشار بر عرضه، قبل از آنکه پادشاهی سعودی احساس واقعی از تنگنای اقتصادی بکند، قیمتها دوباره به بهای قبل بازمیگردد اما اینطور نشد. در بودجه سال 2015 عربستان سعودی قیمت نفت بر فرض فروش بر مبنای 90 دلار در هر بشکه ذکر شده است که اکنون تقریبا نصف این میزان است».
وی ادامه میدهد: «علاوه بر آن، سعودیها مخارج و هزینههای زیادی را که برای آن برنامه نریخته بودند، متقبل شدند از قبیل مراسم مربوط به رسیدن ملک سلمان به سلطنت و جنگ یمن. نتیجه آن، کسری بودجه تقریبا 20 درصدی که همان 100 میلیارد دلار است. البته این موضوع مطرح نیست که به زودی پول پادشاهی تمام شده و ته میکشد بلکه باید گفت هر چه قدر این روند گسترده کسری بودجه، قیمتهای پایین نفت و کاهش ذخایر خارجی ادامه یابد، بازارهای جهانی نگرانتر و عصبیتر خواهند شد که میتواند سبب خروج سرمایه شود».
تحلیلگر آمریکایی ادامه میدهد: «به این نگرانیهای بلندمدت باید این حقیقت را اضافه کرد که با توجه افزایش قابل توجه مصرف انرژی در داخل، صادرات نفت سعودی برای سالها با کاهش تدریجی روبرو بوده است و برخی تحلیلگران اکنون میگویند که افزایش سریع میزان درخواست و مصرف انرژی داخلی میتواند پادشاهی را به واردکننده نفت در دهه 2030 تبدیل کند که این موضوع تهدیدی کشنده برای پادشاهی است چرا که 80 تا 90 درصد درآمدهای دولتی آن از فروش نفت حاصل میشود».
مشاور امنیت ملی معاون اول رئیسجمهور سابق آمریکا در ادامه هشدارش درباره سقوط قیمت نفت میافزاید: «در حالی که برای مبارزه بر سر کسر بودجه معمولا از راه کاستن از هزینه ها و اعمال ریاضت اقتصادی اقدام میشود، اما برای دولتی که سلاح اصلی آن برای رفع نارضایتی داخلی از زمان آغاز قیامهای عربی از سال 2011 باریدن و دادن خدمات بیشتر رایگان به مردمش بوده، کاستن از هزینه ها و ریاضت اقتصادی گزینه جذابی نیست. در صدر مشکلات رو به افزایش مالی، اقتصاد پادشاهی با دیگر مسائلی هم مواجه است. سعودیهای زیر 30 سال حدود دو سوم جمعیت این کشور را تشکیل میدهند و همچنین حدود 30 درصد از آنها شغل و کار ندارند».
او درباره «تراژدی حج» هشدار میدهد: «بسیاری از آمارهای غیررسمی آمار واقعی کشته های این تراژدی را بسیار بیشتر از آمارهای رسمی منتشر شده اعلام میکنند. پس از این واقعه سعودیها با موج بی سابقه ای از مدیریتشان در حج مواجه شدهاند. این یک موضوع جدی است چرا که نظارت بر اماکن مقدس اسلامی توسط خاندان سعود بخش مرکزی ادعای آنها برای حکومت و اداره بر این کشور است. با ایجاد سوال و تردید ادامه شایستگی خاندان سلطنتی برای خدمت و ایفای نقش به عنوان خادمان مکه و مدینه شما در واقع به سرعت مشروعیت سیاسی و مذهبی خود پادشاهی را زیر سوال میبرید».
مشاور امنیت ملی سابق در دولت آمریکا درباره «تشدید تنش با ایران» هم مینویسد: «به نظر میرسد تعداد ایرانیهایی که در تراژدی حج کشته شدند بیشتر از اتباع دیگر کشورها بوده باشد که آخرین رقم آن 464 نفر است که البته میتواند بالاتر هم برود».
در این بخش به سخنان مهم رهبر معظم انقلاب درباره هشدار به عربستان سعود در خصوص هرگونه بی احترامی به ابدان مطهر حجاج ایرانی جان باخته و به هشدار ایشان به پاسخ سخت و خشن ایران پرداخت.
نویسنده با تاکید بر اختلافات ایران و عربستان سعودی در موضوعات منطقه به ویژه یمن، سوریه و دیگر مسائل بر تداوم اختلافان این دو کشور تاکید کرد و تنش بین تهران و بحرین و اخراج سفرا را نمونهای از تداوم اختلافات بین ایران و سعودی خواند.
«هانا» با هشدار درباره «کاهش دخالت و سرمایهگذاری آمریکا در امور خاورمیانه» توضیح میدهد: «مداخله روسیه در سوریه تهدید بسیار بزرگتری را که اکنون پادشاهی با آن مواجه است، نشان داد: این واقعیت در حال گسترش که آمریکا در حال رها کردن نقش سنتی خود به عنوان تضمین کننده و ضامن ثبات خاورمیانه است. این قطعا خبری بسیار بد برای سعودیها است چرا که بقای 70 ساله آنها مبتنی بر حمایتهای آمریکا بوده است. به طور قطع زوال و نزول سریع قدرت آمریکا و وابستگی به آن عربستان سعودی را به طرز فزاینده ای تحت خطر قرار میدهد و آسیب پذیر میکند».
وی ادامه میدهد: «البته این پیشبینی که خاندان سلطنتی اکنون در مسیر دردسر واقعی و سقوط قرار گرفته، پیشبینی احمقانهای است اما باید خطرات را جدی گرفت. از منظر خصومت با خاندان سعودی محیط منطقهای که پادشاهی با آن مواجه است شاید بی سابقه باشد. خاورمیانه در حال فروپاشی است و نظام دولت محور آن در مسیر سقوط آزاد قرار دارد. بهار عربی از مدتها قبل تبدیل به زمستان اسلامگرایی تبدیل شده است. محور نظامی ایران-روسیه تشنه هژمونی است و آمریکا در مسیر خروج از منطقه است».
نویسنده این مطلب درباره چالشهای جدی عربستان سعودی باز هم هشدار میدهد: «این موضوعات به نظر در عربستان سعودی در حال حاضر وجود دارد. افزایش شکافها در میان نخبگان، گیر افتادن در یک جنگ خارجی پرهزینه، افزایش فشارهای رو به تزاید اقتصادی، افزایش قدرت بازیگران خارجی متخاصم و کاهش قدرت حافظان خارجی سنتی».
مشاور امنیت ملی دیک چنی البته باز هم میگوید: «البته ما شاید در مراحل بسیار اولیهای باشیم که قابل مدیریت از طریق تصمیمگیری عاقلانه و زمانمند است. آنچه باید اکنون گفت آن است که اکثر نشانه ها به نظر می رسد که همزمان به مسیر نادرستی در حال حرکت هستند که شاید این موضوع برای اولین بار حادث شده است. به همین دلیل شاید خطر بزرگتری به نسبت خطرات گذشته وجود داشته باشد».
وی توصیه میکند: «در حالی که شاید در کوتاه مدت آمریکا از منظر اقدام برای کمک به پادشاهی برای پرداختن به چالشهای داخلی آن با محدودیت مواجه است اما برای کاستن از برخی تهدیدات خارجی و فشارهایی که سعودیها با آن مواجهند، توانمندی قابل ملاحظه دارد».