به گزارش «شیعه نیوز»، دیروز سه شنبه، اصلا روز خوبی برای پادشاه سعودی و پسرش نبود؛ اول خبر رسید که ملک سلمان، راهی بیمارستان شده و حال و روز خوشی ندارد و بعد هم یک روزنامه انگلیسی خبری منتشر کرد که شاهزادگان ناراضی، نقشه قتل محمد بن سلمان، وزیر دفاع و جانشین ولیعهد را کشیدهاند.
مهدی دل روشن در روزنامه قانون نوشت: روزنامه ساندی تایمز نوشت، محمد بن سلمان ، نور چشمی پادشاهعربستان به هدفی برای توطئه ها در کاخ تبدیل شده است و شاهزادگان مخالف او را به ماجراجویی در سیاست خارجی و تکبر متهم می کنند.
به نوشته این روزنامه، شاهزادگانی که شخصیت های برجسته خاندان آل سعود به شمار می روند، جانشین ولیعهد عربستان را متهم می کنند که عیب های بزرگی دارد و به همین دلیل او برای به عهده گرفتن سمت های رده بالا و مهم، مناسب نیست.این شاهزادگان، جانشین ولیعهد عربستان را به علت انجام دادن حملات هوایی علیه ملت بی دفاع یمن به کم عقلی و سبک مغزی متهم کرده اند. این روزنامه همچنین اضافه کرد، حملات عربستان به یمن در شرایطی انجام می شود که کاهش قیمت نفت باعث شده است عربستان برای جبران کسری بودجه ۷۳ میلیارد دلار از سپرده های خود در خارج برداشت کند. اما آنچه محتوای شبکه های اجتماعی در عربستان نشان می دهد این است که برخی شاهزادگان اپوزیسیون در ریاض هم قسم شدهاند تا در فرصتی مناسب ، کار محمد بن سلمان را یکسره کنند تا او آرزوی پادشاهی مملکت سعودی را به گور ببرد. آنها گویا خیلی تصمیم خود را با جدیت دنبال می کنند و حتی برنامه هایی چون خریدن محافظان پسر پادشاه را دنبال می کنند تا یک روزی، یک جایی، یک طوری او را به قتل برسانند. اگر کمی به عقب برگردیم، متوجه می شویم که از همان روزهای اول که محمد به سلمان، مراتب ارتقا را در دستگاه سعودی به سرعت برق و باد طی می کرد، عده زیادی از پسر عموهایش از شدت حسادت نمی توانستند این قضیه را تحمل کنند. تعداد زیادی از پسرعموهای وزیر دفاع جوان، دو برابر او سن دارند و خود را محق تر از او می دانند، پس طبیعی است که حاضر نباشند سر به تن نورچشمی ملک سلمان باشد.اما بخش اعظم انتقاداتی که متوجه تصمیمات ملک سلمان و پسرش است، هم چنین بیراه نیست. نگاهی به اوضاع اقتصادی عربستان نشان می دهد که از زمان به قدرت رسیدن سلمان و پسرش، مملکت سعودی با شدیدترین بحران ها مواجه شده است. از کسری بودجه بی سابق گرفته تا گیر افتادن در باتلاق یمن.
در همین زمینه، والتر راسل مید در مطلبی در آمریکن اینترست نوشت: در نامهای تند از سوی منتقدانی که مدعیاند اعضای ارشد آل سعود هستند، امیر محمد بن سلمان ۳۰ ساله به «معایب شخصیتی عمده» متهم شده و برای مقام ارشد نامناسب توصیف شده است.این نامه ، همچنین امیر محمد بن سلمان را که نفر بعدی برای رسیدن به تخت سلطنت است به حماقتهایی از سر جوانی در دست زدن به حملات نظامی علیه مردم بیدفاع در یمن(همسایه فقرزده در جنوب)متهم میکند.این ماجرا شگفت آور نیست. آل سعود هزاران عضو دارد و همه با هم اتفاق نظر ندارند و بسیاری از تصمیمهایی که اخیرا گرفته شد مانند مداخله نظامی عربستان در جنگ داخلی یمن جنجال برانگیز بودهاند.
اما اصل ماجرا این است که عربستان سعودی این روزها فشار کمسابقهای را تجربه میکند. فشار بر حکومتی که مشروعیت خود را در دفاع از اسلام اهل سنت میبیند و با سقوط بهای نفت در سایه تزریق هر چه بیشتر آن به بازار درگیر است که همه چیز را برای این پادشاهی دشوارتر میکند. کندی حرکت اقتصاد جهانی متاثر از کند شدن آهنگ رشد اقتصاد چین را به این مشکلات اضافه کنیم، روشن میشود که حکومت عربستان با وجود کاهش درآمدهایش باید از اقتصاد خود حمایت کند. سعودیها پیشاپیش برای تامین هزینهها دست به سوی ذخایر ارزیشان بردهاند و ممکن است اقدامات بسیار بیشتری هم نیاز باشد.
عربستان سعودی سالها بازیگری محتاط در صحنه بینالمللی بود. سعودیها و خصوصا خاندان سلطنتی علاقهای به تغییر نداشتهاند؛ تغییر خطرناک است. برای همین روابط آمریکا و عربستان با وجود اختلافات مکرر بر سر مسائلی چون حقوق بشر ۷۰ سال دوام آورده است. ایالات متحده برای اطمینان از حفظ ثبات ژئولتیک در همسایگی عربستان به آن کشور کمک کرده و خاندان سلطنتی هم در ازای آن عمدتا از آمریکا حمایت کرده است.معضل اصلی پیشرویملکسلمان و حامیانش، مشکلی است که هر حاکم سعودی در مقابل خود خواهد دید: ایالات متحده به نظر دیگر تمایلی به حفظ وضعیت موجود در منطقه ندارد. آمریکا با امضای توافق هستهای با ایران در واقع به توان اقتصادی ایران برای پیشبرد تسلط منطقهایاش افزوده است. هر چند دولت اوباما وعدههایی برای تسکین نگرانی سعودیها داده است اما اعتماد کمتر و کمتری وجود دارد که آمریکا تعامل منطقهای خود را با هدف مقابله با سرمایه جدیدی که به ایران داده است، افزایش دهد.
انتهای پیام/ 852