SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز :
حكما در تعریف نور گفته اند:
نور، حقیقتى است كه براى خود آشكار و آشكار كننده غیر خود است.
قرآن از وجود مقدس پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله تعبیر به « سراج منیر »مى كند یعنى:چراغ فروزان.
«یا أَیهَُّا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیر اً* وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً»«1»
اى پیامبر! به راستى ما تو را شاهد [بر امت] و مژده رسان و بیم دهنده فرستادیم.* و تو را دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى فروزان [براى هدایت جهانیان] قرار دادیم.
ایشان واهلبیت مطهّرشان علیهم السّلام همگی نور بودند ، همان حقیقتى كه همه شؤون وجودى نفس نفیسشان ، روشن و آشكار و به غیر خودشان نور دهنده و روشنى بخش بود.
این همان هویّت و معناى نور است كه در كلام حكماى بزرگ الهى نیز آمده است كه:
النُّورُ كیفیَّةٌ ظاهرةٌ بِنَفسِها، مُظهِرةٌ لِغَیرِها.«1»
نور كیفیتی است كه به ذات خود ظاهر است و غیر خود را ظاهر مى كند.
خداى مهربان، خورشید وجود حضرت رسول صلى الله علیه و آله را-بر اساس روایات متعددی كه در كتابهاى معتبر حدیث آمده-پیش از همه موجودات آفرید و سپس دیگر حقایق نورى و عقلى و روحانى و معنوى و مادى را از شعاع نور او پدید آورد و نقاب ظلمت را از بركت نور او از چهره همه موجودات كنار زد و در حقیقت او را بین خود و همه موجودات واسطه تحقق قرار داد.
در روایتی حضرت از وجود مباركشان بر پایه آیه 46 سوره احزاب«وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً » تعبیر به خورشید فرموده اند: أنَا الشَّمس ...«2»
چه تشبیه شگفتى! من خورشیدم. خورشید در جهان طبیعت، مصدر و منشأ منظومه شمسى است؛ سیّارههاى این منظومه وجودشان از وجود خورشید است. در روزگار گذشته مریخ و زمین و زهره و زحل و عطارد و مشترى و نپتون و پلوتون هریك جزئى از وجود خورشید بودند.
هنگامى كه اراده حق بر آفریدن منظومه به شكل كنونى تعلق گرفت انفجارى عظیم در خورشید رخ داد و با یك سلسله از فعل و انفعالات، اجزایى كه از آن جدا شدند هر یك در فاصلهاى معین و در مدارى ویژه قرار گرفتند و هم اكنون همه آنها مجذوب جاذبه خورشید و روشن به نور او و در حوزه تربیتش قرار دارند.
نور پیامبر صلى الله علیه و آله پیش از همه آفریده مى شود و به اراده حق همه حقایق از آن سرچشمه نورى، نشأت مى گیرند و بر صفحه هستى از بركت نور محمّدى صلّی الله علیه و آله رخ نشان مى دهند.
چنان كه دیگر سیّارههاى منظومه شمسى همان وجود خورشیدند، ولى در لباسى دیگر؛موجودات مُلكى و ملكوتى و غیبى و شهودى هم به اراده حق، تعیّنى تنزل یافته از خورشید وجود پیامبرند و قمرها و ستارگان نشأت گرفته از وجود مبارك او هستند چنان كه در روایتى از قول آن حضرت به این معنا اشاره شده است كه:
(أنَا الشَّمسُ، وَعَلِىٌ(علیه السّلام) القَمَرُ، وَفَاطِمَةُ(سلام الله علیها) الزُّهْرَةُ، وَالحَسَنُ وَالحُسَیْنُ(علیهماالسّلام)الْفَرْقَدانِ.)«3»
من خورشیدم و على(علیه السّلام) ماه است و فاطمه(سلام الله علیها) زهره و حسن و حسین(علیهماالسّلام) فرقدانند [نام دو ستاره در آسمان که غروب نمی کنند].
این روایت در مسأله تشبیه، آن هم در كلام پیامبرى پاك و معصوم كه فصیحترین و بلیغترین سخنگو است، ازشگفتى هاى روایات است كه حقیقتى باطنى و ملكوتى را به امرى مادى و طبیعى تشبیه كرده تا همگان بدانند كه حقیقت محمّدیه صلّی الله علیه و آله كه اتصالش به حق از اتصال شعاع خورشید به خورشید شدیدتر است، به اراده خدا واسطه تحقق همه موجودات عرصه هستى است و كلّ موجودات وامدار اویند و او از همه موجودات طلبكار حق و حقوق معنوى و مادى است كه در كلام حضرت حق نیز به این حقوق اشاره شده است:
«أَطِیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ ترُْحمَُونَ».«4»
و از خدا و پیامبر فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید.
«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خمُُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ... »«5».
بدانید هر چیزى را كه[از راه جهاد یا كسب یا هر طریق مشروعى]به عنوان غنیمت و فایده به دست آوردید [كم باشد یا زیاد] یك پنجم آن براى خدا و رسول خدا صلى الله علیه وآله و خویشان پیامبر علیهم السّلام است...
آرى، ملكیت همه نعمتها به اذن حق در تصرّف و سیطره پیامبر صلى الله علیه و آله است و همه ریزه خور خوان او و سفره با بركت او هستند و كرم او اقتضا كرده كه همه بر سر این سفره قرار بگیرند و به اذن او آزاد در تصرّف مشروع باشند و باید حقوق او را با كمال شوق و رغبت به او بپردازند و بدانند كه بازگشت سود پرداخت این حقوق از لطف و كرم حضرت رسول اكرم صلى الله علیه و آله نیز به خود آنان است!!!
«قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ...»«6».
بگو: هر گونه پاداشى كه از شما خواستم، آن پاداش براى خودتان است...
1-احزاب ( 45-46 )
2-مجمع البحرین 3/504
3-معانى الأخبار: 114 ، باب مضى الشمس، حدیث 2؛ بحار الأنوار: 24/74،باب 30،حدیث 9
4-همان
5-آل عمران 132
6-انفال 41
7-سباء 47