گفتگو با خدا...
کسي نبود حرفهاي مرا گوش کند.
من هم مثل همه به گاه بي کسي و ماندگي، سراغ خدا، خداي فراموش شدهي خويش را گرفتم.
همو که هيچگاه مرا از ياد نميبرد!
* * * * *
گفتم: چقدر احساس تنهايي ميکنم
گفتي: فَإِنِّي قَرِيبٌ؛ من که نزديکم (بقره/ 186)
گفتم: تو هميشه نزديکي؛ من دورم... کاش ميشد نزديکت ميشدم
گفتي: وَ اذْکُر رَّبَّکَ فِي نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الآصَالِ؛ هر صبح و شام، خدايت را پيش خود، با بيم و کرنش، آهسته ياد کن (اعراف/ 205)
گفتم: اين هم توفيق ميخواهد!
گفتي: أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ؟ دوست نداريد خدا شما را ببخشد؟! (نور/?2 )
گفتم: معلوم است که دوست دارم مرا ببخشي!
گفتي: وَ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ؛ پس از خدا خود بخواهيد شما را ببخشد و آنگاه به سوي او باز آييد (هود / 90)
گفتم: با اين همه گناه؟!... آخر چگونه؟
گفتي: أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ؟ مگر نميدانيد خداست که توبه را از بندههايش قبول ميکند؟! (توبه/???)
گفتم: ديگر روي توبه ندارم.
گفتي: اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ، غَافِرِ الذَّنبِ وَ قَابِلِ التَّوْبِِ؛ ولي خدا عزيزِ و داناست، او آمرزندهي گناه است و توبه پذير.(غافر/?و?)
گفتم: با اين کوه گناه، براي کدام يک توبه کنم؟
گفتي: إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا؛ خدا همهي گناهان را ميبخشد (زمر/??)
گفتم: يعني دوباره بيايم؟ باز مرا ميبخشي؟
گفتي: وَ مَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ؛[چرا که نه!] به جز خدا کيست که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/???)
گفتم: نميدانم چرا هميشه در مقابل اين کلامت کم مياورم! آتشم ميزند؛ ذوبم ميکند؛ عاشق ميشم! و ... توبه ميکنم
گفتي: إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ؛ [اين را بدان که] خدا توبهکنندگان و نيز آناني که به دنبال پاکياند را دوست دارد (بقره/???)
ناخواسته گفتم: اِلهي وَ رَبِّي مَن لِي غَيرُک؛ اي خدا و پروردکار من! [آخر] من جز تو که را دارم؟
گفتي: أَلَيْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ؛ خدا براي بندهاش کافي نيست؟ (زمر/??)
گفتم: در برابر اين همه مهربانيت چه ميتوانم؟
گفتي: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِيرًا وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِيلًا هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْکُمْ وَ مَلَائِکَتُهُ لِيُخْرِجَکُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ وَ کَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا؛ اي مؤمنان! خدا را بسيار ياد کرده و صبح و شام تسبيحش کنيد. او کسي است که خود و فرشتگانش بر شما درود و رحمت ميفرستند تا شما را از تاريکيها به روشنايي آرند. که خدا بر مؤمنان مهربان است. (احزاب/??-??)
با خودم گفتم: خداوند!... خالق هستي!... با فرشتههايش!... به ما درود ميفرستند تا آدم شويم؟! ...
پس بايد خود را ثابت کند که شايستهي سلام و درود عرشيانم.
بايد گوهر درونم را از هرچه زنگار پاک کنم.
بايد برخيزم که تا الان هم دير شده است.
چقدر من بعد از اين کارهاي شيرين دارم.
* * * * *
بسم الله الرحمن الرحيم.
يا علي مدد!