آيةالله شيخ محمدمهدي آصفي از علماي شيعه طي نامه سرگشادهاي به «شيخ يوسف قرضاوي» از علماي اهل تسنن، به اتهامات وي عليه مذهب اهلبيت(ع) پاسخ داد.
کد خبر: ۳۹۹۴
۰۰:۰۰ - ۱۱ مهر ۱۳۸۷
وي در اين نامه آورده است: «جناب آقاي قرضاوي يکي از علما و مبيلغين مسلمان است که به پيگيري امور مهم امت و حضور فعال در صحنه، مشهور است. وي همچنين پيشينهاي مملو از فعاليت دارد. وي يکي از بارزترين مبلغان و علماي اخوان المسلمين است و از روزي که با شيخ حسن البنا ديدار کرد به تبليغ و دعوت پيوست. ما او را از دعوتگران تقريب، وحدت و مبارزه با اختلافات فرقهاي ميشناسيم که همچنان پيرو راه استاد خود شيخ حسن بنا است که از اولين رهبران و مؤسسان جنبش تقريب در مصر است ؛ اما در اين روزها تغييراتي را در سخنان و گرايشهاي او ميبينيم که از او سراغ نداشتيم».
آصفي ادامه داده است: «اين رويکرد جديد ايشان، با "گذشته" و "مکتب تحصيلي" وي منافات دارد ؛ گذشتهاي که مشحون از تلاش براي تفاهم و نزديکي ميان مذاهب است ؛ و مکتبي بر مدرسه شيخ حسن بنا و شيخ محمود شلتوت (رحمهماالله) بنا شده است».
دبيرکل سابق مجمع جهاني اهلبيت(ع) سپس به اتهامات قرضاوي، به نحوي علمي پاسخ داده و آورده است: « تفاهم بين مذاهب اسلامي به معني توافق کامل بين آنها در اصول و فروع نيست، همچنانکه اختلاف در اصول و فروع نيز تا زماني که در دايره اجتهاد در فهم کتاب و سنت باشد، نبايد باعث شود که يکي از ما ديگري را به بدعت و گمراهي متهم کند. آيا ميتوان هر کس را که در فهم کتاب و سنت با وي اختلاف نظر دارد، متهم به بدعتگزاري کرد؟ اگر چنين باشد، مجتهدان و صاحبنظران نيز ميتوانند يکديگر را متهم به بدعتگزاري کنند، چرا که هر يک از آنان مطلبي را از آيات و روايات برداشت ميکند که ديگري مطلب ديگري را برداشت ميکند، يا بخاطر اختلاف در معيارهاي جرح و تعديل احاديث، يکي به روايتي عمل ميکند و روايت ديگر را رها ميکند و ديگري بر عکس او عمل ميکند».
وي از اين مقدمات نتيجه گرفته است: «بنابراين، هر مذهبي ميتواند مذاهب اسلامي ديگر را در اصول و فروع بدعتگزار بخواند حتي هر يک از فرقههاي اهل سنت نيز ميتواند فرقههاي ديگر را بدعتگزار بخواند.» و يادآور شده است: «البته فکر نميکنم که آقاي قرضاوي چنين تعريفي از بدعت را قبول داشته باشد».
اين استاد عالي حوزه علميه قم و نجف اشرف تأکيد کرده است: «درباره اختلاف در فهم کتاب و سنت نيز بايد گفت که اختلاف در اجتهاد نيز داخل در بدعت نيست. شيعه اماميه هم به جز کتاب و سنت، منبع ديگري ندارد. نقش اجماع هم نزد شيعه، يک نقش ثانوي است و کاشف از سنت است و به خودي خود مانند کتاب و سنت يک دليل کامل نيست».
عضو شوراي عالي مجمع جهاني اهلبيت(ع) در پاسخ به اين اتهام قرضاوي که "عزاداري شيعيان براي حسين بن علي(ع) پس از اينهمه سال، بدعت است" ، تعداد بيشماري از راويان و منابع حديثي اهل سنت را برشمرده است که احاديثي از پيامبر(ص) در رابطه با گريه آن حضرت بر امام حسين(ع) و تسليت گفتن جبرئيل را نقل کردهاند. وي قرضاوي را مورد پرسش قرار ميدهد که: «آيا شما از دليلي مبني بر حرمت اين کار اطلاع داريد که ما از آن مطلع نيستيم؟!!»