سلام من مقلد ایت الله سیستانی ام اما کی گفته ایشون اعلمند در حال حاضر هر مجتهدی تو یه مبحثی اعلمند شماهام در این مواردی که علما هم خودشون هتگ میکنند و اختلاف نظر دارند نظر ندید که تو اون دنیا باید جوابگو باشید جو گیر نشید عزیزان
ناشناس
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
درتفكر بشر غير عادي معصوم امكان خطا هست هر كه باشد. ابن عربي يا شيخ انصاري؛ فلاسفه عرفا يا متكلمين.
حسين
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۵
بسم الله الرحمن الرحيم.برادران ارجمند مسول شيعه نيوز،سلام عليكم ورحمه الله.خدا قوتتان دهد انشاء الله.پيرو نظريه مورخ22/8 برادر ارجمندمان آقا جواد يك كامنت در تاريخ 24/8 ارسال كردم واعلام دريافت هم شد.چرا هنوز كه 15/9 است منتشر نشده است؟
جواد
۰۰:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۲
حسین آقای عزیز سلام علیکم و رحمة الله . من واقعاً دوست شما هستم و این را بی مجامله می گویم .
مدعای شما مدعای بزرگی است و تأمل در آن بسیار مهم است .
شما فرموده اید : .....مخالف نص صريح قرآن وروايات نباشد.....
حسین آقای عزیز ؛ هیچ عالمی از علماء متدین و ربانی شیعه از اهل عرفان و اهل ضد عرفان مدعایش این نیست که خلاف نص صریح قرآن و روایات مطلبی را گفته است.
خوب است در مقدمه ؛ این بحث معلوم باشد که در همین نص و روایت ده ها قول موچود است و این گونه نیست که همه علماء نص را یک گونه معنی کرده باشند .
من باب مثال یکی از مواردی که در نص دغدغه می شود را به عرض مبارک می رسانم
مثلاً آیه مبارکه واعلموا انما غنمتم من شیی فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی را در نظر بگیرید .
غالب اصولیان این آیه را نص می دانند ولی برای مورد استناد به این آیه مبارکه به لغت رجوع می کنند که " غنم " چه معنائی می دهد . که از آن عموم غنیمت را استنباط می کنند با همه اختلافی که در هدیه می باشد .
پس با این مقدمه نص آنگاه نص است که علم لغت بر آن حاکم باشد . حال اگر عالمی در حجیت کتب لغت اشکال کرد باب اشکال جدیدی باز می شود و با او در محل دیگری می بایست بحث کرد .
مثلاً عالمی اشکال کرد که این کتب لغت هر چند در عصر ما متداول و مشهور است ولی بر ما ثابت نیست که در همه ادوار همین کتب مشهور و متداول بوده است .
بر همین اساس چنین مبنائی نافی شهرت کتب لغت می باشد .
اینک نص در نظر این عالم نص احتمالی است نه نص یقینی و باز به نوعی تسامح این نص را می پذیرد نهایت از آنجا که در اصول حجیت ظن اثبات می شود بر اساس ظن این آیه مبارکه را حجت می داند ولی یقین بر این نص حاصل نشده است . بر این اساس در اصل نصوص تطرق وارد می شود.
باز اشکال دیگر در نص این است که نویسندگان کتب لغت - بر فرض که کتبشان به قاعده شهرت به ما رسیده باشد - در ثبت لغت هر چند خبره بوده اند - بر فرض که خبرویتشان ثابت آید به نظر خبره که در این صورت دور مصرح ایجاد می شود و یا به قبول عامه خبرویتشان ثابت شود که قبول عامه در شرع مقدس جایگاهی ندارد به هر تقدیر - بر فرض خبرویت باز عدالت علمی شان محل بحث است که آیا متهم در علمشان هستند یا خیر . آنکس که در علمش متهم است را نمی توان به قولش استناد کرد
حسین عزیز که دورادور ارادتمند شما شدم از آن روی که آداب بحث را در ادب می دانید ، چگونه می توان نصی را با این دو اشکال مستند قرار داد . این تنها دو اشکال است و جز اینها هم هست ولی دو اشکالی که عرض شد از اشکال اساسی اخباری هاست که قرآن را قطعی الصدور می دانند و ظنی الدلالة و اشکالشان هم اشکال بی راهی نیست و اگر جواب اساسی به این اشکال در میان است استفاده می کنیم .
روایت هم خالی از همین مقوله نیست که عرض شد جز اینکه از آن روی که عهد صدورش گسترده تر از عهد نزول قرآن است و حجمش بیشتر می باشد بهتر می توان با تطبیق لغات پی به مراد روایات برد ولی باز حالی از اشکال نیست .
یعنی اشکال اول در لغت است که می بایست این اشکال مرتفع شود تا بعد به اشکال در دلالات بپردازیم .
بر این اساس تا بحث لغت حل نشود نص و روایت در این میدان کارساز نیست مگر از باب حجیت ظنون که میدانش در احکام است و در اعتقادات جائی ندارد .
از باب عرض به محضر شما عارضم که : عموم لغویون شناخته شده بجز صاحب معجم مقائیس اللغة و صاحب العین ، سنی مذهب بوده اند و چگونه می شود به قول سنی ای که حد اقل بیش از پنج قرن از عهد نزول قرآن دور بوده است در لغت استناد کرد آنهم لغت شناسی که هنوز معنی لغت " مولی " را درمن کنت مولاه فعلی مولاه نفهمیده و حمل به دوستی کرده است نه حمل به ولایت عامه ؛ آنگاه می خواهیم در مفاهیم قرآنی به قول چنین خبره ای استناد کنیم ؟
اشکال مهم است و اگر جنابعالی جوابگو باشید کمال تشکر را دارم . جواد گمنام
حسين
۱۷:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۰
بسم الله الرحمن الرحيم.برادران ارجمند ودوستان عزيز مخالف وموافق،همت وغيرت هردو گروه، دردفاع از اعتقادات،قابل ستايش است. انشاءالله خداي كريم به همگي ما توفيق اين را عنايت كند كه خودرا ازپيوستن به صف آدم هاي خنثي وبي تفاوت نگهداريم. كساني به درد جامعه پوياي علوي ميخورند كه پيوسته در جوش وخروش ، وچون موج دريا درتلاطم باشند ونسبت به مسائل ومشكلات جامعه خود، عكس العمل نشان دهند ودر رفع مشكلات مختلف وبخصوص مشكلات اعتقادي اجتماع، تلاش كنند وپرچم امر بمعروف ونهي از منكررا دائما در اهتزاز نگه دارند.اين است معني واقعي انتظار فرج.اما عزيزان، قبل از ورود به بحث،2نكته را ياداور ي ميكنم:1- بي ادبي در كلام ونوشتار وبكار بردن كلمات ناهنجار، درشان يك شيعه منتظر نيست.2- هم وغم جامعه شيعه، ورمز دوام وپايداري و موفقيت علما ومدافعان حريم تشيع، در تمام طول تاريخ پرفرازو نشيب اسلام، دائما اين بوده كه واقعا(ونه اسما) پيرو سنت ورهنمودهاي حضرت رسول اكرم صلي الله عليه وآله باشند،وضمن تفكر وتعقل براي درك مسائل ، از تحميل نظرات شخصي بر مسلميات وبديهيات منابع اصلي دين ، خودداري كنند.زيرا تنها رابط بين خدا وبندگان ،براي دريافت حقائق الهي ،اين بزرگوار بوده اند.حضرت ختمي مرتبت (ص)نيز براي راهنمايي امت خود، تاقيامت كبري،دوعامل گرانقدر برجاي گذاردند.ايشان(ص) رمز ماندگاري در صراط مستقيم را تمسك به اين دوعامل، يعني قرآن واهل بيت عصمت وطهارت، عليهم السلام،معرفي فرمودند.اين سفارش ،درقالب حديث شريف ثقلين ، متجلي است كه به تواتر در آثار شيعه وسني، نقل شده است. با توجه به نكته دوم، موضوع مورد بحث ( عرفان محي الدين عربي)را در آزمايشگاه ثقلين ،وبا معيارهاي قرآن و حديث اهل البيت (ع)بررسي ميكنيم. برادر ارجمندمان جناب جواد، اشاره داشتند به اينكه هر دو گروه موافق ومخالف محي الدين، به قرآن وحديث استناد كرده اند.درعين حال، مي بينيم كه باز هم برسر يك موضوع واحد، با يكديگر اختلاف دارند.درست است اما مهم اينست كه نتيجه بدست آمده، مخالف نص صريح قرآن وروايات، نباشد.درقرآن وروايات منابع شيعي، نكاتي وجوددارد كه اگر بخواهيم تفكرات و آموزه هاي عرفاني محي الدين را با آن بسنجيم، نيازي به شرح وتفصيل، پيش نمي آيد كه منجر به اعمال سليقه هاي منفي ومثبت شود.وقتي نكات مورد بحث را در اين قالب بريزيم، هر توجيه ديگري، مردود خواهد شد.اگر هزارن شيخ كليني وصدوق ومفيد ويا ملاصدرا وابن سينا ومحقق دامادو... خلاف آن بگويند، مقبول نخواهد بود.ان شاء الله در كامنت هاي بعدي، با همفكري يكديگر به بررسي بيشتر و دقيق تر موضوع، مي پردازيم.
احمد
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۳
به نظر من اهمیت بزرگانی مثل حاجی سبزواری وملا صدرا و... به عمل به احکام فقهی بوده و تهذیب نفس آنان شرعی و مطابق روایات اهل بیت بوده فرمایش آقای سیستانی و آقای شیرازی هم که قبلا فرمودند راه ابن عربی از اهل بیت جداست به عدم پذیرش ولایت اهل بیت از طرف آنان بوده مثل مولوی که متاسفانه بین خیلی از شیعیان لقب مولانا دارد در حالیکه کسی مولایش علی باشد به او مولانا نمی گوید کسی که در مورد امام زمان می گوید هر زمان را ولی ای قایم است....
عباس
۰۰:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۰
عزیز دل ، اصل سوال غلط است . یا می بایست بپرسد : نظر جنابعالی در مورد "عرفان صاحب فصوص" چیست و یا بپرسد : نظر جنابعالی در مورد "عرفان فصوصی "چیست ؟
"عرفان صاحب فصوصی" غلط است . یا عرفان را به" صاحب فصوص "نسبت می دهند که می شود " "عرفان صاحب فصوص ". و یا عرفان را به "فصوص "نسبت می دهند که می شود :" عرفان فصوصی ".
این سوال کننده آنقدر بی سواد بوده است که نتوانسته حتی سوال را هم درست طرح کند .
جابر
۱۸:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۲
به غیر از این مرجع بزرگوار، آیه الله وحید خراسانی هم فرموده اند: این ها همه اش کشک است، هر چه هست در قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام است.
((حالا اگر بعضی ها!!! می خواهند آقایان فیسلوف و عارف را از این مراجع بزرگ عصر بالاتر بدانند مطلبی است جدا.
یا علی مدد
موسی
۲۳:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
فکر میکنم آقایان مخالف فصوص اشتباه کردند دلیلش هم این است که تأیید کردن یا نفی کردن آیت الله سیستانی مربوط به اعتقادات است و در اعتقادات تقلید حتی از ایت الله سیستانی هم جائز نیست
بیکار
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۹
سلام
مگه کار بزرگان حجته؟!!!
ياسر
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۹
علامه بزرگوار طباطبايي در تفسير شريف الميزان ، اشاره به تفكيك و غير قابل انطباق بودن مفاهيم فلسفي و عرفاني با آيات و روايات دارند .
به نظرم ،نظر ايشان كارشناسي تر از ما باشد .
علی
۱۶:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۳
سلام هرچند ایشان تایید نکردند ولی رد هم نکردند ضمنا این همه دشمنی با فلسفه برای چه؟بعضی از بزرگان فیلسوف بودند
ناشناس
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۳
محي الدين مي گه فرعون غرق درياي معرفت شد . اياقران وروايات اين رامي گه
غوري
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۹
اين نظر براي مقلدين ايشان معتبر است
ناشناس
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۳
شرح فصوص و مانند آن مربوط به اصول دین می شود و ای استفتا کننده ی عاقل! تقلید در اصول دین جایز نیست. این ره که تو می روی رو به ..... است .
داوودی
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۳
شرح فصوص و مانند آن شرح روایات اهل بیت علیهم السلام است مخالفان نظرات شرح فصوص و تمهید القواعد و غیر اینها اگر می توانند و شایستگی علمی دارند شرحی بر روایات معرفت شناسی بزنند تا معلوم شود که چه در آستین دارند
سیدحسن
۰۲:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
سلام حیف که شاگردان مکتب فلسفه بادیدن این آراءبلافاصله حکم به تجهیل فردمقابل واظهارلحیه برای نفس حضیض خودمینمایند.اعاذنا الله من هذه الافکار
فارس
۱۸:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۳۰
قابل توجه آقایون حوزوی
فانظر الی طعامک، مواظب باشید هرچیزی به اسم دین به خوردتون ندهند
محمدعلی
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۴
بسیار ممنون و سپاس گزار از نظر معظم له که دهان بعضی عارفان وفیلسوفان و معتقدان به آنان را بستید.
سید
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۹
این اظهارنظر در واقع پاسخ آقای رمضانی(مدرس فصوص الحکم در حوزه قم) است که مطالبی را به آیت الله سیستانی منتسب نموده بودند.