سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

رواج مُد عجیب و غریب در میان مردان متاهل ایرانی

«تقی آزاد ارمکی»، جامعه شناس در گفتگویی از ظهور پدیده جدید به نام فرار مردان همسردار از خانه خبر داده است.
کد خبر: ۲۶۹۰۴۵
۱۰:۱۰ - ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱

به گزارش «شیعه نیوز»، «تقی آزاد ارمکی»، جامعه شناس در گفتگویی از ظهور پدیده جدید به نام فرار مردان همسردار از خانه خبر داده است.

آیا نظام فرهنگی نمی‌تواند به کنترل خشونت کمک کند؟

آن ناکارآمدی در حوزه نظام سیاسی در نظام فرهنگی هم وجود دارد، خرده فرهنگ‌ها نمی‌توانند نداشتن و سازگاری را توضیح دهند، خانوده‌ی دیروز نداشت و سازگار بود، اما خانواده امروز این‌طور نیست، چون فضای عمومی و رسانه دارد مصرف کردن را تبلیغ می‌کند، هم رسانه ملی این کار را انجام می‌دهد و هم سایر رسانه‌ها، و بعد جامعه می‌گوید چه‌کسی گفته من باید با نداشته‌ها بسازم، بنابراین آن نظام فرهنگی که به سازگاری کمک می‌کرد دیگر وجود ندارد، گویی در حوزه فرهنگی نوعی بی‌طبقه‌گی ظهور کرده است، یعنی همه آدم‌ها مثل هم می‌خواهند بخورند، بپوشند، زیبایی را نشان دهند، تفریح کنند، چون این توانایی وجود ندارد همه فشارها به خانواده منتقل می‌شود، یک خانواده فقیر که تا دیروز سازگاری می‌کرد دیگر این کار را انجام نمی‌دهد، بنابراین شاهدیم که خانواده مملو می‌شود از نابسامانی و خشونت علیه یکدیگر، این هست که دختران علیه مادران، و پسران علیه پدران هستند و ما شاهد یک نوع بهم ریختگی هستیم، به‌تعبیری دیگر نوعی فردگرایی ایجاد شده است.

یعنی گسترده شدن فردگرایی سبب شده خشونت در جامعه بیشتر شود؟

بله، توجه به منافع فردی بیشتر شده است، مثلاً منطق افزایش طلاق به فرهنگ برمی‌گردد، البته دلیل دوم و سوم آن اقتصادی و اجتماعی است، اما دلیل اول به مسائل فرهنگی برمی‌گردد، چراکه فرهنگ فرد را به صبر کردن دعوت نکرده است.

فکر نمی‌کنید در این مورد دلایل اقتصادی پررنگ‌تر باشد، چراکه فرهنگ جامعه ایرانی همیشه به صبر توصیه کرده است؟

اما امروز دیگر این کلیشه فرو ریخته است، جامعه دیگر این ایده را قبول ندارد، دهه شصتی‌ها به بعد دیگر چنین صبری را نمی‌پذیرند، آن‌ها فکر می‌کنند خودشان مهم هستند، برای همین هم ما از این به بعد طلاق زیادی داریم، روابط جنسی خارج از خانواده را زیاد داریم، و همچنین خشونت داریم.

یعنی خشونت علیه زنان و کودکان در خانواده هم به همین فردگرایی برمی‌گردد؟

بله، ببنید تا دیروز مردان به یک معنای فرهنگی زنان خود را آزار می‌دادند، ولی چیزی که الان داریم می‌بینیم شبیه آزارهای قبلی نیست، توجه کنید مرد مستاصل چاره‌ای جز سرکوب خانواده ندارد، چراکه بیرون از خانواده هیچ حامی‌ای ندارد، بنابراین در بحران زن یا فرزند خود را سرکوب می‌کند، جدیداً پدیده‌ای ظهور کرده به‌نام فرار مردان همسردار از خانه.

چرا با این پدیده مواجه شده‌ایم؟

برای این‌که نمی‌تواند زندگی را تامین کند، از طرفی چون قدرت خشونت کردن ندارد یا نمی‌خواهد درخانواده خشونت کند، خانه را ترک می‌کند؛ این مسئله یک مورد یا دو مورد نیست که از کنار آن بگذریم، دردآور است که مردان همسردار به‌دلیل عدم توانایی در تامین نیازهای زندگی خانه را ترک می‌کنند تا گم شوند. از طرفی خشونت زنان علیه مردان دارد در این کشور رشد می‌کند، من سال ۱۳۷۰ پژوهشی در تهران انجام دادم که نتیجه آن پژوهش گفت یک درصد زنان مردان خود را کتک می‌زدند، اما الان بیشتر شده است، البته گاهی زنان می‌پرسند چرا فقط مردان خانواده ما را بزنند و ما مردان دارای رفتار ناهنجار را کتک نزنیم، این هم شیوه‌ای است که بگوییم داریم به سمت تعادل می‌رویم.

اما نشانه مهم آن این است که مشکلات درون خانواده بسیار بیشتر از دیروز شده است و آن‌قدر زنان را عاصی کرده که اقدام به کتک زدن همسران خود می‌کنند؛ امروز خشونت علیه والدین در خانواده‌ها بسیار زیاد شده است، در تاریخ ایران به ندرت وجود داشته است که فرزندی والدین خود را بزند، در داستان رستم و سهراب این رستم است که سهراب را می‌کشند، تا این‌که سهراب رستم را بکشد. رسانه‌ها به این مسئله‌ها نمی‌پردازند، امروز پدربزرگ و مادربزرگ‌ها را از خانه بیرون می‌کنند، در جامعه ما نسل اولی‌های تنها و بلاتکلیف زیادی وجود دارند. اخیراً موردی دیدم که به مرگ نزدیک شدم، آدم متمولی که به‌دلیل بیماری اطرافیانش تصمیم گرفتند او را به خانه سالمندان بفرستند، همان مقابل خانه سالمندان سکته کرد و فوت شد.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: