سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا یقین فرد وسواسی در حکم شک می باشد؟

کد خبر: ۲۳۴۷۰۲
۰۹:۰۷ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله سیستانی به پرسش هایی درباره وسواس پاسخ گفته است.

 متن پرسشهای مطرح شده بدین شرح است:

پرسش: آیا یقین فرد وسواسی در حکم شک می باشد؟
پاسخ: فتوای واضح و صریح همه فقهاء بر اساس مدارک و ادله شرعیه این است که: وظیفه شخص وسواسی اعتنا نکردن به وسواس می باشد، و هر جا در طهارت چیزی دچار شک شود باید بنا را بر پاک بودن آن چیز بگذارد، بلکه حتی اگر در موردی یقین به نجاست پیدا کرد – که معمولا برای سایر مردم در این موارد یقین به نجاست پیدا نمی شود – علم و یقین وسواس اعتبار ندارد، و بر او واجب است که بنا را بر طهارت بگذارد . پس اگر شخص وسواسی به این فتوای شرعی عمل کند و در موارد شک در طهارت بلکه در موارد یقین به نجاست هم بنا را بر پاکی بگذارد نزد خدا معذور است اگر چه در واقع لباسی که در آن نماز خوانده یا غذایی که خورده نجس بوده باشد.

پرسش: سفارش شما در مورد شخص وسواس چیست ؟

پاسخ: به شخص وسواس نصیحت می شود که خود را اصلاح کرده تا از این بیماری خلاص شود و این امر طی دو مرحله میسر میگردد:
اول: باید توجه داشته باشد که این حالت از لحاظ عقلی و شرعی مذموم می باشد زیرا شخص از حالت میانه روی و اعتدال خارج می گردد و بدون اینکه هیچ نفعی داشته باشد توانائیها و نیروی انسان را به هدر می دهد.
هرگز وسواس نوعی پرهیزگاری محسوب نمی گردد و در شرع مبین اسلام این امر ستایش نشده، بلکه وسواس نوعی اختلال در درک و فهم فرد می باشد که ناشی از ضعف در نفس و اراده می باشد و همانطور که در احادیث شریفه آمده است ، تسلیم شدن به وسوسه های شیطان خبیث است ، پس اگر انسان این را به خوبی درک کند و حقیقت این امر برایش معلوم شود نوبت به مرحله دوم می رسد.
مرحله دوم: باید انسان تلاش فراوان کند که بتواند بر نفس خود غلبه داشته باشد و قدرت تصمیم گیری را به دست خود بگیرد و نگذارد که شیطان او را بازی داده و فریب دهد ، و عزم راسخ داشته باشد که خداوند متعال اورا بر عدم اعتنا به احتمالات و وسوسه ها سرزنش نخواهد کرد ، و اگر شک کند – مثلا – که آب به جایی از بدن خود رسیده یا نه به شک خود اهمیتی ندهد و بنا را بر آن بگذارد که تطهیر حاصل شده همچونانکه عادتا چنین می گردد ، و هرچه بی اعتنایی او به این شک ها تکرار گردد تسلط تخیل و وسوسه ضعیف تر می شود ، تا اینکه شیطان از او مأیوس گردد و شخصی معتدل در مراعات طهارت و نجاست شود و مطمئن باشد که اگر وارد این مسیر شود و بنا بر را بر مبارزه با این وسواس بگذارد پیروز می گردد و پروردگار متعال او را یاری می نماید و حیله شیطان را ضعیف می نماید. خداوند کریم می فرماید: ( همانا کید و حیله شیطان ضعیف است).
پرسش: من در انجام غسل خیلی وسواس دارم و هر غسلی ۱ یا یک ساعت و نیم طول میکشد به طوری که بعضی اوقات نمازم قضا می شود برای رفع این مشکل لطفاً راهنمائیم کنید؟

پاسخ: کاری که می کنید جایز نیست . بیش از حد متعارف تکلیف دیگری ندارید و برای غسل کردن مانند دیگران غسل کنید چه از نظر وقت وچه از نظر آب و اسراف کردن حرام است.
و از شیطان پرهیز کنید که تارک الصلاه عذابش سخت است.
پرسش: کسی که در نماز زیاد شک می کند آیا باید نماز شک را بخواند ؟

پاسخ: بنا را بر صحت بگذارد و اعتنا به شکش نکند و نماز احتیاط خواندن واجب نیست .
پرسش: من در غسل زیاد شک می کنم مثلاً وقتی طرف چپ را می شویم شک می کنم که طرف راست بدنم را مثلاً قسمتی از آن را شسته ام یا نه در اینجا تکلیف من چیست؟

پاسخ: به شک خود اعتنا نکنید و اعمال محکوم به صحت است.
پرسش: من وسواس دارم در امور نجس وپاکی، میشود مرا راهنمائی کنید ؟

پاسخ: اول: در آب کشیدن چیزهای متنجس به یک و یا دو بار اکتفا نمائید هرچند یقین داشته باشید که آن چیز هنوز نجس است.
دوم: اگر از راهی یقین به نجس شدن چیزی پیدا نمودید که آن راه برای غیر شما یقین آور نیست به این یقین اعتنا ننمائید و آن چیز را آب نکشید. و همچنین در هر حال به شک در نجاست اعتنا نکنید.
سوم: بدانید که اگر به روش فوق الذکر عمل کنید هرگز نزد خداوند متعال مسئولیتی نخواهید داشت، و این معنا را مکرراً به خود تلقین نمائید تا ان شاء الله تعالی عارضه وسوسه شما کم کم مرتفع شود.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ناشناس
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۱
با پوزش فراوان از محضر مرجع عالیقدر لازم به ذکر است که وسواس نوعی بیماری است که اغلب اوقات به مداوای دارویی نیاز دارد و دست خود شخص نیست که به نصیحت رفع گردد.البته در مورد احکام شرعی عدم اعتنا به شک و غیر قابل قبول بودن چنان شکی که حکم داده اند من که هستم که نظری داشته باشم.