سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

عاقبت پسران صدام

«هم عدی و هم قصی زمان حمله آمریکا در عراق بودند و در لیست‌سیاه مهاجمان جای داشتند. پیش از سقوط بغداد به موصل گریختند، همان‌جا در درگیری‌های بعدی با مهاجمان کشته شدند و این‌چنین بود که پرونده زندگی انصافا جنایت‌بارشان در چنین روزی از تابستان ۲۰۰۳ بسته شد.»
کد خبر: ۲۳۳۹۱۶
۱۵:۱۹ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، روزنامه اعتماد نوشت: «عدی بزرگ‌ترین فرزند صدام بود و تا مدتی جانشین طبیعی پدرش برای حکومت بر عراق شناخته می‌شد. به بی‌بندوباری جنسی و سنگدلی شهرت داشت و دوست و دشمن او را ابوسرحان (گرگ) می‌خواندند.

در سال‌های سیطره پدرش بر عراق، جنایت‌های زیادی را مرتکب شد و برای هیچ‌کدام هم کسی او را تنبیه یا مواخذه نکرد. سال ۱۹۹۶ از سوءقصد جان به در برد اما چند گلوله به بدنش و یکی نزدیک نخاعش نشست و معلول شد.

به ورزش و رسانه علاقه زیادی داشت و به پشتوانه حمایت‌های پدرش عناوین شغلی زیادی را هم در این دو حوزه تصاحب کرد. مدتی رییس کمیته المپیک عراق بود و دوره‌ای هم ریاست فدراسیون فوتبال این کشور را در دست داشت. در ساختمان کمیته المپیک زندانی شخصی ساخته بود و از آن برای حبس ورزشکارانی که به نظرش در مسابقات ضعیف عمل می‌کردند، بهره می‌برد.

گویا برخی ورزشکاران را در آنجا شکنجه هم می‌کرد. طبق یک آمار غیر رسمی در آن سال‌هایی که او رییس کمیته المپیک بود نصف ورزشکاران حرفه‌ای عراق یا از این کشور گریختند یا به کل قید ورزش را زدند. سال ۱۹۸۴ تیم فوتبال الرشید را پایه‌گذاری کرد و همه فوتبالیست‌های مطرح عراق را به زور به خدمت گرفت.

احمد راضی یکی از بازیکنانی بود که ابتدا به دستور عدی تمکین نکرد، شبانه دزدیده و بعد زیر مشت و لگد مجبور به امضای قرارداد شد. عدی رییس شبکه تلویزیونی الشباب و صاحب ایستگاه رادیویی مجهزی به همین نام، مدیر روزنامه بابِل و نیز رییس اتحادیه روزنامه‌نگاران عراق هم بود. بابِل مدتی مهم‌ترین روزنامه کشور عراق محسوب می‌شد و رادیو الشباب هم تنها ایستگاهی در آن کشور بود که مجوز پخش موسیقی غربی را داشت. زمانی که حلقه تحریم جهانی و محاصره اقتصادی عراق تنگ‌تر شد، عدی با مشارکت در تجارت پنهان و حضور در بازار سیاه، ثروت خود را چند برابر کرد و - در سایه حمایت خاص پدرش - امپراتوری اقتصادی خودش را شکل داد.

در تجارت نفت و سیگار و مشروبات الکلی سهیم بود و با برخی بازرگانان غربی و نیز گروهی از تجار عرب کشورهای حاشیه خلیج‌فارس معاملات پرسود داشت. مجموعه‌ای از جدیدترین و گران‌قیمت‌ترین خودروهای جهان را خریده بود و بزرگ‌ترین کلکسیونر خودرو در عراق به شمار می‌رفت.

سال ۱۹۸۸ یکی از مردان نزدیک به پدرش را در مهمانی به ضرب گلوله کشت و به دستور مستقیم صدام، مدتی نه‌چندان طولانی به زندان افتاد. پس از آن به سوییس تبعید شد اما دولت این کشور بعد از چند ماه و چند بار بازداشت به جرم مستی و ضرب‌وشتم عذرش را خواست و حکم به اخراج او داد. قصی که برادر کوچک‌تر بود، حداقل به ظاهر از عدی معقول‌تر و منطقی‌تر به نظر می‌رسید و مثل او مشهور و پرسروصدا نبود.

بعد از رسوایی‌های پیاپی عدی و آشکار شدن جنون چاره‌ناپذیرش، سران حزب بعث و نیز خود صدام درباره جانشینی قصی توافق کردند و مقدمات این جابه‌جایی را هم فراهم ساختند. اما حکومت بعثی‌ها آن‌ قدر دوام نیافت که این انتقال صورت بگیرد و حمله آمریکا همه برنامه‌های آتی آنان را تعطیل کرد.

هم عدی و هم قصی زمان حمله آمریکا در عراق بودند و در لیست‌سیاه مهاجمان جای داشتند. پیش از سقوط بغداد به موصل گریختند، همان‌جا در درگیری‌های بعدی با مهاجمان کشته شدند و این‌چنین بود که پرونده زندگی انصافا جنایت‌بارشان در چنین روزی از تابستان ۲۰۰۳ بسته شد.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ناشناس
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
اَللّٰهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلا ذالِکَ، اَللّٰهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ اللَّتی جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلامُ، وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلا قَتْلِهِ، اَللّٰهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً