سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

افزایش شمار خودکشی‌های طبقه فقیر در ایران

کد خبر: ۲۲۹۷۷۷
۰۸:۴۴ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، روزنامه ابتکار در بخشی از گزارش امروز خود با عنوان چرا شمار خودکشی‌های طبقه فقیر در ایران افزایش یافته است؟ که از ‏گفتگو با عادل فتح‌اللهی نوشهر، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه انتخاب شده نوشت: «چند روز اخیر یکی از کارگران حوزه نفتی ‏دست به خودکشی زده که عمل این کارگر ابعاد و وجهه‌های مختلفی را دارد. این کارگر از وضعیت آنومیک یا بی‌هنجاری در ‏جامعه مستثنی نیست. این کارگر در وهله اول باید بدیهیات زندگی خود را برآورده کند. جالب اینجا است که این شرایط آنومیک ‏سبب شده تا امکان تامین نیاز‌های اولیه برای قشر فرودست و کارگر وجود نداشته باشد.

این کارگر در نسبت با سایر طبقات ‏اجتماعی امکان انحراف از قواعد کلی برای دستیابی به نیاز‌های اولیه را خارج از قواعد ندارد. برای مثال فرد مرفه‌تر برای آنکه ‏توازن درآمد و هزینه داشته باشد می‌تواند دست به انحراف از جمله گران فروشی و افعالی شبیه به آن بزند. اما امکان دست زدن به ‏چنین افعالی برای کارگران خصوصا کارگران شرکتی وجود ندارد. نه تنها وجود ندارد، بلکه شرکت‌های پیمان‌کاری عموما با قاعده ‏کسب ثروت بیشتر که در جامعه ما ارزش تلقی شده، از حقوق اولیه کارگر با روش‌های مختلفی که به ظاهر غیرقانونی تلقی ‏نمی‌شود، از حقوق کارگر می‌کاهند تا به حیات کاری شرکت ادامه دهند.» ‏


این جامعه‌شناس به جنبه دیگر خودکشی کارگر نفتی اشاره می‌کند و می‌گوید: «جنبه دیگر این خودکشی این است که کارگر نفتی به ‏صورت مشخص و معین تولید ثروت می‌کند. یعنی کارگرانی هستند که عمل آن‌ها به صورت مستقیم منجر به تولید ثروت نمی‌شود. ‏

برخلاف پاکبانان که ظاهرا کار آنان به ثروت به صورت مستقیم تبدیل نمی‌شود. اما عمل کارگر نفتی مستقیما منجر به تولید ثروت ‏می‌شود و کارگر نسبت به این موضوع آگاه است. در ذهن این کارگران آرام آرام به عنوان یک طبقه اجتماعی، این موضوع شکل ‏می‌گیرد که علاوه بر اینکه حقوق اجتماعی این کارگر از او صلب شده و دادخواهی به صورت سیستماتیک وجود ندارد، چراکه که ‏پیمان‌کار‌ها قراداد‌هایی را با کارگران منعقد می‌کنند که از منظر قانونی امکان دادخواهی از آن‌ها وجود ندارد.»

او می‌افزاید: «حالا ‏کارگر نه می‌تواند برای کسب سود یا دستیابی به خواست‌های ابتدای زندگی دست به انحراف بزند و نه دادخواهی در سیستم فکری ‏این طبقه کارگری وجود دارد که به آن دست یازند. حال اگر دست به اعتراض مدنی بزند و راه حل سومی را انتخاب کند، تجربه ‏زیسته کارگری به او می‌گوید که با مشکلات بیشتری روبه‌رو خواهد شد. پس در نتیجه اینکه در میان ذهنیت طبقه کارگر راه ‏دیگری جز از بین بردن یا حذف خود وجود نخواهد داشت. در مورد این نمونه باید اشاره کرد که اگر صرفا هدف کارگر پایان دادن ‏به زندگی خود بود، می‌توانست روش‌های آسان‌تر دیگری را برای این کار انتخاب کند، اما اینکه کارگر در برابر سیستم و روی چاه ‏نفتی دست به خودکشی می‌زند، از نظر من او تلاش می‌کند تا نوعی اعتراض یا فریاد خاموش را به نمایش گذارد.

یعنی همان ‏طور که خود را حذف می‌کند، اعتراض خود را نسبت به وضعیت موجود به گوش سیستم برساند. البته باید اشاره کرد که این اتفاق ‏لزوما برآمده از رابطه کارگر و کارفرما و شرایط پیش روی او نیست. درست است که یکی از عوامل روابط کارگر و کارفرما ‏مسئله اقتصادی و شرایط کار است، اما این مسائل آرام آرام به درون خانواده کارگر تسری پیدا می‌کند. چرا که او نمی‌تواند از پس ‏نیاز‌های اولیه خانواده خود برآید.» ‏

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: