سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه آیت الله سید محمد صادق حسینی روحانی

کد خبر: ۲۲۴۴۶۳
۱۵:۳۹ - ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۹


زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه آیت الله سید محمد صاددق حسینی روحانی


آيت الله آقاى سيد محمد صادق حسينى روحانى (مد ظله ‏العالى) مردى از تبار مرزبانان دين، فقيه اصولى، برج بلند مرجعيت و زعامت حوزه‏ هاى علميه، صداى رساى آزادى و عدالتخواهى، مجاهد و مبارزه خستگى‏ ناپذير در ماه شهادت جد غريبش آقا ابا عبدالله الحسين (علیه السلام) محرم الحرام سال 1345 هـ.ق، 1305 هـ.ش، تابستان 1926 ميلادى در شهر ديرپاى علم و تمدن و انديشه و فرهنگ اسلامى - قم - در خاندانى ‏حسينى تبار، با پيشينه ‏اى از علم و تقوى و فضيلت ديده به جهان گشود.
مختصری از زندگينامه علمی

ولادت

 آيت الله آقاى سيد محمد صادق حسينى روحانى (مد ظله ‏العالى) مردى از تبار مرزبانان دين، فقيه اصولى، برج بلند مرجعيت و زعامت حوزه‏ هاى علميه، صداى رساى آزادى و عدالتخواهى، مجاهد و مبارزه خستگى‏ ناپذير در ماه شهادت جد غريبش آقا ابا عبدالله الحسين (علیه السلام) محرم الحرام سال 1345 هـ.ق، 1305 هـ.ش، تابستان 1926 ميلادى در شهر ديرپاى علم و تمدن و انديشه و فرهنگ اسلامى - قم - در خاندانى ‏حسينى تبار، با پيشينه اى از علم و تقوى و فضيلت ديده به جهان گشود.

والدين

والدشان مرحوم آيت الله آقاى حاج ميرزا محمود روحانى (قدس ‏سره) از مفاخر روحانيت و حوزه علميه قم است كه در سال 1307 (هـ.ق) در قم بدنيا آمد. در سال 1330 (هـ.ق) وارد نجف اشرف شد و از محضر آيات ‏عظام آسيد ابوالحسن اصفهانى (ره) و ميرزاى نائينى (ره) بهره‏ ها برد. مدتى ‏در مشهد مقدس از شاگردان مرحوم آيت الله حاج آقا حسين‏ طباطبايى قمى (ره) بود. بعد از آن به حوزه علميه قم آمدند. با تلاش، كوشش و پايمردی هاى ايشان،  آيت الله حاج شيخ‏ عبدالكريم حايرى (ره) به قم آمدند و تدريس علوم حوزوى را شروع كردند.ايشان از شاگردان خاص و مخصوص و مورد عنايت آيت الله حايرى بودند.

اين عالم متقى و زاهدِ متعبدِ با نفوذ، ساليان سال بعد از فوت پدر بزرگوارشان مرحوم آيت الله آقاى سيد صادق روحانى (ره) در مسجد آقا ضمن اقامه نماز جماعت، پاسخگوى مسائل شرعى و گره گشاى ‏مشكلات مردم بودند. از اقدامات ايشان مى ‏توان به همكارى با آيت الله ‏كاشانى در قضيه ملى شدن نفت، مبارزه جدى با رضاخان در مورد كشف‏ حجاب و دين ‌زدايى از مملكت، دعوت و تلاش براى ورود آيت الله  حايرى به قم، زمينه سازى براى تدريس ايشان و همكارى، همفكرى و يارى جهت تأسيس حوزه علميه قم و... را نام برد.

اين مجتهدِ عابد در 18 شعبان 1381 (هـ.ق) بعد از يك بيمارى طولانى‏ وفات يافت. با پخش خبر فوت اين مرد بزرگ، شهرستان قم متلاطم، بازار، درس ها و اداره جات تعطيل گرديد. در تشييع جنازه بسيار باشكوه ايشان، علاوه بر حضور تمامى مراجع تقليد، بزرگان و مدرسين حوزه، طلاب، بازاريان، كسبه و اداره جات با افراشتن پرچم عزا به صورت هيأت‏ هاى سينه ‏زنى و زنجير زنى شركت كردند و پس از اقامه نماز ميت توسط فرزند برومندشان  آيت الله  آقاى سيد محمد صادق روحانى (دام‏ ظله)، در مسجد بالاى سر حضرت معصومه (سلام الله علیها) به خاك سپرده شدند. والده شان از سادات حسنى و فرزند آيت الله آقاى حاج سيد احمد طباطبايى ‏قمى (ره) است كه ايشان ساليان متمادى در صحن حضرت معصومه (سلام الله علیها) اقامه نماز جماعت داشتند.

تحصيلات

 آيت الله دروس پايه ادبيات عرب را در قم نزد پدر بزرگوارشان فرا گرفتند. سپس در سال 1355 (هـ.ق) در سن 10 سالگى به همراه برادر بزرگترشان براى استفاده از اساتيد بزرگ و نام آور حوزه علميه كهنِ نجف ‏اشرف، رنج و مشكلات هجرت از قم به نجف را پذيرا شدند!! به دليل هوش ‏و استعداد فوق العاده و حيرت برانگيزشان دوره چند ساله دروس «سطح» را در مدت يك سال به اتمام رساندند و به امتحان و توصيه آيت الله العظمى خويى در سن 11 سالگى وارد درس خارج فقه و اصول شدند. ورود يك نوجوان 11 ساله به درس خارج فقه و اصول، آن هم همدوش طلاب با سابقه و بزرگسال حوزه علميه كهنِ نجف، براى همگان حيرت آور و شوق آفرين بود.

آيت الله زاده ميلانى نقل مى ‏كند كه : آيت الله خويى به پدرم آيت الله ميلانى فرمودند : افتخار مى ‏كنم به حوزه‏ اى كه در آن نوجوان يازده ساله‏ در كنار شاگردان بزرگسال و علماى بزرگ و همراه با آنان «مكاسب» را مى ‏خواند و مطالب مكاسب را بهتر از ديگران مى ‏فهمد و تحليل مى ‏كند. علاقمندان به علوم اسلامى و حوزوى مى ‏دانند كه كتاب ارزشمند مكاسب از تأليفات مرحوم شيخ انصارى است كه در حوزه ‏هاى علميه تدريس مى‏ شود و يكى از كتاب هاى مهم و سنگين حوزوى است كه فهميدن و درك مطالب آن‏ نياز به شاگردان با كفايت و پر استعداد دارد.

اساتيد

معظم ‏له به دليل علاقه و پشتكار فراوانشان هر روز در چندين درس مراجع و بزرگان حوزه علميه كه جهان اسلام و عالم تشيع به وجودشان افتخار مى‏ كند، شركت مى ‏كردند. عمده اساتيد ايشان عبارتند از:

1- آيت الله آقاى حاج شيخ كاظم شيرازى (قدس سره) (1290 -1367)

2- آيت الله آقاى حاج شيخ محمد حسين اصفهانى معروف به‏ كمپانى (قدس سره) (ت 1361)

3- آيت الله آقاى حاج شيخ محمد على كاظمينى (قدس سره)

4- آيت الله  آقاى حاج سيد ابوالحسن اصفهانى (قدس سره) (1284 - 1365)

5- آيت الله آقاى حاج شيخ محمدرضا آل ياسين (قدس سره)

6- آيت الله  آقاى حاج سيد ابوالقاسم خويى (قدس سره) (1317 - 1413)

7- آيت الله آقاى سيد محمد حسين طباطبايى بروجردى (قدس سره) (1292 - 1380)

آيت الله روحانى از وجود تمامى اساتيد نام ‏آور خود استفاده نمودند و خود را هميشه مديون محبت ها و الطاف خالصانه آن بزرگواران (رضوان الله تعالى عليهم) مى ‏دانند. اما در اين ميان نقش آيت الله خويى برجسته ‏تر و قابل ‏توجه ‏تر است. پرورش روح اجتهاد و تكوين فقهى و علمى ايشان، مرهون 15 سال شركت در دروس خصوصى و عمومى آيت الله خويى مى ‏باشد. هوش، پشتكار و استعداد معظم له، ايشان را مورد علاقه و توجه ‏خاص اساتيد و مراجع، بخصوص مورد عنايت خاصه آيت الله خويى قرار داده بود. آيت الله  خويى (ره) در آن زمان، به اتفاق رأى اغلب ‏علماء، بزرگان و كارشناسان فقه و اجتهاد؛ يك فقيه بى ‏نظير بودند كه در اغلب علوم حوزوى نظير فقه، اصول، كلام، تفسير، رجال، فلسفه؛ مجتهد و صاحب نظر بودند و آثار منتشره ايشان گواه اين مدعاست.

در دروس عمومى آيت الله خويى صدها طلبه شركت مى ‏كردند كه امتياز آيت الله خويى در شناخت و كشف استعدادهاى طلاب تيزهوش و بسيار موفق بود و سعى فراوان مى‏ كردند تا آن طلبه را زير نظر گرفته و با ايجاد ارتباط بيشتر با او؛ بتوانند در تربيت آن طلبه كوشا نقش بيشترى را ايفا كنند.

با ورود آيت الله روحانى در دوران نوجوانى به نجف اشرف و شركت در دروس آيت الله خويى؛ حوزه علمیه كهنِ نجف اشرف شاهد حضور يك نابغه با درك و استعداد شگرفى بود كه چهره ‏اش نشان از مقام آيت اللهى ‏مى ‏داد.

اين نوجوان نابغه بايد در دروس سنگين فقه اصول شركت كند، دروس‏ مختلف را نوشته و آن ها را در منزل پاكنويس كند، با دوستان همدوره‏ تحصيلش مباحثه كند و پيش مطالعه براى درس ‏هاى فردا را هم انجام دهد. اين مطالعات سنگين آن هم در غربت و با كمترين امكانات موجود؛ در شبانه ‏روز 16 ساعت وقت ايشان را مى‏ گرفت. علاوه بر آن، رسيدگى به كارهاى ‏شخصى از قبيل : تهيه مايحتاج زندگى و تحمل فشارهاى اقتصادى نيز با خودشان بود. معظم‏ له اغلب دورانى را كه در نجف اشرف بودند با وضع ‏بسيار سخت و طاقت فرساى اقتصادى مواجه بودند و اغلب، زندگيشان با ‏قرض گرفتن از مغازه داران محل سپرى مى ‏شد. و اين بزرگترين رمز و سرمايه‏ گذارى براى تحصيل و عشق و علاقه به آموختن دانش علوم اسلامى است.

تدريس

معظم له تدريس دوره ‏هاى مختلف علوم اسلامى را در همان ايام نوجوانى‏ در صحن حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين على (علیه السلام) در نجف اشرف آغاز كردند. تقرير دروس حوزه توسط اين نوجوان براى طلاب بزرگسال و ميانسال، براى همگان حيرت آور و قابل تقدير بود.

آيت الله روحانى پس از مدت كوتاهى كه در دروس آيت الله خويى (ره) شركت كردند، با تقرير دروس اصول و فقه استاد؛ آنان را براى ‏عده اى از طلاب و علاقمندان به دروس حوزوى، تدريس مى ‏كردند. ديرى‏ نپائيد كه چونان خورشيدى در نجف اشرف درخشيدند و به سان درختى‏ پربرگ و بار، برآمدند و در سايه‏ شان خيل مشتاقان را آرامش مى ‏بخشيدند.

به همين دليل بود كه ارتباط آيت الله خويى روز به روز با معظم ‏له بيشتر مى ‏شد. با اينكه اغلب آيت الله العظمى خويى در جلسه تدريسشان به كسى‏ اجازه طرح اشكال نمى ‏دادند به آيت الله روحانى در ميان عده ای از شاگردان مى ‏فرمودند: چرا در مباحثه ‏ها اشكال نمى‏ كنى. من از شما مى‏ خواهم‏ اشكال و ايرادهايى كه به نظرتان مى ‏رسد را مطرح كنيد. و اين نشان از نبوغ‏ فكرى و شايستگى ويژه آيت الله روحانى دارد.

ارتباط تنگاتنگ استاد و شاگرد تا آنجا ادامه يافت كه زيادى از شب هاى ‏تعطيلى آن مرجع فقيد (ره) به حجره آيت الله روحانى مى‏ آمدند و ساعت هاى مديدى به بحث و بررسى مسائل علوم اسلامى مى ‏پرداختند و در انتها معظم له، استاد را تا درب منزلشان همراهى مى ‏كردند.

آيت الله خويى در سال 1360 (هـ. ق) هنگامى كه آيت الله روحانى فقط 15 سال بيشتر نداشتند، طى نامه ‏اى بسيار مهم، عظمت‏ علمى، قدرت و استنباط قوى، هوش و ذكاوت اين نابغه بزرگ را تأييد و ستودند (متن كامل نامه كه به دست خط مبارك آيت الله خويى مى ‏باشد در سايت اينترنتی آيت الله روحانى و در كتاب هاى زندگينامه كه به زبان‏ عربى و فارسى در لبنان به چاپ رسيده است، موجود است). معظم‏ له به تأييد و مكتوب مهم مراجع و اساتيد بزرگوارشان در سن 14 سالگى به درجه اجتهاد نائل آمدند.

ايشان در اواخر سال 1329 (هـ. ش) وارد قم شدند و در اوايل سال 1330 (هـ. ش) به تدريس دروس خارج فقه و اصول در صحن مطهر حضرت‏ معصومه (سلام الله علیها) پرداختند. بيش از نيم قرن است كه ايشان به تدريس علوم آل‏ محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و تربيت هزاران طلبه فاضل و تشنگان دانش ائمه اطهار مى ‏پردازند. اغلب شاگردان، پرورش يافتگان و حلقه نشينان منبر تدريسشان؛ از مدرسين نام آور، فضلا و دانشمندان حوزه و عده‏ اى در مسير مرجعيت ‏قرار دارند.

ايشان به هنگام تدريس، متين و گويا سخن مى ‏گويند. به دليل وسعت ‏احاطه‏ شان بر موضوعات علمى، از پرداختن به زوايد پرهيز مى ‏كنند. درس ‏ايشان فشرده ‏اى از آراء و مبانى بزرگان و فقيهان نامى به همراه نظريات ‏خودشان است كه با بحث و استدلال، بر رد يا قبول آن مبانى مى ‏پردازند. در جلسات تدريسشان به مبارزه با جمود، يكسو نگرى، احتياط زدگى، تقليد و پيروى كوركورانه از بزرگان مى ‏پردازند، زيرا معتقدند كه تقليد و تعصب و غير منطقى روى اقوال بزرگان و مبارزه با هر نظر نو، توان علمى را از حوزه ‏مى ‏گيرد. از اين رو معظم له با حفظ احترام بزرگان و تأكيد بر اين امر، با نظرات ‏آن ها نقادانه برخورد مى ‏كنند. نظريات جديد و نو، ابتكار در مبانى، خروج از آراء پيشينيان و ژرف نگرى در تدريس ايشان موج مى زند.

هر چند ايشان به عنوان يك مرجع و فقيه نو انديش شهرت دارند اما هيچگاه حكم الله را به نام مصلحت يا نوانديشى زير پا نمى‏ گذارند. فقيه ‏نوانديشى كه هيچگاه به انكار سنت و حذف باورهاى دينى نمى ‏پردازد.

آشنايى با آثار آيت الله روحانى‏ (دام‏ ظله)

معظم ‏له از ابتداى زندگى علمى خويش در راستاى نشر معارف اهل‏ بيت ‏(عليهم السلام) و گسترش دانش اسلام، هرگز آرام نگرفتند. زمانى بر مسند تدريس مى‏ نشينند و به تربيت و پرورش هزاران دانشمند فاضل و فرزانه مى پردازند و زمانى ديگر دست به قلم مى ‏شوند و به تأليف كتب ماندگار اسلامى مى پردازند.

ايشان به محض ورود به حوزه علميه قم و احساس نياز جامعه حوزوى و اسلامى، همزمان با تدريس درس خارج فقه و اصول در سنين جوانى، دست به تأليف دايرة المعارف فقه اسلامى مى ‏زنند. كتابى ماندگار كه بزرگان و اساتيد نام آورِ خبره حوزه، مراجع بزرگ تقليد و مدرسين، سر تعظيم و تمجيد در برابرش فرو مى ‏آورند.

 آيت الله  بروجردى (ره) دوبار كتاب «فقه الصادق» را همراه خود به جلسه تدريس‏ شان مى ‏برند و به عنوان سند از آن نقل قول و به آن استناد مى‏ كنند.

آيت الله خويى (ره) طى نامه ‏ای مرقوم فرمودند كه: من كتاب «فقه الصادق» را شخصاً براى آيت الله كاشف الغطاء بردم و گفتم: ببينيد من چه خدمت بزرگى به عالم اسلام و فقاهت نموده ‏ام و چنين عالم محققى را تربيت كرده‏ ام.

رييس دانشگاه الازهر (مهمترين و عالى ‏ترين مركز علمى اهل تسنن) نيز طى نامه‏ اى كتاب عظيم «فقه الصادق» را مى ‏ستايد.

اين كتاب ساليان سال است كه يكى از رساترين، معتبرترين و مهمترين منبع تدريس فقه و اصول تشيع است. يكى از دلايل مرجعيت و اعلميت ايشان، ناشى از اين تأليفات بخصوص كتاب گرانسنگ «فقه الصادق» است.

تأليفات‏

1- فقه الصادق؛ (به زبان عربى): دايرة المعارف كامل فقه تشيع. اين كتاب عظيم و بزرگ كه به عنوان يك منبع مرجع شناخته شده است در 26 جلد بارها در داخل و خارج كشور به چاپ رسيده است. چاپ جديد آن هم اكنون در 41 جلد (با ذكر منابع و مصادر) منتشر شده است.

آيت الله روحانى تاليف اين مجموعه فقهى را از سال 1370 قمرى (60 سال پيش) آغاز كرده و در سال 1398 هجرى قمرى و در اوج مبارزات بر عليه رژيم ستمشاهى و در حالى كه در تبعيد به سر مى ‏بردند، نگارش آخرين جلد آن را به پايان رسانده ‏اند.

يكى از امتيازات اين مجموعه فقهى آن است كه طلاب و محققين را از مراجعه به كتب فقهى جهت اطلاع از آراى ديگر فقيهان بى نياز مى‏ كند؛ چه آنان كه در قرن ‏هاى گذشته مى ‏زيسته‏ اند و چه آن دسته از فقيهان معاصر مانند آيت ‏الله خوئى، ميرزاى نائينى، محقق اصفهانى و آيت ‏الله حكيم كه پيش از نگارش اين مجموعه آراى فقهى خود را عرضه كرده ‏اند و حتى فراتر از اين، آراى آن دسته از فقيهانى را گرد آورده است كه مراجعه به آثارشان چندان رواج ندارد؛ مانند برخى از آراى آيت ‏الله كاظم شيرازى و آيت ‏الله عبد الكريم حائرى.

از نكات قابل اشاره آنكه  آيت ‏الله بروجردى (ره) دو بار از كتاب فقه ‏الصادق در منبر تدريس خود مطالبى نقل فرمودند و  آيت‏ الله خويى (ره) در وصف اين كتاب طى نامه‏ اى مرقوم فرمودند كه: «من كتاب فقه ‏الصادق را شخصا براى آيت ‏اللّه كاشف الغطاء بردم و گفتم: ببينيد من چه خدمت بزرگى به عالم اسلام و فقاهت نموده ‏ام و چنين عالم محققى را تربيت كرده ‏ام».

مهم‏ترين ويژگى و نقاط تمايز موسوعه «فقه الصادق» را مى توان در موارد زير خلاصه كرد:

تماميت، جامعيت، تتبع و كاوشگرى، پژوهشگرى و تحقيق، توجه به فقه پويا، جديد و به روز بودن، روانى و راحتى متن.

2- «زبدة الاصول»؛ (به زبان عربى): دوره كامل علم اصول فقه كه به صورت بحث استدلالى ارائه گرديده است. اين كتاب در 6 جلد مى ‏باشد.

3- «منهاج الفقاهه»؛ (به زبان عربى): در 6 جلد مى ‏باشد كه حاشيه ‏اى است بر «مكاسب» شيخ انصارى (ره) كه به شيوه‏ اى نو و ابتكارى تمامى موارد ارائه شده را بحث و بررسى كرده ‏اند.

4- «فقه المسائل المستحدثه»؛ (به زبان عربى):  آيت اللّه مبتكر مسائل مستحدثه و ارائه مسائل جديد با ذكر مسايل فقهى، روايى هستند. اين كتاب كه بارها و بارها در خارج و داخل كشور به چاپ رسيده است شامل ارائه مسائل جديد، نو و مورد ابتلاى جامعه با ذكر دلايل و مستندات فقهى، روايى و قرآنى مى ‏باشد.

5- تعليق بر «منهاج الصالحين» در 3 جلد؛ (به زبان عربى)

6- تعليق بر «عروة الوثقى» در 2 جلد، (به زبان عربى)

7- تعليق بر «وسيلة النجاة»؛ (به زبان عربى)

8- رساله در لباس مشكوك؛ (به زبان عربى)

9- رساله در قاعده لاضرر؛ (به زبان عربى)

10- الجبر و الاختيار؛ (به زبان عربى)

11- رساله در قرعه؛ (به زبان عربى)

12- المسائل المنتخبه؛ (به زبان عربى)

13- رساله در «فروع العلم الاجمالى»؛ (به زبان عربى)

14- فقه الاجتهاد و التقليد، (به زبان عربى)

15- القواعد الثلاثه؛ (به زبان عربى)

16- اللقاء الخاص؛ (به زبان عربى) استفتائات‏

17- «شرح مناسك الحج و العمرة»؛ (به زبان عربى)

18- «اجوبة المسائل فی الفکر و العقیدة و التاریخ و الاخلاق» در دو جلد؛ (به زبان عربى) استفتائات‏

19- «السيدة الزهرا سلام الله علیها بين الفضائل و الظلامات»؛ (به زبان عربى)

20- رساله «توضيح المسائل»؛ (به زبان فارسى و اردو)

21- جبر و اختيار؛ (به زبان فارسى)

22- «نظام حكومت در اسلام»؛ (به زبان فارسى و تركى و اردو)

23- مناسك حج؛ (به زبان فارسى)

24- منتخب احكام؛ (به زبان فارسى)

25- «استفتائات قوه قضائيه و مؤسسه حقوقى وكلاى بين الملل»؛ (به زبان فارسى)

26- «استفتائات قضایی» مجموعه پرسش و پاسخ حقوقی و جزایی؛‌ (به زبان فارسى)

27- احكام فقهى مسائل روز؛ (به زبان فارسى)

28- استفتائات (پرسش و پاسخ‏‌هاى مسائل شرعى)؛ (به زبان فارسى): كه تاكنون در 7 جلد به صورت سؤال و جواب ارائه شده است.

29- سلسله فتاوی و استفتائات «التقلید و العقائد»؛ (به زبان عربى)

30- سلسله فتاوی و استفتائات «الطهاره»؛ (به زبان عربى)

31- فضائل و مصائب حضرت زهرا عليها السلام؛‏ (به زبان فارسی و انگلیسی)

32- قربان الشهادة؛ (به زبان عربى)33- عاشورا و قيام امام حسين ‏عليه السلام از نگاه آيت الله العظمى روحانى؛‏ (به زبان فارسی و انگلیسی)

34- راه سعادت‏؛ (به زبان فارسى)

35- امام زمان (عج) از ولادت تا ظهور؛ (به زبان فارسى)

36- امر به معروف و نهی از منکر؛ (به زبان فارسى)

37- بررسی فقهی غیبت و دروغ؛ (به زبان فارسى)

38- خاتم پیامبران و امیر مؤمنان؛ (به زبان فارسى)

39- نامه های تاریخی؛ گزیده ای از نامه های رجال دین و سیاست به حضرت آیت الله العظمی سید محمدصادق روحانی (دام ظله العالی)؛ (به زبان فارسى)

40- رسائل اربعین سنه؛ من زعیم الحوزة العلمیّة سماحة آیة الله العظمی السیّد أبوالقاسم الموسوی الخوئی قدس سره إلی سماحة آیة الله العظمی المرجع المجاهد السیّد محمّدصادق الحسینی الروحانی دام ظلّه؛ (به زبان عربى)

مرجعيت

بعد از تشريف فرمايى ايشان از حوزه علميه نجف اشرف و شروع به تدريس ‏درس خارج فقه و اصول و با توجه به نگارش كتاب عظيم فقه الصادق بعد از فوت آيت الله بروجردى (ره) به پيشنهاد علماء، فضلاء و مدرسين ‏نام آور، رساله عمليه ايشان منتشر شد. طبق آنچه در كتابخانه ملى ايران ‏موجود است، اولين چاپ رساله توضيح المسائل ايشان مربوط به سال 1340(هـ. ش) مى ‏باشد.

 

منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله روحانی

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۶
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۰
نظرات بینندگان
ناشناس
۲۰:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۷
با تمام ارادتی که به معظم له دارم مسئله نیابت از امام عصر از مستحدثات فقه و طرح این عنوان از دوره علامه حلی به بعد است . نیابت فقیه از امام معصوم در هیچ روایتی ذکر نشده و اگر موضوع به این مهمی موجود بود حتما ً روایتی هم داشت . مقبوله عمر بن حنظله هم در این بابت مصادره به مطلوب شده است و با این همه نواب اربعه هم با اینکه کلمه رایجی است ولی غلط است . صحیح وکلاء اربعه می باشد در همان عصر هم ایشان بعنوان وکلاء ناحیه مقدسه شناخته می شدند نه نواب امام عصر . اینها بعداً به این بزرگواران اطلاق شده و اصلی هم ندارد . نیابت امام معصوم هم تنها با امام معصوم است و بس . فقهاء در عصر غیبت بیان کنندگان احکام الهی اند نه نواب امام عصر .
ناشناس
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
امام زمان (,عج)امام همه امت است،پس نواب آن حضرت نواب همه می باشند. منتها بعضی قبول دارند و برخی نه.
علیرضا- ت ص
۰۳:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
بنده از نزدیک ،معظم له را می شناسم، عالم متفکر وبرجسته،خوش سیما،خوش اخلاق، خوش برخورد و روشن فکر. حفظه الله تعالی.
علوی
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۴
خداوند ایشان را سلامت بدارد بزرگ مردی هستند
ناشناس
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۳
زندگینامه بقیه مراجع را هم بگذارید اعم از سنتی و دولتی . مهم تقلید از مرجع جامع الشرایط است امااکثر مردم مخصوصا ایرانی ها مراجع را نمی شناسند و از تعداد انها بی خبرند . فقط رسانه دولتی ایران یعنی صدا و سیما از 5 یا 6 نفر اسم می برد و بس !!
-
۱۹:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۲
ماشاالله وفقکم الله