سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم ) اصلاح امور عوام را تنها در دست خواص دانسته است؟

عوام امت مرا جز خواص اصلاح نکنند. پرسیدند: خواص چه کسانی هستند؟ آن‌حضرت فرمود: «چهار دسته: حاکمان٬ علما٬ عبادت کنندگان و تجار».
کد خبر: ۲۲۲۱۹۷
۱۲:۱۳ - ۱۶ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:

پرسش
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «زمام‌داران چوپانان مردمند، وقتى چوپان گرگ شود، گوسفندان چگونه بچرند؟ و علما طبیبان مردمند، وقتى طبیب بیمار باشد، بیماران را چه کسى درمان کند؟ بندگانِ عابد خداوند راهنماى مردمند، اگر راهنما گمراه شد، چه کسى راه رونده را هدایت می‌کند؟ و تاجران امین مردمند، وقتى که امین خیانت کرد، به چه کسى باید اطمینان نمود؟» المواعظ العددیه، ص‏ 125؛ آیا این حدیث درست است؟رسول خدا در جواب شخص چه فرمودند؟
پاسخ اجمالی
در متنی منسوب به پیامبر اکرم می‌خوانیم: «لا تصلح عوامّ أمّتی إلاّ بخواصّها. قیل: ما خواصّ أمتک؟ فقال: خواص أمتی أربعة: الملوک، والعلماء، والعبّاد، والتجار. قیل: کیف ذلک؟ قال: الملوک رعاة الخلق، فإذا کان الراعی ذئباً؛ فمن یرعى الغنم؟ و العلماء أطبّاء الخلق، فإذا کان الطبیب مریضاً، فمن یداوی المریض؟ و العبّاد دلیل الخلق، فإذا کان الدلیل ضالاً، فمن یهدی السالک؟ و التجّار أمناء الله فی الخلق، فإذا کان الأمین خائناً، فمن یعتمد علیه؟»؛ عوام امت مرا جز خواص اصلاح نکنند. پرسیدند: خواص چه کسانی هستند؟ آن‌حضرت فرمود: «چهار دسته: حاکمان٬ علما٬ عبادت کنندگان و تجار». گفتند چگونه این‌ها عوام را اصلاح کنند؟ فرمود: «حاکمان، چوپان‌های ملت هستند٬ اگر چوپان گرگ باشد، گوسفندان را چه کسی می‌چراند؟ دانشمندان، طبیب‌های خلق هستند٬ وقتی پزشک خود مریض باشد چه کسی بیماران را درمان کند؟ عابدان، راهنمای [عملی] مردم هستند٬ هرگاه راهنما خود گمراه باشد٬ رهروان را چه کسی رهبری نماید؟ تاجران، امین بندگان خدایند٬ در صورتی که امین خیانت کند به چه کسی می‌توان اعتماد کرد؟».
حال به بررسی این روایت می‌پردازیم:
1. در دهه‌های اخیر استفاده بسیاری از این روایت شده و عموماً به برخی از کتاب‌های معاصر استناد داده می‌شود.[1]
2. با جست‌وجویی که در منابع روایی شیعه و سنی انجام داده‌ایم، منبع قابل اعتمادی برای آن نیافتیم؛ لذا این حدیث از لحاظ سندی ضعیف است. اما متن روایت قابل استناد و مطالب قابل دفاعی دارد. محتوای روایت بر سیاقی پی‌ریزی شده که کمتر خدشه‌ای بر آن وارد است؛‌ لذا به لحاظ محتوایی قابل استناد بوده و می‌توان آن‌را بیان داشت.
[1]. برای نمونه ر.ک: مشکینی اردبیلی، علی، تحریر المواعظ العددیه، شارح، معلق، احمدی میانجی، علی، ص 214، قم، الهادی،‌  ١٣٨٢ ش.

 

 

 

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: