سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

معنای این روایت چیست: «هر کس زنا کند با او زنا خواهد شد، اگر چه در نسل‌های بعد از او باشد»؟!

این روایت در بعضی از منابع روایی شیعه آمده است. منتهی این روایت از دو نگاه قابل دقت و بررسی است. یکی از جهت سند، دیگری از جنبه دلالت. اما از جهت سند این روایت به دلیل وجود «ابی المقدام ثابت بن هرمز» در سلسله روات آن؛ ضعیف ارزیابی می‌شود.
کد خبر: ۲۲۰۲۲۸
۰۷:۰۸ - ۲۹ اسفند ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
حضرت امام علی( علیه السلام ) می‌فرماید: «هرکس زنا کند با او زنا خواهد شد، اگر چه در نسل‌های بعد از او باشد»، آیا این یعنی مثلاً گناه مردی زناکار را باید هفت نسل بعدش، در خانواده‌ای پاک، مرد دیگری از امتداد این نسل پس بدهد؟ منطق من نمی‌تواند این را بپذیرد.
پاسخ اجمالی
این روایت در بعضی از منابع روایی شیعه آمده است. منتهی این روایت از دو نگاه قابل دقت و بررسی است. یکی از جهت سند، دیگری از جنبه دلالت. اما از جهت سند این روایت به دلیل وجود «ابی المقدام ثابت بن هرمز» در سلسله روات آن؛ ضعیف ارزیابی می‌شود.
بر فرض پذیرش روایت، این روایت از دو جهت قابل توجیه است:
1. طبق آنچه که ابن ابی الحدید می‌گوید: انسان اگر مرتکب زنا شود، بر اثر تکرار قبحش از بین می‌رود و برای شخص زناکار عادی می‌شود، این‌جا است که غیرت این فرد از بین می‌رود و دیگر نسبت به عیال و خانواده، آن حمیت و غیرت را ندارد؛ از این‌رو، عمل ناشایست زنا در میان آنان رواج پیدا می‌کند.
2. روایت اشاره دارد به این‌که گناه اگر در جامعه فراگیر شود در نهایت دامن‌گیر خود انسان گناه‌کار هم خواهد شد. برای نمونه؛ اگر فرض کنیم کسی را که مواد مخدر در جامعه پخش می‌کند، به طور طبیعی آثار آن دامن توزیع کننده را نیز خواهد گرفت، این گونه است دیگر مفاسد اجتماعی؛ نظیر فحشا، پس کسی که فحشا را ترویج کند، سرانجام دامن او و خانواده و فرزندانش را خواهد گرفت.
پاسخ تفصیلی
این روایت در بعضی از منابع روایی شیعه آمده است:
ابو المقدام می‌گوید: امام باقر( علیه السلام ) فرمود: «در آن مطالبى که خداوند متعال به موسى وحى فرستاد، یکى این بود که، اى موسى! هر کس زنا کند با وى همان کار را دیگران انجام دهند هر چند در فرزندان نسل او باشد، اى موسى! عفّت را پیشه خود کن تا در مورد محارمت دیگران عفّت ورزند. اى موسى! هر طور عمل کنى همان طور جزا بینى».[1] این روایت را صاحب وسائل و صاحب مستدرک با همین سند، نیز ذکر کرده‌اند.[2]
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه از امام علی( علیه السلام ) شبیه همین مطلب را نقل کرده است: «هرکسی کاری را بسیار انجام دهد به آن معروف می‌شود؛ مردم او را به آن می‌شناسند و به یکدیگر می‌شناسانند. پس آدمى باید رعایت کند، کارى را که بسیار انجام می‌دهد، کار خوبى باشد تا به آن مشهور و معروف گردد و کار بدى نباشد که به بدى معروف شود».[3]
این روایت از دو نگاه قابل دقت و بررسی است. یکی از جهت سند، و دیگری از جنبه دلالت.
الف. از جهت سند باید گفت: معروف این است که شیخ صدوق این روایت را از عمرو بن ابی مقدام از پدرش نقل کرده است. این نقل صدوق تا خود عمرو بن ابی مقدام صحیح است، چنان‌که آیت الله خوئی(ره) می‌گوید. اما اشکال در پدر عمرو یعنی؛ «ابی المقدام ثابت بن هرمز» است که او از بتریه زیدیه است و کسی است که نه تنها توثیقی در باره‌اش وارد نشده، بلکه روایاتی در مذمت او نیز وجود دارد.[4] از این‌رو، روایاتی که او در سلسله سند آنها باشد، آن روایت ضعیف است. همین طور است نقلی که ابن ابی الحدید آورده است. علاوه بر این‌که روایت ابن ابی الحدید مرسل است و سند مشخصی هم ندارد.
ب. بر فرض پذیرش روایت، دو توجیه می‌توان برایش ارائه کرد:
1. طبق آنچه که ابن ابی الحدید می‌گوید: انسان اگر مرتکب زنا شود، بر اثر تکرار این عمل خلاف شرع، قبحش از بین می‌رود و برای شخص زناکار عادی تلقی می‌شود، این‌جا است که غیرت این فرد از بین می‌رود و دیگر نسبت به عیال و خانواده‌اش آن حمیت و غیرت را ندارد؛ از این‌رو، عمل ناشایست زنا در میان آنان رواج پیدا می‌کند. پس سخن امام درست است؛ زیرا کسی که عمل زنا برایش عادی شده و بدون هیچ ترس و ابایی دست به چنین عمل شنیعی می‌زند، گویی که کار مباحی را مرتکب می‌شود؛ چراکه عادت کردن به یک گناه قُبح آن‌را نزد گناه‌کار از بین می‌برد. وقتی چنین شد که گناه پیش او چیز عادی شد، اگر خانواده‌اش هم چنین گناهی را مرتکب شد، برایش مهم نیست، چرا که غیرت این شخص از بین رفته است.[5]
البته این توجیه در باره کلام امام( علیه السلام ) قابل پذیرش نیست؛ زیرا چه بسا کسانی هستند که خود اهل زنا هستند، اما هرگز حاضر نیستند که خانواده آنها چنین عملی را مرتکب شوند. لذا به نظر می‌رسد توجیه صحیح‌تر این باشد که؛ روایت اشاره دارد به این مطلب که گناه اگر در جامعه فراگیر شود، در نهایت دامن‌گیر خود انسان گناه‌کار خواهد شد. به عنوان مثال، کسی که مواد مخدر در جامعه پخش می‌کند، به طور طبیعی آثار آن دامن توزیع کننده را نیز خواهد گرفت. این گونه است دیگر مفاسد اجتماعی؛ نظیر فحشا، پس کسی که اشاعه فحشا کند، سرانجام دامن او و خانواده و فرزندانش را خواهد گرفت. به ویژه، اگر انسان با دقت در جمله آخر روایت (اى موسى! عفّت پیشه خود کن تا در مورد محارمت دیگران عفّت ورزند) نگاه کند، خواهد یافت که بین پاک دامنی و فسق مرد و عفّت و فسق خانواده وی، ارتباط وجود دارد.
نکته‌ای که در پایان لازم است به آن توجه شود این است که؛ این عالم، عالم اسباب و مسببات است، بر این اساس عواملی باعث خواهد شد که نسل انسان دچار مشکلاتی شود حتی اگر آنان از این جهت مقصر نباشند، لذا برای این که نسل انسان از آن تأثیرات در امان باشد نباید عوامل آن در گذشته توسط گذشتگان فراهم شود؛ مثلاً بمب اتمی که در هیروشیما انداخته شد آثارش را روی نسل‌های بعدی گذاشته است با این‌که نسل‌های بعدی در این جهت مقصر نبودند.[6]

[1] . «وَ رَوَى عَمْرُو بْنُ أَبِی الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ( علیه السلام ) قَالَ: کَانَ فِیمَا أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ( علیه السلام ) یَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ مَنْ زَنَى زُنِیَ بِهِ وَ لَوْ فِی الْعَقِبِ مِنْ بَعْدِهِ یَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ عِفَّ تَعِفَّ أَهْلُکَ یَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ یَکْثُرَ خَیْرُ أَهْلِ بَیْتِکَ فَإِیَّاکَ وَ الزِّنَا یَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ کَمَا تَدِینُ تُدَانُ»؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 21، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[2]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، «بَابُ وُجُوبِ الْعِفَّةِ وَ الْوَرَعِ عَنِ الْمُحَرَّمَاتِ وَ حِفْظِ الْفَرْجِ»، ج 20، ص 355، مؤسسه آل البیت( علیه السلام )، قم، چاپ اول، 1409ق؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 14، ص 329، مؤسسه آل البیت( علیه السلام )، قم، چاپ اول، 1408ق.
[3]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق و مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج 20، ص 323، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، 1404ق.
[4] . ر.ک: موسوی خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 399 – 400، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق.
[5] . شرح ‏نهج ‏البلاغة، ج 20، ص 323.
[6]. برای آگاهی بیشتر نک: ترخان، قاسم، مِهر ماه (نگرشی نو به نقش هدایت گری اهل بیت ( علیه السلام ))، ص 125 - 132، انتشارات چلچراغ، چاپ اول، 1389ش.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: