به گزارش «شیعه نیوز»، تصور کنید که در خیابان راه میروید و خانمی ناشناس را میبینید. پوشش او اطلاعاتی در خصوص وی به اطرافیان نخواهد داد، اما در گذشته از پوشش ظاهری بانوان میتوانستیم از سن، وضعیت تأهل و جایگاه اجتماعی آنان باخبر شویم. در قرقیزستان این تفاوتها در گذشته در نوع پوشش بانوان کاملاً مشهود بود و امروزه نیز در برخی مناطق این مسئله همچنان پابرجاست. لباسهای قرقیزی در دوره معاصر چه تغییراتی کرده است؟
امروزه چاپانها (Chapan) به ظاهر به پالتو شباهت دارند. بسیاری از زنان قرقیز اکنون نیز از عناصر لباس سنتی در پوشش روزمره خود استفاده میکنند. خوشبختانه لباسهای سنتی قرقیزی را میتوانیم نه تنها در موزهها بلکه در خیابانها نیز ببینیم. این بدان معنی است که سنتهای قرقیز همچنان زنده هستند.
در این کشور تفاوت لباس دختر مجرد با لباس مادر جوان فقط در یقه پیراهن است. دختران مجرد قرقیز پیراهنهای یقهگرد و زنان متأهل پیراهنهای راحتی با دکمههایی بر روی سینه برای راحتی در شیر دادن به بچه میپوشیدند.
در این گزارش که از سوی خبرگزاری اسپوتنیک و بنیاد اجتماعی «کیز دوینو» (Kiyiz duyno ) تهیه شده و رایزنی فرهنگی ایران در بیشکک آن را در اختیار ایکنا قرار داده، به نوع پوشش و لباسهای بانوان قرقیز اشاره شده و آمده است: بسیاری از گردشگران خارجی یادداشتهای نظامیان و آثار نقاشی خارجیان از چگونگی پوشش خانمهای قرقیز در گذشته اطلاع میدهند. اطلاعات ارزشمندی نیز در حماسه ملی «ماناس» قرقیزی در این زمینه ارائه شده است. در این مقاله مهمترین ویژگیهای پوشش زنان قرقیزی بررسی شده است.
قرقیزها برای کودکان و نوزادانشان پیراهنی از لباس بزرگان قبیله و شخصیتهای شناخته شده قوم قرقیز میدوختند. آنان سنت جالبی دارند و آن اینکه پس از چهلروزگی نوزاد، خانواده و بستگان وی جشنی به همین مناسبت به نام «قرقین چیقارو» (Qyrqyn chyqaruu) به معنی از چهلم درآوردن میگیرند.
۴۰ وصله بر پیراهن نوزاد
برای این روز مادر وی پیراهنی مخصوص از تکههای پارچه لباس کهنه بزرگان خانواده و افراد محترم به صورت وصله میدوزد. در مجموع این پیراهن باید ۴۰ وصله داشته باشد. قرقیزها باور داشتند کودکی که لباسی را بپوشد که متعلق به افرادی با عمر دراز و با سعادت باشد، حتماً سرنوشت صاحب این لباس را تکرار خواهد کرد. تمام بخیههای این پیراهن رو به بیرون دوخته میشد تا پوست لطیف نوزاد آسیب نبیند. این پیراهن دکمه نداشت و به جای آن از پارچهای به شکل باند استفاده میشد.
چهل روز پس از به دنیا آمدن کودک، زنان پیشکسوت روستا پیش زوج جوان میآمدند. آنان موی سر و ناخنهای کودک را میگرفتند و او را در آبی مخصوص آبتنی میکردند. برای این منظور ۴۰ قاشق آب صاف و تمیز را در ظرف مخصوص میریختند و هر یک از افراد حاضر باید ضمن اینکه آب را میریخت آرزوی مثبت و دعای خیر، برکت و سلامتی برای کودک نوزاد میکرد. سپس پیراهن وصله دوزی شده را تن کودک میکردند.
پوشش بانوان مجرد
برای دختران قرقیز پیراهنهای بلند اما در عین حال راحت با آستینهای بلند برای زندگی عشایری و حفاظت از باد و سرما میدوختند. اما در لباسهای زنان متأهل یک تفاوت وجود داشت. این پیراهن دکمهای بر روی سینه داشت که مادر بتواند در مواقع ضروری از آن استفاده کند.
بانوان مجرد لباسهای یقه گرد میپوشیدند که در دو طرف شانهها دکمه داشت. اینگونه لباسها را دختران کودک و نوجوان قرقیز نیز میپوشیدند. این پوشش باعث میشد صاحب آن سبک زندگی فعالی داشته باشد، بدون اینکه قسمتی از بدنش دیده شود.
زنان قرقیز اعتقاد داشتند که اگر یک طومار یا آویزهای به شکل سه گوش بر روی پارچه لباسشان بدوزند، میتوانند به وسیله آن چشم زخم را دفع کنند. خانمهای کوچنشین نقره را بسیار دوست داشتند و ارزشمند میدانستند. آنان لباسهای خود را با منجوقها و دکمههای نقرهای تزیین میکردند.
تنوع رنگ
زنان قرقیز رنگهای ملایم را ترجیح میدادند. آنان در پوشش خودشان از رنگهای سرخ، صورتی و نارنجی بیشتر استفاده میکردند. گاه لباسهایی را از پارچههای سفیدرنگ نیز میدوختند. خانمهایی از خانوادههای ثروتمند لباسهای ابریشمی میپوشیدند و بقیه لباسهای نخی و کتانی را میدوختند.
کلاه «تبتئی» (Tebetey) را فقط خانمهای مجرد سر میکردند. خانمهای متعلق به خانوادههای پولدار کلاه «تبتئی» را از پوست سمور میدوختند. دخترهای خانوادههای معمولی نیز کلاههای خود را از پوست بره میدوختند. آستر تبتئی از پارچه فلانل یا مخمل تهیه میشد. بالای کلاه با پر جغد تزیین میشد.
«آلا تامالاق»(Ala Tamalak) گردنبندی بوده است که دختران مجرد آن را به گردن خود میآویختند. آنان اعتقاد داشتند که به خاطر این گردنبند گردن آنان درازتر و نازکتر دیده میشود.
کِمسِل قرقیزی در سالهای ۱۹۳۰ مد شد. کمسل (Kemsel) همان لباس چاپان یا خفتان بدون آستین است. خانمهای قرقیز آن را با دکمههای رنگی تزیین میکردند. رنگ پایه کمسلها سرخ یا صورتی بوده است.
زنان قرقیز زیر پیراهنشان شلوار گشاد به نام «دامبال» (Dambal) میپوشیدند. این شلوارها با باند بسته میشد. خانمهای اهل جنوب قرقیزستان با نگارههای گلدوزی شده شلوارهای خود را تزیین میکردند.
دختران قرقیز پس از ازدواج مدل موهایشان را تغییر میدادند. قبل از ازدواج گیسهای زیاد و نازک ولی پس از ازدواج موهای خود را در دو گیس ضخیم میبافتند. عروس کلاه سنتی «شکوله» (Shokulo) تهیهشده از نمد سفید، فلانل یا مخمل قرمز تزیینشده با سنگهای قیمتی مانند مرجان سر میکرد. لبههای کلاه شکوله با پوست سمور یا شنگ(نوعی پوست) آراسته میشد و بر تاج آن پر طاووس، جغد، قرقاول یا درنا نصب میشد. نوعروس چند روز پس از عروسی، شکوله را بر سر داشت و پسازآن به خانواده خود میفرستاد تا در آینده بهعنوان کلاه عروسی خواهران کوچکش استفاده شود.
اله چک؛ کلاه مخصوص زنان متأهل
کلاه «اله چک» کلاه مخصوص زنان متأهل قرقیز بود که در تمام فصلهای سال زمستان و تابستان بر سر آنان بود. این کلاه از پارچه بسیار طولانی ساخته میشود و به روش خاصی دور سر خانمها پیچانده میشد. هر چه وضع مالی یک زن بالاتر بود پارچه اله چک او بیشتر بود. برای اولین بار اله چک را برای خانم تازه ازدواجکرده خانمهای ارشد خانواده سر میکردند. در بعضی منابع گفته میشود که زن قرقیز فقط پس از زایمان میتوانست این کلاه را داشته باشد. اله چک حتی پس از مرگ یک زن با او همراه بود. کفن زن متأهل را از اله چک درست میکردند. زنان قرقیز حتی پس از مرگ کلاه «اله چک» (Elechek) خود را از دست نمیدادند. نوار گلدوزی شده اله چک با نخهای ابریشمی و منجوقهای مرجانی تزیین میشد.
طبیعت بر انتخاب نوع و رنگ لباس قرقیزها تأثیر داشته است. کلاه اله چک در مناطق جنوبی قرقیزستان مانند سایه بان چهره زن را از نور آفتاب محافظت میکرد. بالای اله چک روسری رنگارنگ پوشیده میشد. «چاچ قاب» (Chach qap) کلاهی است که زنان متأهل زیر اله چک میپوشیدند. با وجود اینکه این کلاه کاملاً سر خانم را میپوشاند؛ اما بیرون آمدن با این کلاه در ملأعام امری پسندیده نبود. در مناطق شمالی قرقیزستان خانمهای متأهل چانه و گردن خود را از باد و سرما میپوشاندند. خانمهای عشایر شمالی پیراهنهای تکرنگ را ترجیح میدادند.
یقه پیراهن مادر جوان به روشی دوخته میشد که مادر بتواند دکمههای آن را به راحتی باز کند و به بچه خود شیر بدهد. زنان مجرد این لباسها را نمیپوشیدند. مادر جوان پس از به دنیا آوردن فرزند میتوانست پیراهنی یقه هشتی بپوشد. این یقه با نگارههای گلدوزی شده و به رنگهای شاد تزیین میشد.
دامن محافظ سلامتی مادر جوان
زن قرقیز پس از تولد فرزند دامنی کمربنددار به نام «بلدمچی» (Beldemchi) میپوشید. «بلدمچی» دامنی گشاد و بلند است. این دامن کمربند دار روی پیراهن پوشیده میشد. این دامن را خانواده عروس به او هدیه میدادند.
این لباس باید بدن مادر جوان را در گرما نگه دارد و درعین حال مانع حرکت وی نشود. دامن «بلدمچی» معمولاً از مخمل، ماهوت یا پارچه پشمی سیاهرنگ دوخته میشد.
هر مسافر و گردشگری که از راه میرسید میتوانست با مشاهده بلدمچی بر تن خانم قرقیز تشخیص دهد که وضع مالی خانواده این زن چگونه است، همسران و دختران بزرگان ثروتمند قبایل قرقیز دامنهایی تزیینشده با پوست داشتند. دامن بازشوی بلدمچی از مخمل سیاه با پوست بر لبه آن و وسایل زینتی نقرهای و دکمههای مرواریدی دوخته میشد. لباسهای زنان باردار قرقیزی گشاد و بلند بود.
بسیاری از زنان عشایر گردنبندهای مرجانی دوست داشتند. این گردنبندها را هر یک از آنان با سلیقه خود تهیه میکرد. برخی از زنان قرقیز گردنبندهای نازک را ترجیح میدادند و برخی دیگر زیورآلات حجیم و سنگین را.
زیورآلات مخصوص موها کمک میکرد تا قامت خانمها خمیده نشود و آنان راست و صاف راه بروند. به محض اینکه دختر کوچنشین قرقیز ازدواج میکرد موهایش را در دو گیس بزرگ میبافت و انتهای آن را با «چاچ اوچتوق» (Chach uchtuq) به معنی نوک مو تزیین میکرد و این وسیله را تا پایان عمرش بر سر داشت. چاچ اوچتوق از نقره ساخته میشد و نسبتاً سنگین بود.
کفشهای بانوان عشایر
قرقیزها کفشهای خود را از چرم میساختند. دخترهای قرقیز چکمههای با پاشنه کوتاه به رنگ سبز یا قرمز را ترجیح میدادند. زنان میانسال چکمههای تیره رنگ بدون پاشنه پا میکردند.
تمام جواهرات خانمهای قرقیز نسل به نسل از مادر به دختر منتقل میشد. مجموعه جواهرات میتوانست با هدیه پدری که آن را برای دخترش میخرید تکمیل شود. خانمهای قرقیز گوشواره، دستبند و انگشترهای نقرهای ترجیح میدادند.
قرقیزها با همسایگان خود داد و ستد فعالی داشتند. پارچههای بسیار را از سایر اقوام خریداری میکردند. اما خانمهای ماهر قرقیز نیز پشم گوسفند، بز و شتر را برای تهیه پارچه استفاده میکردند. این پارچهها بسیار زمخت اما گرم بود که از آن معمولاً لباسهای پاییزه و زمستانه میدوختند. «صومدوق» (Somduq) نوعی زیورآلات مخصوص موهای بانوان قرقیز است.
بانوان ماهر قرقیز با گلدوزی و قلابدوزی در این هنر با همدیگر رقابت میکردند. هر خانم روش و سبک و سلیقه مخصوصی داشت. آنان پیراهن، دامن و کلاهها و روسریهای خود را با نگارههای گلدوزی شده آراسته میکردند.
غلامان قرقیز لباسهای کهنه اربابان خود را میپوشیدند. لباسها نسل به نسل منتقل میشد. خانمهای خانهدار و صرفهجو بر روی لباس وصله میدوختند. گاهی اوقات پیراهن و شلوار را از پارچه «تار» میدوختند که نوعی پارچه بسیار زبر و زمخت و سنگین دستساز بوده است. چاپان یا همان خفتان سبزرنگ را در هوای سرد و بارانی میپوشیدند.
خانمهای مسن قرقیز لباسهای گرم را بسیار دوست داشتند. آنان «کمسل»(Kemsel) و «بلدمچی» (Beldemchi) میپوشیدند و چکمههای نرم چرمین «ماسی» پا میکردند. بر روی این کفشها گالش میپوشیدند. زنان قرقیز نیز لباس نیمهبلند بدون آستین به تن میکردند. در منطقه تالاس جلیقههای زنانه را «چرمی» میگفتند.
در شرایط زندگی سخت عشایر، خانمها لباسهای مجلل نمیدوختند. حتی برای مناسبتهای ویژه آنان از لباسهای جدیدترشان استفاده میکردند. زنان قرقیز انگشترهای نقرهای و زنان عشایری از خانوادههای ثروتمند زیورآلاتی با سنگهای قیمتی داشتند.
چاپان
چاپان (Chapan پالتو یا خفتان) لباس مخصوص فصلهای سرد سال هم برای زنان و هم برای مردان ظاهر مشابهی داشت. البته چاپانهای زنان را از پارچههای به رنگهای روشنتر میدوختند. «چاپان» (جامه گشاد، بلند و کمربنددار زنانه قرقیزی) و معادل روسی آن «کفتان» و از واژه فارسی «خفتان» مشتق شده است. برخی چاپانها از پارچه ابریشمی دوخته شده و مخصوص عشایر است. دختران قرقیز چاپانهای خود را با زیورآلات نقرهای تزیین میکردند.
چاپان لباس گشاد و بلند و کمربنددار را از بهترین نوع پارچه میدوختند زیرا بخشی از جهاز عروس به شمار میرفت. این چاپانها (خفتانها) را دختران نوجوان میپوشیدند.
«ماسی» چکمههای نرم چرمین و داخل آن پشم است. این کفش راحتی خانگی بوده است. برای بیرون رفتن بر روی این کفشها گالش به پا میکردند.
قرقیزها برای ایام زمستان لباس «ایچیک» (Ichik)؛ پالتویی تهیه شده از پوست حیوانات میپوشیدند. افراد ثروتمند پالتوهای خود را از پوست روباه، گرگ و سمور میدوختند. اما پالتوهای افراد معمول از پوست بره بود.
طرز دوختن ایچیک طوری بود که پشم آن روبهداخل و روی آن با پارچه کار میشد. زنان از رنگهای روشنتر و مردان رنگ سیاه انتخاب میکردند. این پالتوها در زمستانهای سرد هم برای زنان و هم برای مردان مناسب بود.