شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
با ملاحظه مستندات تاریخى، علل جنگ جمل را از دیدگاه طرفین درگیر بررسى و سپس قضاوت مىکنیم:
الف. علل جنگ ازدیدگاه اصحاب جمل
ب: علل جنگ از دیدگاه على ابن ابی طالب ( علیه السلام ) و یارانش:
3.کینه و کدورت دیرینه: این نکته قابل انکار نیست که کینه هایی نسبت به علی( علیه السلام ) وجود داشته است. امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) ریشههاى آن را چنین برمىشمرد: الف: اختصاص اخوت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به على ( علیه السلام ). ب: برترى على ( علیه السلام ) بر ابوبکر. ج: مسدود نشدن "باب على" به مسجد پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ). د: دادن پرچم فتح خیبر به دست على ( علیه السلام ). همچنین طلحه و زبیر امیدوار بودند که على با آنها در امور مشورت نموده و بخشى از حکومت را به آنها واگذار نماید که هیچ کدام تحقق نیافت و موجب عناد با على ( علیه السلام ) شد.
براى بررسى علل وقوع جنگ جمل و پژوهش در این راستا، لازم است که به ادلهى طرفین درگیر در جنگ نظرى افکنده شود و سپس آنها را با واقعیات تاریخى سنجیده و قول صحیح را برگزید.ابتدا به طور اجمال ادله و علل جنگ از دیدگاه اصحاب جمل و رؤساى آن را مورد بررسى قرار مىدهیم:
الف: علل جنگ جمل از دیدگاه اصحاب جمل
همان طور که ذکر شد، به طور عموم در اکثر خطبههایى که از عایشه و طلحه نقل شده است، قتل عثمان و خونخواهى او مهم ترین علت پیمان شکنى ذکر گردیده است، امّا به موارد دیگرى نیز مىتوان اشاره نمود. از جمله این که طلحه، حکومت على ابن ابی طالب ( علیه السلام ) را مطابق با رویهى خلفاى سابق نمىدانست و به این که على ( علیه السلام ) با او در کارها مشورت نمىنمود، معترض بود.[4]
ب: علل جنگ از دیدگاه على ابن ابی طالب ( علیه السلام ) و اصحابش
قبل از بیان علل آغاز جنگ جمل از دیدگاه على ( علیه السلام ) به یک نکتهى مهم - یعنى عاملان اصلى جنگ - باید توجه کنیم. امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) در خطبهى 172 نهج البلاغه مىفرمایند: "... طلحه و زبیر همسر رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را به همراه خود مىکشیدند چونان کنیزى را که به بازار برده فروشان مىبرند"[5]. از این سخن مولا به خوبى متوجه مىشویم عامل انسانى مهم جنگ جمل، کسى جز طلحه و زبیر نبوده، و عایشه در این بین بیشتر مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
علل جنگ از زبان امیرالمؤمنین على ( علیه السلام )
د: چون در روز خیبر رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) پرچم را بعد از این که به دیگران داد آن را به من دادند و من نیز پیروز شدم موجب غمگین شدن آنان گردید و....[8]
علاوه بر این، طلحه و زبیر ؛ امیدوار بودند که على ( علیه السلام ) در امور با آنها مشورت نماید چرا که این دو خود را با على ( علیه السلام ) در رتبه و مقام مساوى و حتى بالاتر مىدانستند، آنها امیدوار بودند که با مرگ عثمان، بخشى از حکومت را به دست گیرند، لیکن هیچ کدام از این امور تحقق نیافت و این سبب شد که خصومت قبلى این دو با امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) آشکار گردد.
و نیز مضمون همین سخن را حضرت ( علیه السلام ) در خطبهى 137 نهج البلاغه آوردهاند که: آنها انتقام خونى را مىخواهند که خود ریختهاند.[12]
با این اوصاف حضرت مىفرمایند: طلحه خود جنگ را به راه انداخته تا بخاطر قتل عثمان مورد سئوال واقع نشود.[13] با تأمل در فقرات فوق متوجه مىشویم:
اولاً: در اکثر طعنها و سرزنشهایى که از امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) نسبت به اصحاب جمل وارد شده، ایشان روى سخنشان با طلحه و زبیر است. گو این که حضرت ( علیه السلام ) مسبب اصلى جنگ را این دو مىداند و به عبارت دیگر، عایشه نقش فرعى در این غایله داشته و از سوى آنها مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
ثانیاً، ملاحظه مىشود که هیچ یک از دلیلهایى که اصحاب جمل براى کارشان ذکر نمودهاند موجّه نمىباشد. به ویژه وقتى که بدانیم قتل و خونخواهى عثمان بهانهاى بیش نبود؛ چرا که عایشه با عثمان نیز چندان رابطهى حسنهاى نداشته است. نقل شده است که عایشه پیراهن رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را نزد عثمان مىبرد و به او مىگوید: هنوز رطوبت کفن رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) خشک نشده که تو چنین، احکام او را تحریف مىکنى.[14]
پس ملاحظه مىکنید اصحاب جمل تحت عنوانى به ظاهر زیبا و حق مآبانه بر علیه اولى الامر خویش قیام نمودند و پیمان و بیعت خویش را شکستند در حالى که این عنوان بهانهاى بیش نبود.
[1] طبرى، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج 4، ص 459، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1967 م 7
[2] شیخ مفید، الجمل، ص 64، کنگره شیخ مفید، قم، 1413 هـ ق.
[3] همان، ص 304.
[4] همان، ص 306؛ به نقل انساب الاشراف، ص 226.
[5] نهج البلاغة، ص 247، انتشارات دار الهجرة، قم، بی تا.
[6]همان، ص 206.
[7] شیخ مفید، الجمل، ص 240.
[8] همان، ص 410-409.
[9] نهج البلاغة، ص 55.
[10] نهج البلاغه، ص 336، خ 218.
[11] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج32، ص 121، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق، به نقل از تاریخ طبری و بلاذری.
[12]نهج البلاغه، ص 194.
[13] نهج البلاغه، ص 250، خطبهى 174.
[14] ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، ج 6، ص 215، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 هـ ق.
T