آیا حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) دستبندی از خزانه بیت المال به صورت عاریه برداشت؟

شیعه نیوز:
پرسش
با توجه به فضایل شمرده برای حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) وجود بعضی از روایات از ایشان تطبیق ندارند. به طور مثال ماجرای برداشتن دستبند از خزانه بیت المال به صورت عاریه و تبعات ذکر شده آن برای ایشان و موارد اینچنینی دیگر که عموماً از افراد عادی سر می زند. با فضایل ذکر شده در تضاد است، لطفاً توضیح مناسب دهید.
پاسخ اجمالی

پاسخ پرسش شما را در ضمن دو نکته بیان می نماییم:

2. اثبات فضائل برای اولیاء الله با ترک اولی از جانب ایشان منافاتی ندارد؛ به عنوان مثال می بینیم که قرآن از ترک اولی از جانب آدم، یونس سخن گفته است.
3. امّا ماجرای برداشتن دستبند از خزانه بیت المال به صورت عاریه صرف نظر از این که چون به صورت عاریه مضمونه بود اشکالی ندارد، اصل این کار مربوط به حضرت زهرا نیست، بلکه مربوط به ام کلثوم ( سلام الله علیها ) دختر حضرت علی ( علیه السلام ) است، پس از این جهت ربطی به آن حضرت ندارد.

پاسخ تفصیلی

در پاسخ به پرسش شما توجه به چند نکته ضروری به نظر می رسد:

2. اثبات فضائل برای اولیاء الله با ترک اولی از جانب ایشان منافاتی ندارد؛ به عنوان مثال می بینیم که قرآن از ترک اولی از جانب آدم [1] ، یونس [2] سخن گفته است.
3. امّا ماجرای برداشتن دستبند از خزانه بیت المال به صورت عاریه صرف نظر از این که چون به صورت عاریه مضمونه بود اشکالی ندارد، اصل این کار مربوط به حضرت زهرا نیست، بلکه مربوط به ام کلثوم ( سلام الله علیها ) دختر حضرت علی ( علیه السلام ) است [3] ، پس از این جهت ربطی به آن حضرت ندارد.

در روایات آمده على بن ابى رافع که در بیت المال امیر المؤمنین ( علیه السلام )خدمت مى‏کرد گفت: دختر آن حضرت یک گردنبند مروارید در روزهاى عید قربان به امانت تضمین شده از من گرفت که پس از سه روز آن را بازگرداند. على ( علیه السلام ) آن را برگردن وى دید، برداشت و به من گفت: «در مال مسلمانان خیانت مى‏کنى؟ داستان را براى او نقل کردم و گفتم که من آن را از مال خود تضمین کرده‏ام. گفت: همین امروز آن را باز گردان و اگر بار دیگر چنین کنى به کیفر من گرفتار خواهى شد. سپس گفت: اگر دخترم این گردنبند را جز به صورت امانت تضمین شده گرفته بود، نخستین زن، از بنى هاشم مى‏بود که دستش به جرم سرقت بریده مى‏شد. [4]

امّا در مورد پاسخ های پیشین که گفته بودید قانع نشدید لطفاً به نمایه های «علم اولیای خدا شماره 189 (سایت: 953) »، «نقش علم غیب معصومین ( علیه السلام ) در از بین بردن ستمگر شماره 2119 (سایت: 2226) » و «منابع علم امام ( علیه السلام ) 3024 (سایت: 3667) » که در همین سایت موجود است مراجعه نمایید و در صورت قانع نشدن مجدد به نقطه و نکته مورد سؤال اشاره نمایید.

[1] اعراف، 20 – 22.

[2] انبیا، 87.

[3] مغنیه، محمد جواد، فی‏ ظلال‏ نهج ‏البلاغة، ج 4، ص 189، ج 4، ص 189، دار العلم للملایین بیروت، چاپ سوم، 1358.

[4] حکیمى، محمد رضا و محمد و علی، الحیاة، آرام، احمد، ج ‏2، ص 411 و 412، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1380 ش‏؛ شیخ طوسى، تهذیب‏الأحکام، ج 10 ص 151، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 1365 هـ ش؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ( علیه السلام )، ج 2، ص 108، مؤسسه انتشارات علامه قم، 1379 هـ ق.

T