شیعه نیوز:
پرسش
آیا درست است که پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) موهای بلندی داشتند؟ اگر درست است علت آنْ چه بود؟
پاسخ اجمالی
در برخی روایات بیان شده که موی سر پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) تا حدی بلند بوده است اما بلندی آن از نرمه گوش فراتر نمیرفت:
ایوب بن هارون گوید: به امام صادق( علیه السلام ) گفتم: آیا رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرق سرش را باز میکرد؟ امام( علیه السلام ) فرمود: «نه، موقعى که رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) موى سرش تا نرمه گوش میرسید، موهاى خود را کوتاه میکرد».[1]
گفتنی است؛ بلند کردن مو اگر موجب شهرت نشود و مطابق عرف جامعه باشد ایرادی نداشته و دلیل شرعی نمیخواهد، اما باید نظافت آنرا رعایت نمود و رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) علاوه بر اینکه خود به آراستگی ظاهری توجه ویژه داشت به دیگران نیز توصیه مینمود که اینگونه باشند، چنانکه امام علی( علیه السلام ) به نقل از رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «هرکس موى سر بگذارد باید آنرا نیکو رسیدگی و آرایش کند یا اینکه آنرا کوتاه کند».[2]
پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) به مردى که ریش بلندى داشت نگریست و فرمود: «چه میشد اگر این مرد ریشش را اصلاح میکرد که زیاد بلند یا کوتاه نباشد»، پس این خبر بدان مرد رسید و او ریش خود را متوسط (حدّ وسط ریش بلند و ریش) کوتاه و اصلاح کرد و هنگامى که رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) او را دید فرمود: «همگى چنین کنید».[3]
در پایان یادآور میشویم که؛ رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) یکبار موی سرشان را بلند کردند، با اینکه سیره ایشان این بوده است که موی سر را به قدری بلند نمیگذاشتند که نیاز به باز کردن فرق سر باشد. آن یکبار را ابابصیر از امام صادق( علیه السلام ) چنین نقل میکند: از امام صادق پرسیدم: «فرق» باز کردن در وسط موى سر از سنّت است؟ امام( علیه السلام ) فرمود: «نه»، گفتم: آیا رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) هیچ وقت براى موى سرش «فرق» گذاشت؟ فرمود: «آرى». پرسیدم: چگونه میشود که رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) این کار را انجام دهد، حال آنکه از «سنت» نباشد؟! فرمود: «هرکس در وضعى قرار بگیرد که رسول خدا در آن وضع قرار داشت باید مانند آنحضرت موى سرش را تفریق نماید». گفتم: آن وضعیت چه بود؟ فرمود: «وقتی رسول خدا از خانه کعبه جلوگیرى شد با اینکه شتر قربانى رانده بود و محرم شده بود خوابى را دید خدا در قرآن گزارش داده که: «لَقَدْ صَدَقَ اللهُ رَسُولَهُ الرُّؤِِْیا بِالْحَقِّ ...»[4] پس رسول خدا دانست که در آینده نزدیک فرامیرسد آنچه به وى نوید داده شده (به سلامت وارد مکه خواهد شد)، لذا موى سرش را تقصیر نکرد و از زمانى که احرام بسته بود تا سال بعد همچنان موى سرش باقى بود - که به ناچار نیازمند تفریق گردید - ولى پس از انجام عمل حج و تراشیدن موى سر، آنحضرت، دیگر موى سرش را بلند نکرد، و نه قبل از وضع نامبرده، موى سرش را میگذاشت که آنقدر بلند شود که احتِِیاج به فرق گرفتن داشته باشد».[5]
فقها بنا بر برخی روایات که از جمله آن روایتی است که بیان شد؛ حکم به استحباب بلند گذاشتن مو، خصوصاً از اول ذیقعده، برای کسی که نیت حج دارد، کردهاند.[6]
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 6، ص 485، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 129، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. همان، ص 130.
[4]. فتح، 27: «حقّاً خدا رؤیاى پیامبر خود را تحقّق بخشید [که دیده بود:] شما بدون شک، به خواست خدا در حالى که سر تراشیده و موى [و ناخن] کوتاه کردهاید، با خاطرى آسوده در مسجد الحرام درخواهید آمد. خدا آنچه را که نمیدانستید دانست، و غیر از این، پیروزى نزدیکى [براى شما] قرار داد».
[5]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 2، ص 109 – 110، قم، مؤسسه آل البیت( علیه السلام )، چاپ اول، 1409ق. با اندکی تفاوت در: الکافی، ج 6، ص 486.
[6]. ر.ک: طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی، ج 2، ص 562، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1409ق.
T