سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

در کدام صحنه‌های جنگ خیبر، امام علی( علیه السلام ) نقش برجسته و بی‌بدیلی داشت؟

در میان نبردهاى پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )، نبرد «خیبر» از اهمّیت ویژه‌اى برخوردار است. در این نبرد، پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم )، یهودیان خیبر را در هم شکست و مرکز اصلى توطئه علیه آیین و حکومت نوبنیاد اسلام را متلاشى کرد.
کد خبر: ۲۰۶۵۶۸
۰۷:۵۷ - ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
حضرت علی( علیه السلام ) با چه نیرویی در خیبر را جابجا کرد؟
پاسخ اجمالی
در میان نبردهاى پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )، نبرد «خیبر» از اهمّیت ویژه‌اى برخوردار است. در این نبرد، پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم )، یهودیان خیبر را در هم شکست و مرکز اصلى توطئه علیه آیین و حکومت نوبنیاد اسلام را متلاشى کرد.[1]
امام على( علیه السلام )، در این نبرد، جلوه‌اى شگفت دارد و نقش آن بزرگوار در این فتح عظیم، بى‌بدیل است؛ چرا که:
1. مانند بسیاری از نبردهای دیگر، پرچم اسلام در دست‌هاى حضرت على( علیه السلام ) بود.[2]
2. پس از گشوده شدن بسیارى از دژها، دو دژ «وطیح» و «سلالم» که از استوارترین دژها بودند، دو یورش مسلمانان را به فرماندهى ابوبکر و عمر، ناکام گذاشته بودند، اما با فرماندهى امام على( علیه السلام ) ـ که تا آن زمان، بیمار بوده و توان نبرد نداشت و تنها با دعاى معجزه‌آساى پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از بستر برخاسته بود ـ، آن دژها که فتحشان به خیال کسى نمی‌آمد، گشوده شد.[3]
3. چون مسلمانان در گشودن دژهاى یادشده ناکام مانده و نزدیک بود که ترس و وحشت بر جان‌هاى آنان چیره شود، پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم )، عبارات شکوه‌مندی در مورد امام علی( علیه السلام ) فرمودند: «فردا پرچم را به دست مردى می‌سپارم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند»[4] و «او پیاپی حمله خواهد کرد و پا بفرار نخواهد گذاشت»[5] و بدین سان، بر دل‌ها امید پیروزى نشاندند.
4. حارث، رزم‌آور مغرور یهودى که نعره‌هایش هنگام نبرد، لرزه بر اندام‌ها می‌افکند، با ضربت سهمگین حضرت على( علیه السلام ) بر خاک افتاد و مرحَب، که کسى توان رویارویى با او را نداشت، با شمشیر وى، دو نیم گشت.[6]
5. امام( علیه السلام ) درِ ورودی دژ «قَموص» را به تنهایى از جا کَند که تکان دادنش تنها از عهده چهل مرد بر می‌آمد.[7]
بنابر روایاتی امام علی( علیه السلام ) تنها با نیرو و قوت جسمی خود در خیبر را جابجا نکرد، بلکه با نیروی ملکوتی ویژه‌ای این کار را انجام داد. در این‌جا به برخی از این روایات اشاره می‌شود:
امام على( علیه السلام ) می‌فرماید: «به خدا سوگند! کَندن درِ خیبر و ویران‌سازى دژ یهود را با توان انسانى انجام ندادم؛ بلکه با قدرت الهى بود».[8]
آن‌حضرت در نامه‌اش به سهل بن حنیف می‌فرماید: «به خدا سوگند! با نیروى بدنى و توان جسمى، درِ خیبر را نکَندم و آن‌را چهل ذراع پشت سرم نیفکندم؛ بلکه با قدرت ملکوتى و جانى برافروخته از نور الهى، تقویت شدم».[9]
فخر رازى از مفسّران بزرگ اهل سنت در تفسیر و توضیح این سخن امام علی( علیه السلام ) می‌گوید: هرکس که از عالم غیب، آگاهى بیشترى داشته باشد، دلِ نیرومندتر و ناتوانىِ کمترى دارد و از این‌رو؛ على بن ابی‌طالب ـ خدا عزّتش را افزون گردانَد ـ فرمود: «به خدا سوگند! نه با قدرت جسمانى، بلکه با قوّت الهى درِ خیبر را از جا کَندم». على ـ که خداوند، رویش را گرامى بدارد ـ در آن وقت، نظر از عالم اجسام برگرفت و فرشتگان با پرتوهایى از عالم کبریا، نورافشانى کردند و روحش قوّت گرفت و به جواهر ارواح ملکوتى همانند شد و انوار عالم قدس و عظمت در او درخشید. پس ناگزیر، چنان قدرتى براى او حاصل آمد و بر کارهایى قادر شد که کسى جز او قدرت آن‌را نداشت. و نیز چنین است که هر بنده‌اى چون بر طاعات مواظبت ورزد، به مقامى می‌رسد که خداوند می‌فرماید: «من گوش و چشم او هستم». پس چون نور جلال الهى گوش او شود، نزدیک و دور را می‌شنود، و چون آن[نور]، نورِ چشم او گردد، نزدیک و دور را می‌بیند، و چون آن نور، دست او شود، قادر به تصرّف در سخت و نرم، و دور و نزدیک می‌شود.[10]

[1]. ر.ک: طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏2، ص 565، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج ‏2، ص 284، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق؛ واقدی، محمد بن عمر، المغازی‏، ج ‏2، ص 441، بیروت، اعلمى‏، چاپ سوم، 1409ق‏.
[2]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏1، ص 126، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ المغازى، ج ‏2، ص 649.
[3]. نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک على الصحیحین، ج 3، ص 39 - 41، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق؛ تاریخ‏ الطبری، ج ‏3، ص 11 - 13؛ بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، ج ‏4، ص 210، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق.
[4]. شیبانی، أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج 17، ص 197، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق؛ أبو حاتم تمیمی، محمد بن حبّان‏، السیرة النبویة و أخبار الخلفاء، ج ‏1، ص 302، بیروت، الکتب الثقافیة، چاپ سوم‏، 1417ق.
[5]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج ‏1، ص 64.
[6]. شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 2، ص 604، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1403ق؛ تاریخ الطبری، ج 3، ص 13؛ المغازی، ج 2، ص 654.
[7]. خوارزمى‏، موفق بن احمد، المناقب، ص 172، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ دوم‏، 1411ق؛ دلائل النبوّة، ج 4، ص 212؛ تاریخ الإسلام، ج 2، ص 412.
[8]. ابن طاووس، على بن موسى‏، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج ‏2، ص 519، قم، خیام، چاپ اول‏، 1400ق؛ ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله‏، شرح نهج البلاغة، ج ‏5، ص 7 و ج ‏20، ص 316، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی‏، چاپ اول‏، 1404ق.
[9]. شیخ صدوق، الامالی، ص 514، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش.
[10]. فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏21، ص 436، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: