پرسش
در مورد قضیه غدیر و ولایت امام علی( علیه السلام ) برخی از بزرگان؛ مانند امام خمینی(ره) میگویند: هیچگونه مقام و منصب معنویای برای حضرت علی( علیه السلام ) پس از واقعه غدیر اتفاق نیفتاد، چه اینکه حضرت علی( علیه السلام ) به خاطر مقامی که داشتند به این منصب رسیدند و این قضیه غدیر فقط یک نصب تشریعی بود نه تکوینی. از طرف دیگر؛ در برخی روایات داریم؛ هنگامی که امامی از دنیا میرفت امام بعدی بر سر بالین او حاضر میشدند و دهان بر دهان امام قبلی میگذاشتند و معارف امام قبلی بر امام بعدی منتقل میشد. و یا اینکه امام موقعی که به مقام امامت میرسد پردههای معرفت بر روی او باز میشود. تناقض این دو مسئله را چگونه میتوان توجیه کرد؟
پاسخ اجمالی
از مهمترین حوادث صدر اسلام، میتوان به جریان غدیر اشاره کرد. پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) در این روز به دستور خداوند، حضرت علی( علیه السلام ) را جانشین بعد از خود تعیین کرد. با توجه به اینکه امام علی( علیه السلام ) و دیگر معصومان، همه مقامات معنوی از جمله عصمت، علم و... را در همان ابتدای تولد به همراه داشتند، نمیتوان گفت که در این روز، مقامی معنوی به ایشان عطا شده باشد، بلکه در این روز فقط به مردم اعلام شد که ایشان به علت برخوردار بودن از مقامات معنوی، شایستگی جانشینی خاتم پیامبران را دارد و مردم باید بعد از پیامبرشان او را امام و ولی خود بدانند.
پاسخ تفصیلی
یکی از مهمترین وقایع صدر اسلام، جریان غدیر است. در این روز به دستور خداوند متعال، پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )، حضرت علی بن ابیطالب( علیه السلام ) را به عنوان جانشین و خلیفه بعد از خود برای مسلمانان معرفی کرد. اما اینکه در این روز و در این اقدام، مقام و منزلتی برای حضرت علی( علیه السلام ) جعل شده است یا نه، امام خمینی در این راستا چنین تحلیلی ارائه میدهد: «مسئله غدیر، مسئلهاى نیست که بنفسه براى حضرت امیر یک مسئلهاى پیش بیاورد ... [بلکه] آن وجودِ شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید ... قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الّا مقامات معنوى قابل نصب نیست ... ولایتى که در حدیث غدیر است به معناى حکومت است، نه به معناى مقام معنوى».[1] یعنی آنچه که در روز غدیر به امام علی( علیه السلام ) هدیه شد، منصب حکومت برای ایشان بود که رسیدن به این منصب، ناشی از دارا بودن مقاماتی معنوی بود که قبلاً در ایشان وجود داشت.
برای توضیح بیشتر این موضوع، هر کدام از مقامات معنوی امام را جداگانه بررسی میکنیم:
1. عصمت: یکی از خصوصیات امام، داشتن عصمت است. عصمت حالتی است که شخص از ارتکاب گناهان در امان میماند.[2] عصمت درجاتی دارد که مرتبه اعلای آن فقط در پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه اطهار( علیه السلام ) وجود دارد. این ویژگی ارزشمند، از زمان تولد در امامان وجود داشته است.[3]
2. علم: دیگر ویژگی امامان، علم الهی است که از جانب خداوند به او اعطاء شده است. این خصوصیت نیز از همان ابتدای تولد در او وجود دارد. امام صادق( علیه السلام ) در این زمینه فرموده است: «هنگامی که امام متولد میشود، دستش را بر زمین گذاشته و سرش را به سمت آسمان بلند میکند. او با قرار دادن دستش بر زمین، تمام علومی که خدا از آسمان بر زمین نازل کرده است را دریافت میکند...».[4]
البته علم امامان، همواره رو به افزایش است.[5] یکی از مراحلی که به علم امام افزوده میشود و یا آنکه علم نهفته، به صورت فعالتری خود را نشان میدهد، هنگامی است که امام قبل از او از دنیا میرود و او جانشینش میشود.[6]
3. ولایت: همه پیامبران و اوصیاء، بر مردم ولایت دارند و برخی از پیامبران و اوصیاء نیز، بر بعضی دیگر ولایت دارند؛ یعنی هر کدام که مقام و منزلت بالاتری دارد، بر کسانی که مقامشان از او پایینتر است، ولایت دارد. این اولویت در تصرف، ناشی از آن عصمت و علمی است که خداوند به آنان عطا کرده است. امامان معصوم از همان ابتدای تولد(به علت برخورداری از عصمت و علم) بر مردم و امامان بعد از خود، ولایت دارند.[7]
4. امامت: امامت مقامی است که افراد محدودی از آن برخوردارند. شخصی همچون حضرت ابراهیم( علیه السلام ) پس از طی آزمایشات و امتحانات متعدد، شایستگی دریافت چنین مقامی را پیدا کرد. اما پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهلبیت او، این مقام را از ابتدای تولد خود به همراه داشتند؛ به گونهای که میتوان آنرا جزء خصوصیات ذاتی آن بزرگواران دانست. با این حال، تا زمانی که امام قبلی زنده است، رهبری و مدیریت امور بر عهده امام قبلی بوده و امام بعدی، سکوت اختیار کرده و تحت اوامر امام قبلی حرکت میکند.[8]
همانطور که مشاهده شد؛ همه امامان معصوم( علیه السلام )، مقامات معنوی مربوط به خود را از همان بدو تولد به همراه داشتهاند و تنها هنگام واگذاری امامت به آنان، دانششان به روز شده و نیز دانش نهفته در وجودشان به نحو بارزتری خودنمایی میکند که این همان تحولی است که بر اساس روایات، هنگام آغاز امامت برای امام رخ میدهد. بنابراین، آنچه که در روز غدیر واقع شد، فقط اعلام و اطلاع دادن رسمی و عمومی و در سطح وسیع نسبت به ولایت داشتن امام علی( علیه السلام ) بر مردم[9] بوده است؛[10] به گونهای که موجب کامل شدن دین شد.[11] از اینرو؛ جبرئیل در جریان غدیر، به پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) چنین گفت: «همانطور که مردم را به نماز و زکات و روزه و حج راهنمایی کردی، به ولایت علی( علیه السلام ) نیز راهنمایی کن».[12]
اما آن بخش از علومی که همزمان یا قبل از وفات امام قبلی به امام بعدی منتقل میشود، مربوط به لحظات آخر حیات امام قبلی است.[13] درباره امام علی( علیه السلام ) نیز چنین آمده است: «پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) مدت کمی قبل از رحلتش، حضرت علی را طلب کرد هزار در از علم به او یاد داد که هر در، به هزار در دیگر باز میشد».[14] با توجه به اینکه رحلت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) را اواخر ماه صفر[15] یا اوائل ماه ربیع الاول[16] دانستهاند، باید گفت؛ جریان انتقال این علوم به حضرت علی( علیه السلام )، حدود دو ماه بعد از واقعه غدیر رخ داده است؛ از اینرو نمیتوان این مسئله را نیز مربوط به روز غدیر دانست.
[1]. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج 20، ص 112 - 113، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، 1386ش.
[2]. ر.ک: مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد- 249.
[3]. ر.ک: اعمال کودکانه و مقام عصمت- 13042.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 386، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم 1407ق.
[5]. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج 17، ص 136، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. الکافی، ج 1، ص 387.
[7]. ر.ک: معنای ولایت-153.
[8]. ر.ک: وجود دو امام معصوم( علیه السلام ) به طور همزمان- 58777) و (معنای امامت و ملک عظیم- 21356) و (معنای امامت و امام در قرآن، روایات و عرفان- 22099.
[9]. «خداوند به پیامبرش، محمد دستور داد تا علی را برای مردم نصب کرده و آنان را از ولایت او با خبر کند»؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، محقق: رسولى محلاتى، هاشم، ج 1، ص 331، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[10]. البته اتفاقات دیگری همچون بیعت کردن مردم با حضرت علی( علیه السلام ) نیز در این روز واقع شده که بر اهمیت این روز افزوده است.
[11]. ر.ک : آیۀ سوم سوره مائده (الیوم اکملت لکم دینکم) و حادثه غدیر- 7445.
[12]. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 333.
[13]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، محقق، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 477، قم، مکبته آیة المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[14]. صدوق، محمد بن على، الامالی، ص 638، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش.
[15]. احمد بن الحسین البیهقى، دلائل النبوة، عبد المعطى قلعجى، ج 7،ص 235، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق.
[16]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، ج 3، ص 20-21، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
آیات مرتبط
سوره البقرة (124) : وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ
سوره المائدة (3) : حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ ۗ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
سوره المائدة (67) : يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
T