شیعه نیوز:
پرسش
امام صادق( علیه السلام ) در مورد محمّد بن حنفیّه میگوید: «أَتَزْعُمُ أَنَّ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرَ عَدُوُّ عَمِّهِ مُحَمَّدِ ابْنِ الْحَنَفِیَّةِ؟ فَقَالَ: لَا. ثُمَّ قَالَ الصَّادِقُ( علیه السلام ): یَا حَیَّانُ إِنَّکُمْ صَدَفْتُمْ عَنْ آیَاتِ اللهِ، وَ قَدْ قَالَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: سَنَجْزِی الَّذِینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیاتِنا سُوءَ الْعَذابِ بِما کانُوا یَصْدِفُونَ». (کمال الدّین، ج 1، ص 36). آیا معنای این سخن این است که امام باقر( علیه السلام ) محمّد بن حنفیّه را دشمن میداشتند؟
پاسخ اجمالی
حسین بن مختار میگوید حیّان سرّاج بر امام جعفر صادق( علیه السلام ) وارد شد و آنحضرت فرمود: «اى حیّان! اطرافیانت درباره محمّد بن حنفیّه چه میگویند؟
گفت: میگویند او زنده است و روزى میخورد. امام صادق( علیه السلام ) فرمود: «امّا پدرم محمّد باقر( علیه السلام ) برایم بازگو کرد که وى در زمره کسانى بوده که در بیمارى او به عیادتش رفته و در احتضارش چشمان او را بسته و بعد از وفاتش، او را به خاک سپرده و زنانش را پس از وى شوهر داده و ارثش را تقسیم کرده است».
حیّان در پاسخ گفت: اى ابا عبدالله! جایگاه محمّد بن حنفیّه در امّت ما، مانند جایگاه عیسى بن مریم است که سرنوشت او برای مردم نامشخص ماند. امام صادق( علیه السلام ) فرمود: «آیا سرنوشت عیسی بر دوستانش مشتبه شد یا بر دشمنانش؟» حیان گفت: بر دشمنانش! امام فرمود: «آیا میپندارى که ابو جعفر محمّد باقر( علیه السلام ) دشمن عمویش محمّد بن حنفیه بود.(که سرنوشت عمویش برای او نیز نامشخص بماند)!؟» حیان گفت: خیر! آنگاه امام صادق( علیه السلام ) فرمود: «اى حیّان! شما از آیات خدا روى گرداندید و خداى تعالى فرموده است: "به زودى به کسانى که از آیات ما روى بر میگردانند کیفر بدى میدهیم زیرا آنها منحرف بودند"[1]».[2]
استفهام موجود در روایت(که آیا امام باقر ع دشمن عمویش بود؟)، استفهامی انکاری است؛ چون طرف مقابل ادعا کرده بود که سرنوشت محمد بن حنفیه برای دشمنانش مخفی مانده و از طرفی قبل از آن، امام صادق( علیه السلام ) فرمود که «پدرم او را کفن و دفن کرد»، امام در استفهامی انکاری از مخاطب میپرسد که آیا امر بر پدرم نیز مخفی مانده بود که در این صورت باید پدرم دشمن او باشد!
[1]. انعام، 157.
[2]. شیخ صدوق، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 36، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، 1395ق.
T