سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا در منابع اهل‌سنت؛ گزارش‌هایی از شهادت حضرت علی( علیه السلام ) و تاریخ آن نقل شده است؟

شهادت امام علی( علیه السلام ) از مسلمات تاریخ است. علاوه بر منابع شیعی، منابع فراوانی از اهل‌سنت - با اختلاف در برخی جزئیات - نیز بدان پرداخته‌اند.
کد خبر: ۲۰۵۶۵۷
۱۰:۴۶ - ۱۱ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا کتاب‌های تاریخی معتبر از اهل‌سنت وجود دارد که تاریخ دقیق ضربت خوردن و شهادت حضرت علی( علیه السلام ) در آن ثبت شده باشد.
پاسخ اجمالی
شهادت امام علی( علیه السلام ) از مسلمات تاریخ است. علاوه بر منابع شیعی،[1] منابع فراوانی از اهل‌سنت - با اختلاف در برخی جزئیات - نیز بدان پرداخته‌اند:
1. على( علیه السلام ) براى نماز صبح بیرون شد. غازهایی در حیاط خانه صیحه می‌زدند. آنها را کنار زدند. فرمود: «واگذاریدشان که آنها نوحه‌گرند!». پس ابن ملجم بر او ضربت زد.[2]
2. على( علیه السلام ) همان شبى که در سحرگاهش ضربت خورد، خارج شد، در حالی‌که می‌گفت: «کمربندت را براى مرگ محکم ببند که مرگ تو را دیدار خواهد کرد. و از مرگ نترس و بی‌تابى مکن‏ آن‌گاه که بر تو وارد شود». و وقتی این ملجم به او ضربه زد گفت: «فزت و رب الکعبة»، و آخرین کلام او این بود: «من یعمل مثقال ذرّة خیرا یره، و من یعمل مثقال ذرّة شرا یره[3]».[4]
3. على( علیه السلام ) هر روز صبح، اوّل اذان بیرون می‌آمد و مردم را براى نماز بیدار می‌کرد. ابن ملجم بر اشعث گذر کرد که در مسجد بود. او به ابن ملجم گفت: صبح، رسوایت کرد! حُجر بن عدى آن‌را شنید. گفت: اى لوچ، او را کشتى! خدا تو را بکشد!
على( علیه السلام ) بیرون شد، در حالی‌که ندا می‌داد: «اى مردم، نماز!». ابن ملجم و همراهانش بر او حمله کردند، در حالی‌که می‌گفتند: حکومت از آن خدا است، نه براى تو، اى على!
ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر حضرت زد و ضربتِ شبیب به چارچوب در خورد، امّا مجاشع بن وردان گریخت.
على( علیه السلام ) فرمود: «این مرد نگریزد!». مردم به طرف ابن ملجم دویدند و با سنگ‌ریزه بر او می‌زدند و دشنامش می‌دادند و فریاد می‌کشیدند. مردى از همْدان پایش را جلوى ساق او گرفت و مغیرة بن نوفل بن حارث هم بر صورت او زد و او را بر زمین انداخت و او را نزد حسن( علیه السلام ) آورد.[5]
4. ابن ملجم بر سر حضرت علی( علیه السلام ) زد. حضرت افتاد و فریاد زد: «بگیریدش!». مردم در پى او شتافتند. هرکس به او نزدیک می‌شد، با دم شمشیرش او را می‌زد.
قُثَم بن عبّاس پیش آمد، او را بلند کرد و بر زمین زد. [ابن ملجم‏] فریاد کشید: اى على! سگ خود را از من دور کن.
او را نزد على( علیه السلام ) آوردند. حضرت فرمود: «ابن ملجمى؟».
گفت: آرى.
فرمود: «حسن! به دشمنت برس، شکمش را سیر کن و او را محکم ببند. اگر مُردم، او را به من ملحق کن تا نزد پروردگارم با او به مخاصمه پردازم، و اگر زنده ماندم، یا می‌بخشم یا قصاص می‌کنم».[6]
برخی منابع اهل‌سنت تاریخ ضربت خوردن امام علی( علیه السلام ) را سحر هفدهم ماه رمضان می‌دانند.[7] اما برخی دیگر از آنها نوزدهم ماه رمضان را هم نقل کرده‌اند.[8]
5. یعقوبى پس از یادکرد ضربت خوردن امام علی( علیه السلام ) با شمشیر، می‌گوید: علی( علیه السلام ) دو روز زنده بود و شب جمعه، اولین شب از دهه آخر ماه رمضان سال چهلم هجرى در گذشت، که از ماه‌هاى عجم در ماه کانون دوم (ژانویه) بود، در حالی‌که 63 سال داشت.
فرزندش حسن( علیه السلام ) او را غسل داد و بر او نماز خواند و هفت تکبیر بر او گفت و فرمود: «آگاه باشید که پس از او بر احدى این‌گونه تکبیر گفته نمی‌شود». در کوفه، در جایى که به آن «غَرىّ» گفته می‌شود، دفن شد.[9]
6. على( علیه السلام ) صبحدم بیست و یکم رمضان کشته شد. حسن( علیه السلام ) در خطبه‌اى در مناقب على( علیه السلام ) می‌گفت: «شب نزول قرآن کشته شد، شبى که عیسى را به معراج بردند، شبى که موسى جان باخت». حسن بن على( علیه السلام ) بر وى نماز گزارد.[10]
[1]. مانند: شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 9، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 309، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1417ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب( علیه السلام )، ج ‏3، ص 307، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق.
[2]. شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 2، ص 560، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1403ق؛ ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ‏3، ص 388، بیروت، دار صادر، 1385ق؛ ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ‏8، ص 13، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[3]. «پس هر که هموزن ذرّه‌اى نیکى کند [نتیجه‏] آن‌را خواهد دید. و هر که هموزن ذرّه‌اى بدى کند [نتیجه‏] آن‌را خواهد دید»؛ زلزله، 7 – 8.
[4]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‏2، ص 499، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[5]. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج ‏2، ص 412 – 413، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[6]. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج ‏2، ص 212، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.
[7]. برای نمونه نک: أنساب الأشراف، ج ‏2، ص490؛ ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج ‏42، ص 10 و 13، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛ سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 162، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق؛ أبو الفَرَج اصفهانی، على بن حسین‏، مقاتل الطالبیین، ص 46، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا.
[8]. مقاتل الطالبیین، ص 46؛ ابن ابى الدنیا بغدادی، ابوبکر عبدالله بن محمد، مقتل الإمام أمیر المؤمنین على بن أبی‌طالب، ص 59، قم، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، چاپ اوّل‏، 1411ق.
[9]. تاریخ الیعقوبی، ج ‏2، ص 212 – 213.
[10]. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق: عطا، مصطفی عبد القادر، ج 3، ص 154، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: