سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا حضرت علی( علیه السلام ) گروهی را با آتش سوزاندند؟ چرا؟

گزارش‌هایی در این زمینه وجود دارد که امام علی( علیه السلام )، افرادی را به دلیل ادعای خدایی برای بشر، ادعای پیامبری و یا ارتداد در آتش سوزاند؛ یکی از این افراد، عبدالله بن سبأ بود که در حق امیرالمؤمنین( علیه السلام ) غلوّ کرد و ادعای ربوبیت و الوهیت در حق حضرتشان نمود.
کد خبر: ۲۰۵۳۸۹
۰۸:۵۵ - ۱۰ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا روایاتی که می‌گوید حضرت علی( علیه السلام ) گروهی را با آتش سوزاندند معتبر هستند؟ در صورت اعتبار توجیه آن چگونه است؟
پاسخ اجمالی
گزارش‌هایی در این زمینه وجود دارد که امام علی( علیه السلام )، افرادی را به دلیل ادعای خدایی برای بشر، ادعای پیامبری و یا ارتداد در آتش سوزاند؛ یکی از این افراد، عبدالله بن سبأ[1] بود که در حق امیرالمؤمنین( علیه السلام ) غلوّ کرد و ادعای ربوبیت و الوهیت در حق حضرتشان نمود، به همین دلیل، علی( علیه السلام ) او را دستگیر و زندانی کرده و از او خواست تا توبه کند، ولی عبدالله بن سبأ توبه نکرد، و آن‌حضرت او را کشته و در آتش سوزاند:
1. امام باقر( علیه السلام ) فرمود: «عبدالله بن سبأ ادعای پیامبری می‌کرد و گمان می‌کرد که امیرالمؤمنین همان خدا است! این خبر به امام رسید و حضرتشان او را خواست و صحت و سقم ماجرا را از او پرسید و عبدالله هم به این موضوع اقرار کرده و گفت: آری، این‌چنین در ذهن من القا شده است که تو خدایی و من هم پیامبر خدایم! امیرالمؤمنین فرمود: وای بر تو! شیطان تو را تسخیر کرده است، برگرد و توبه کن! مادرت به عزایت بنشیند! ولی عبدالله قبول نکرد؛ لذا حضرت او را زندانی کرد و سه بار از او خواست تا توبه کند، ولی او نپذیرفت. آن‌گاه بود که حضرت او را با آتش سوزاند».[2]
2. هشام بن سالم می‌گوید: شنیدم که امام صادق( علیه السلام ) با یارانش در مورد عبدالله بن سبأ و ادعای او مبنی بر خدا بودن امام علی( علیه السلام ) گفتگو می‌کردند و در این میان، امام ششم فرمودند: «وقتی عبدالله بن سبأ ادعای خدایی امیرالمؤمنین را مطرح کرد، آن‌حضرت از او درخواست کرد تا توبه کند ولی او نپذیرفت، پس حضرت او را با آتش سوزاند».[3]
3. بخاری در روایتی، از عِکرمه چنین نقل می‌کند که: علی( علیه السلام )، چند نفر را آتش زد،هنگامی که این خبر به گوش ابن عباس رسید گفت: اگر من جای علی( علیه السلام ) بودم، آنها را نمی‌سوزاندم؛ زیرا پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «دیگران را با عذاب خداوند، عذاب نکنید». بلکه با استناد به این سخن پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، آنها را می‌کشتم: «هرکس دینش را تغییر داد، او را بکشید».[4]
درباره این روایات باید به چند مطلب توجه داشت:
الف. علما و محدّثان به روایات عکرمه مولی ابن عباس، در اینگونه موارد اعتنا نمی‌کنند و او را مضطرب الحدیث گفته‌اند.[5]
ب. طبق برخی از گزارش‌ها، حضرت علی( علیه السلام ) افراد مجرم را زنده زنده نمی‌سوزاند، بلکه بعد از اعدامشان برای عبرت دیگران، جسدشان را می‌سوزاند:
عده‌ای از نزد امام علی( علیه السلام ) آمده و اظهار داشتند که تو خدایی! حضرت فرمودند: «وای بر شما! از این ادعای خود برگردید و توبه کنید، ولی آنها نپذیرفتند. حضرت گردنشان را زد و از قنبر خواست تا هیزمی بیاورد و سپس چاله‌ای کنده و جسد آنها را در آتش سوزاند».[6]
«ابن عبدالبر» (متوفای 463ق) نیز بعد از نقل روایت بخاری از عکرمه، می‌گوید: «از طرق و اسناد مختلف روایت شده است که علی( علیه السلام )، بعد از این‌که آنها را گردن زد، جسدشان را سوزاند».[7]
با توجه به ادعای بزرگ و کفرآمیزی که «عبدالله بن سبأ» داشته و پیروانی را نیز گرد خود آورده بود، امام مصلحت را در آن دید که مجازات سنگینی برای او در نظر بگیرد، اما با این وجود، مسلم نیست که او و همفکرانش را زنده زنده سوزانده باشد.

[1]. البته در صورتی که این عبد الله بن سبأ را از اصحاب امام علی( علیه السلام ) بدانیم؛ ر.ک: خویى، سید ابوالقاسم‏، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج ‏11، ص 205، بی‌جا، بی‌نا، 1413ق.
[2]. کشى، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال(رجال الکشی)، ص 106 – 107، مؤسسة نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول‏، 1409ق.
[3]. همان، ص 107.
[4]. بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله( صلی الله علیه و آله و سلم ) و سننه و أیامه(صحیح بخاری)، محقق، الناصر، محمد زهیر بن ناصر، ج 4، ص 61 – 62، بیروت، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422ق.
[5]. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج ‌1، ص 466، قم، مؤسسه امام صادق ( علیه السلام )، 1418ق؛ ر. ک: اختیار معرفة الرجال، ج ‏2، ص 478؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج ‏5، ص 224، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق؛ ابن عساکر، على بن حسن‏، تاریخ مدینة دمشق، ج ‏41، ص 117، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق؛ ابن حجر عسقلانى، احمد بن على‏، تهذیب التهذیب، ج ‏7، ص 269، بیروت، دار صادر، چاپ اول، 1325ق.
[6]. ابن عبدالبر نمری قرطبی، أبو عمر یوسف بن عبد الله، التمهید لما فی الموطأ من المعانی و الأسانید، ج 5، ص 317، مغرب، وزارة عموم الأوقاف و الشؤون الإسلامیة، 1387ق.، ص 317.
[7]. همان، ص 305.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: