پرسش
یکی از سؤالاتی که در باب توسل مطرح است؛ آیهای است که در آن فرزندان یعقوب نبی( علیه السلام ) از پدرشان میخواهند که از جانب آنها استغفار کنند. حال شبههای که مطرح است این است که؛ چرا آنها بر سر قبر ابراهیم( علیه السلام ) نرفتند، در حالیکه مقامش از یعقوب بالاتر بود؟ بهعلاوه؛ این آیه دلیلی بر توسل به مردگان نیست، بلکه به زندگان است.
پاسخ اجمالی
الف. یکی از شبهات در مسئله توسل این است که؛ اشخاصی که از دنیا میروند، حتی پیامبران و اولیای الهی، از دنیا خارج شده و هیچ اطلاعی از آن نخواهند داشت. بنابراین، توسل به آنها امر بیهودهای خواهد بود؛ زیرا آنها صدای شخص که به آنان متوسل میشود را نمیشنوند، تا به آن پاسخ گویند. در قرآن کریم، آیاتی که بیانگر توسل به پیامبران در زمان حیات آنان است، وجود دارد. اما اینکه آیا بعد از رحلت آن بزرگواران، باز هم میتوان به آنان توسل کرد یا نه، نیازمند بررسی است.
در پاسخ باید گفت: هر چند که روح هنگام مرگ، بدن را ترک میکند و زندگی دنیایی آن به پایان میرسد، اما زندگی برزخی و اخروی آن ادامه دارد و روح، قدرت درک و فهم خود را از دست نمیدهد؛ از اینرو خداوند درباره کسانی که در راه خدا کشته شدهاند میفرماید: «آنهایی که در راه خدا کشته شدهاند زنده هستند و در نزد پروردگارشان برخوردار از رزق و روزی هستند».[1] اما اینکه آنها از دنیا باخبر هستند و به کسانی که به آنان توسل میکنند، توجه دارند یا نه، باید به روایات و سیره مسلمانان، بویژه مسلمانان صدر اسلام؛ یعنی صحابه پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) مراجعه کرد.
در کتب متعدد تاریخ نقل شده است که؛ پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) با مشرکانی که در جنگ بدر کشته شده بودند سخن گفت و وقتی که عمر بن خطاب به او اعتراض کرد، در جوابش فرمود: «تو از آنها شنواتر نیستی».[2] این نقل و دیگر نقلها که تعدادشان کم نیست، اثبات میکند که علاوه بر اولیای الهی، حتی برخی از مشرکان نیز بعد از مرگ صدای اهل دنیا را میشنوند.[3] علاوه بر این؛ توسل برخی از صحابه به قبر مطهر پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، نشانه وجود چنین اعتقادی در بین مسلمانان بود.[4]
ب. اما درباره اینکه برادران یوسف( علیه السلام )، چرا به سراغ قبر حضرت ابراهیم( علیه السلام ) نرفته و او را واسطه بین خود و خدا قرار ندادند، دلائل مختلفی به نظر میرسد:
1. آنها نه فقط به حضرت یوسف( علیه السلام ) ظلم کرده بودند، بلکه پدر خود را نیز به شدت آزرده بودند و باید از او هم طلب بخشش میکردند. طلب بخشش از خداوند از جانب یعقوب( علیه السلام ) - که خود یک پیامبر بود - برای فرزندانش، نشانهای از بخشیدهشدن آنان از جانب پدر بود. ضمن اینکه آنها مرتکب حق الناس شده بودند و بهترین راه عذرخواهی از خداوند در این مورد، این است که صاحب حق، برای شخص گناهکار طلب بخشش کند.
2. قبر حضرت ابراهیم( علیه السلام ) در نقطهای دورتر از محل زندگی آنان قرار داشت که دسترسی به آن به سادگی امکانپذیر نبود.
3. ضمناً برادران یوسف( علیه السلام ) به دلیل نقص در علم و تقوا، نمیتوانند الگو باشند و عمل آنها ملاک صحت یا عدم صحت کاری قرار گیرد. و اگر رجوع آنها به پدرشان، ملاک صحت توسل قرار گرفته است، به دلیل تأیید شدن آن عمل از جانب حضرت یعقوب( علیه السلام ) و نیز قرآن کریم است و بدیهی است که ما توسل به اولیای الهی که در قید حیاتند را نیز میپذیریم.
[1]. آل عمران، 169.
[2]. ر. ک: آگاهی از احوال اموات در عالم برزخ- 1150.
[3]. ر. ک: شنیدن اموات در عالم برزخ از دیدگاه اهل سنت- 35174.
[4]. ر. ک: اعتقاد اهل سنت به توسل قبل از ابن تیمیه- 2143.
آیات مرتبط
سوره يوسف (97) : قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ
T