پرسش
چرا وقتی یک نظریه علمی ثابت میشود آنرا به قرآن نسبت میدهیم و میگوییم که قرآن هم آنرا گفته است؟ چرا علما و دیگران اینها رو در صد سال پیش بیان نکردهاند؟!
پاسخ اجمالی
در این زمینه باید گفت که قرآن در صدد بیان تمام جزئیات دانش تجربی و حتی علوم انسانی نیست و از طرفی نیز نمیتوان تمام آنچه به عنوان معجزات علمی قرآن از آنها یاد میشود را مورد پذیرش قرار داد، اما باید به این نکته نیز توجه کرد که همواره این امکان وجود دارد که مطلبی در قرآن وجود داشته باشد که اندیشوران زمانهای گذشته چون توانایی پیبردن به آنها را نداشتند، تفسیر دیگری از آن ارائه میدادند؛ سپس این درک در نسلهای بعدی امکانپذیر شد و این واقعیت، اختصاصی به علوم تجربی هم ندارد، بلکه در علوم انسانی نیز صادق است:
از امام سجاد( علیه السلام ) میخوانیم: «وقتى در باره توحید از حضرتش سؤال کردند در پاسخ فرمود: خداوند متعال میدانست که در آخر زمان اقوامى میآیند که در مسائل تعمّق و دقّت میکنند؛ لذا سوره «قل هو اللَّه احد» و آیات آغاز سوره حدید، تا «علیم بذات الصدور»، را نازل فرمود، پس هر کس ماوراى آنرا طالب باشد هلاک میشود».[1]
بنابر این، اینکه دانشمندان اسلامی این مطالب علمی را در صد سال پیش بیان کرده یا نکرده باشند، تغییری در اصل مطلب ایجاد نمیکند، مثلاً اینکه در قرآن ماه را نور و خورشید را چراغ و منبع نور معرفی کرده،[2] دانشمندان قرون ابتدایی اسلام نمیتوانستند درک درستی از آن داشته باشند، امّا پس از اینکه دانش امروزی کشف کرد ماه سیاره است و از خود نوری ندارد، میتوان گفت که همین واقعیت را نیز میتوان از آیهای از قرآن برداشت کرد.
[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 91، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1365ش.
[2]. «هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَ الْقَمَرَ نُوراً»، یونس، 5.
T