پرسش
: آیا قبل از اینکه فرشته وحی خبر پیدا شدن حضرت یوسف را به یعقوب دهد، به او گفت تو پس از دست دادن یوسف، یازده فرزند دیگرت را ندیدی و این از جانب خداوند برای تو عقوبت داشت. و وقتی حضرت یعقوب( علیه السلام ) از این قضیه آگاه شد، این آگاهی مقدمه خبر یافتن یوسف به یعقوب شد. لطفاً بفرمایید منبع قرآنی، تفسیری، یا روایی و یا مستند تاریخی آن کجا است؟
پاسخ اجمالی
اگرچه نیازی نیست که لزوماً این هجران به دنبال گناه و یا ترک اولایی از یعقوب( علیه السلام ) و یا یوسف( علیه السلام ) باشد، و ممکن است تنها از باب آزمایش و امتحانی باشد که خداوند، پیامبران را دچار آن میکند، اما با این وجود درباره علت مبتلا شدن یعقوب( علیه السلام ) به فراق فرزندش یوسف( علیه السلام )، روایاتی وجود دارد:
1. امام صادق( علیه السلام ) فرمود: وقتی یعقوب( علیه السلام ) بنیامین را از دست داد، از خدا خواست که به او رحم کند و عرضه داشت: هم دو چشمم را گرفتی و هم دو پسرم را! خدا به او وحی کرد: اگر آنها از دنیا رفته باشند، آنها را زنده خواهم کرد و به تو برمیگردانم، ولی به یاد بیاور که گوسفندی را ذبح کرده بودی و از آن خوردی، اما به شخص روزهداری که در همسایگی تو بود، چیزی نرسید.[1]
2. حضرت یعقوب( علیه السلام ) هر روز گوسفندی را ذبح میکرد؛ که هم از آن صدقه میدادند و هم خود از آن استفاده میکردند. در شب جمعهای فقیر مؤمن روزهداری که نزد خدا جایگاه خاصی داشت، بر در خانه یعقوب( علیه السلام ) آمد و غذایی درخواست کرد، ولی اهل خانه به او غذا ندادند. آن فقیر شب را گرسنه به سر برد و با شکم گرسنه فردای آنروز را روزه گرفت. او از این حالت به خدا شکایت کرد. خدا به حضرت یعقوب( علیه السلام ) وحی فرستاد که تو با بیاعتنایی به بنده من، غضب مرا برانگیختی. تو و خانوادهات مستوجب بلای من شدید... .[2]
اما آنچه را که در پرسش به عنوان دلیلی برای طولانیشدن هجران ذکر شده، در گزارش معتبری نیافتیم. البته در صورت مشاهده چنین گزارشی، این پاسخ ویرایش و تکمیل خواهد شد.[3]
[1]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، محاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 2، ص 399، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[2]. محمد بن علی، ابن بابویه، علل الشرایع، ج 1، ص 45-46، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
[3]. « علت گریه زیاد حضرت یعقوب در فراق یوسف( علیه السلام )»، 69999؛ «محبت و حسادت»، 53940.
آیات مرتبط
سوره يوسف (84) : وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ
سوره يوسف (85) : قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّىٰ تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ
سوره يوسف (86) : قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
T