سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

چند حدیث پیرامون اهمیت تاریخ و تاریخ نویسی با متن عربی حدیث و منبع آن بنویسید.

لطفاً چند حدیث که در آنها به اهمیت تاریخ و تاریخ نویسی اشاره شده است را به همراه متن عربی حدیث و منبع (کتاب) آن احادیث بنویسید.
کد خبر: ۱۹۴۸۶۳
۱۰:۳۳ - ۰۷ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: در باره تاریخ و اهمیت مطالعه آن و تفکر در حالات گذشتگان، در آیات و روایات فراوان سفارش شده است؛ چرا که مطالعه و تفکر در تاریخ و سرگذشت پیشینیان باعث عبرت و درس گرفتن از راه و رسم آنان برای ترسیم برنامه های آینده خواهد بود. این موضوع به ویژه در سخنان امام علی (علیه السلام ) برجستگی خاصی دارد. از این رو در این مقال به بیان چند حدیث از آن حضرت می پردازیم.

على (علیه السلام ) در نامه تاریخیش به امام حسن ضمن سفارش به مسائلی در باره اهمیت تاریخ چنین مى فرماید: "فرزندم! من هر چند عمر پیشینیان را یک جا نداشته‏ام، ولى در اعمال آنها نظر افکندم، در اخبارشان اندیشه نمودم، و در آثارشان به سیر و سیاحت پرداختم، آن چنان که گویى همچون یکى از آنها شدم، بلکه گویى من به خاطر آنچه از تجربیات تاریخ آنان دریافته‏ام با اولین و آخرین آنها عمر کرده‏ام"!.

حضرتش در جای دیگر می فرماید: براى امور واقع نشده به آنچه واقع شده است استدلال نما و با مطالعه قضایاى تحقّق یافته، حوادث یافت نشده را پیش‏بینى کن؛ زیرا امور جهان، همانند یک دیگرند، از آن اشخاص نباش که موعظه سودش ندهد، مگر توأم با آزار و رنج باشد؛ زیرا انسان عاقل باید از راه آموزش و فکر، پند پذیرد، این بهائم هستند که جز با کتک، فرمان نمى‏برند.

پاسخ تفصیلی

در باره تاریخ و اهمیت مطالعه آن و تفکر در حالات گذشتگان، در آیات و روایات فراوان سفارش شده است؛چراکه مطالعه و تفکر در تاریخ و سرگذشت پیشینیان باعث عبرت و درس گرفتن از راه و رسم آنان برای ترسیم برنامه های آینده خواهد بود. این موضوع به ویژه در سخنان امام علی (علیه السلام ) برجستگی خاصی دارد. از این رو در این مقال به بیان دو حدیث از آن حضرت می پردازیم.

على (علیه السلام ) در نامه تاریخیش به امام حسن ضمن سفارش به مسائلی در باره اهمیت تاریخ چنین مى فرماید: أَیْ بُنَیَّ إِنِّی وَ إِنْ لَمْ أَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْتُ فِی أَعْمَالِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ کَأَحَدِهِمْ بَلْ کَأَنِّی بِمَا انْتَهَى إِلَیَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِم‏؛[1] فرزندم! من هر چند عمر پیشینیان را یک جا نداشته‏ام، ولى در اعمال آنها نظر افکندم، در اخبارشان اندیشه نمودم، و در آثارشان به سیر و سیاحت پرداختم، آن چنان که گویى همچون یکى از آنها شدم، بلکه گویى من به خاطر آنچه از تجربیات تاریخ آنان دریافته‏ام با اولین و آخرین آنها عمر کرده‏ام"!.

من لم یعتبر بغیره لم یستظهر لنفسه، کسى که از تاریخ دیگران پند نگیرد و تجربه نیاموزد در برنامه زندگى خود پشتیبانى نگرفته است.

من لم یعتبر بتصاریف الأیام لم ینزجر بالملام، هر کس به تغیّرات روزگار عبرت نگیرد به ملامت بازداشته نمی شود.

من لم یتعظ بالناس وعظ الله بالناس به، هر کس از مردم پند نگیرد خدا به وسیله مردم به او پند می دهد.

من لم یعتبر بغیر [بعبر] الدنیا و صروفها لم تنجع فیه المواعظ، هر کس به حوادث دنیا و تغیّرهاى آن عبرت نگیرد در او موعظه‏ها سود نمی دهد.

لا فکر لمن لا اعتبار له، براى کسى عبرت گرفتن نیست برای او فکرى نیست؛ یعنى از چیزها به چیزهاى دیگر پى نمی برد.[2]

وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِم‏، على (علیه السلام ) فرموده است: هر کس از وقایع گذشتگان عبرت بگیرد بینا مى‏شود، کسى که بصیرت و بینائى پیدا کرد مى‏فهمد، و آن کس که فهمید عالم مى‏شود.[3]

استدلّ على ما لم یکن بما قد کان، فإنّ الأمور أشباه، و لا تکوننّ ممّن لا تنفعه العظة إلّا إذا بالغت فی إیلامه، فإنّ العاقل یتّعظ بالآداب، و البهائم لا تتّعظ إلّا بالضّرب. اطرح عنک و اردات الهموم بعزائم الصّبر و حسن الیقین.[4]

امام على (علیه السلام ) به فرزندش حضرت مجتبى (علیه السلام ) فرموده است: براى امور واقع نشده به آنچه واقع شده است استدلال نما و با مطالعه قضایاى تحقّق یافته، حوادث یافت نشده را پیش‏بینى کن؛ زیرا امور جهان، همانند یک دیگرند، از آن اشخاص نباش که موعظه سودش ندهد، مگر توأم با آزار و رنج باشد؛ زیرا انسان عاقل باید از راه آموزش و فکر، پند بپذیرد، این بهائم هستند که جز با کتک، فرمان نمى‏برند.


[1] نهج البلاغه نامه 31، ترجمه ‏گویا و شرح ‏فشرده‏اى ‏بر نهج‏ البلاغه، ج 3، ص 59.

[2] تمیمى آمدى، عبد الواحد ، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 473، دفتر تبلیغات، قم، چاپ اول، 1366 هـ ش.

[3] نهج البلاغه، نامه 208.

[4] نهج البلاغه، نامه 467.

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: