به گزارش «شیعه نیوز»، با اینکه بعد از بلایای بسیاری که داعش در سوریه و عراق بر سر مردم آورد و در رسانههای بینالمللی نیز مخوفترین تصویر را از اسلام به تصویر کشید، دونالد ترامپ از مرگ داعش گفتند؛ اما در روزهای اخیر رسانههای غربی از احیای داعش گفتهاند و به مخاطبانشان هشدار دادهاند که شواهدی مبنی بر بهپاخیزی این گروه هولناک بهخصوص در سوریه بهدست آمده است.
با اینکه چند ماه پیش چند عملیات تروریستی گسترده و پرتلفات که در یک فاصله زمانی نزدیک در نیوزلند و سریلانکا به انجام رسید، خبر از این میداد که شیشه عمر گروههای افراطگرا به این سادگیها نخواهد شکست و نمیشود آنها را به این سادگی تمامشده قلمداد کرد، ولی اعلام خطر بازگشت این گروه در روزهای اخیر با شدت بهمراتب بیشتری رسانهای شده است. بهخصوص با این نگاه که تا زمانیکه افراطگرایی در اذهان مردمان حضور داشته باشد، ترور و مرگ و کشتار و داعش و القاعده و دیگر گروههای تکفیری هم لاجرم وجود خواهد داشت.
تیم لیستر گزارشگر سی.ان.ان در گزارشی در این غول رسانهای آمریکا منتشر شده درباره این موضوع هشدار داده که بهرغم شکست فیزیکی داعش افکاری که این گروه از آنها تغذیه میکرد هنوز زنده است و همین هم ازدیاد حملات تروریستی را در ماههای اخیر توجیه کرده و بهپاخیزی گروههایی مانند داعش را قریبالوقوع جلوه میدهد.
چندی پیش، یک ویدئوی ۵۹ ثانیهای از دقایقی پیش از حمله تروریستی خونبار سریلانکا منتشر شد که هشت مرد را نشان میداد که با هم دست داده و به «خلیفه مسلمانان» اعلام وفاداری میکنند. این ویدئو که مرتکبین عملیاتی را تصویر میکرد که دقایقی بعد باعث از دست رفتن زندگی بیش از ۲۵۰ نفر شدند، نه تنها موجی عظیم در فضای مجازی به راه انداخت و به عبارت بهتر بیش از هر ویدیوی دیگر در آن روزها دیده شد، بلکه یک بار دیگر داعش را با فاصله از دیگر گروههای تروریستی بهعنوان تهدیدی جهانی تثبیت کرد.
در روزهای پیش از عملیات تروریستی سریلانکا، رسانه آنلاین «النبا» بارها و بارها درباره «افراشته کردن پرچم خلافت در مناطق جدید» سخن به میان آورده بود. یا درباره اینکه «دنیا آبستن (منتظر) روزهای ناامیدی دشمنان الله است». ویدئوی هشت مرد تروریست را هم یک آژانس خبری مرتبط با داعش منتشر کرد. مثل دهها ویدیوی دیگر که قبل و بعد از آن روز از سوی آژانسهای خبری هوادار یا حامی این گروه تروریستی منتشر شده بود.
فارغ از اینکه آیا آن عملیات آخرین عملیات بزرگ بینالمللی داعشیها بوده یا نه (هنوز تاکنون بعد از آن رو داعشیها روز خونینی در آن حد و اندازه نساختهاند) اما آنچه آن روزها و حتی در روزهای بعد هم گفته شد این بود که از نظر کارشناسان ضدتروریسم گروههای اسلامگرای افراطی ریز و درشتی که در سریلانکا فعالیت میکنند، بدون کمک خارجی قادر به سازماندهی عملیاتی چنین دقیق و پیچیده نبودهاند. این یعنی که یک هسته قدرتمند هنوز زنده و سرحال در گوشهای از دنیا منتظر گزارشهای هستههای چهار گوشه دنیاست تا عملیات پر سرو صدایی را برنامهریزی کرده و به مرحله عمل درآورد!
آن روزها بروس هافمن، کارشناس ضد تروریسم شورای روابط خارجی گفت که در عملیات تروریستی سریلانکا، از نظر اندازه و اهمیت عملیات، شاهد یک جهش عظیم در سفارش و سازماندهی عملیات تروریستی، توسط خلافت داعش به گروههای افراطی کوچک بودهایم. موضوعی که چند پرسش گوناگون را پیش میآورد: آیا هسته مرکزی داعش توانسته کارشناسان و تکنیسینهایش در زمینه بمبسازی، جلب وجذب سرمایه و جذب نیرو را از منطقهای که هسته اصلی این گروه در آنجا قرار دارد، به دیگر نقاط دنیا صادر کند؟ چه مناطقی را در دنیا میتوان سرزمینهای بارور برای داعش و گروههای مشابه محسوب کرد؟ و نیز این سوال مهم که چگونه و چرا سه سال جنگ زمینگیرکننده و فرسایشی نتوانسته در قابلیتهای هسته مرکزی این گروه برای سازماندهی و کارگردانی عملیاتی چنین گسترده و البته دور از قلب گروه خلل ایجاد کند؟ حالا بهنظر میرسد اعلام بهپاخیزی و بازگشت داعش که از سوی بیشتر رسانههای غربی اعلام شده خود بهخود بیشتر این پرسشها را پاسخ میدهد!
باقیمانده داعشیها
بن ودمن، خبرنگار ارشد بینالملل سی.ان.ان درباره آخرین موقعیت و آخرین روزهای داعش میگوید: «فکر نمیکنم کسی تردیدی در این موضوع داشته باشد که بسیاری از رزمندگان داعش –شاید صدها نفر- فرار از صحنه نبرد را ترجیخ دادند تا روزی دیگر امکان و فرصت جنگیدن را بهدست آورند». او که بیش از دو ماه در شمال سوریه در شهر بغوز حضور داشت و گزارشهایش را از آنجا مخابره میکرد، میافزاید که «در شرایطیکه نیروهای دموکراتیک سوری به بغوز نزدیک میشدند، فرصتهای بیشماری برای گریز در اختیار داعشیها بود. تعداد رزمندگان نیروهای دموکراتیک سوری کمتر از آن بود که بتوانند امنیت و ایمنی منطقهای به آن وسعت را تامین کنند». این یعنی که داعشیها اگر میخواستند میتوانستند جان خود را نجات داده و منتظر روزهای بهتر برای بهپاخیزی باشند.
گفته میشود بسیاری از داعشیها هنوز در سوریه و عراق پنهان شدهاند. در یک سال اخیر در مناطق سنینشین عراق عملیات پرشماری به سبک و سیاق داعش علیه نیروهای دولتی عراق و شبهنظامیان شیعه به انجام رسیده است. نیروهای نظامی سازمان ملل در گزارشی در اوایل سال ۲۰۱۹ گفتهاند: «در حال حاضر شبکه داعش در مقیاس استانی و منطقهای با ساختاری سلولی ایجاد شده که اهداف و نیات رهبری مرکزی داعش را دنبال میکنند».
در ماه ژانویه یک سلول پنهان داعش توانست یک عملیات انتحاری را که در جریان آن ۱۴ نفر از جمله چهار سرباز آمریکایی کشته شدند، در شهر منبیج در شمال سوریه انجام دهد. در هفته پیش از آن نیز رزمندگان داعش توانسته بودند حملهای شگفتانگیز را در شهر الکاون، منطقهای بیابانی نزدیک پالمیرا سامان دهند.
ایمن دین که پیش از پیوستن به سازمان جاسوسی بریتانیا، از سال ۱۹۹۶ به عضویت القاعده درامده بود، در گفتگو با سی.ان.ان تخمین میزند که بیش از ۵۰۰۰ رزمنده داعشی هنوز در مناطقی از سوریه و عراق حضور دارند.
کارشناسان و مشاورین امنیتی دیگری نیز عقیده دارند که بعد از سقوط موصل و رقه در سال ۲۰۱۷ هزاران رزمنده و طراح داعشی خودشان را گموگور کرده و منتظر شرایط مساعد برای نشان دادن خودشان هستند. ادموند فیتون براون، مسئول گروه مونیتورینگ داعش/القاعده/طالبان در سازمان ملل متحد در این مورد میگوید: «ما نمیدانیم چند نفر از داعشیها کشته شدهاند. با اینحال میتوان حدس زد که بیش از نیمی از داعشیها جان بهدر بردهاند. نظر شخصی من این است که شاید حتی بسیار بیشتر از پنجاه درصدشان هم ممکن است زنده مانده باشند».
منابع اطلاعاتی بر این باورند که بیشتر داعشیهای نجات یافته خود را به افغانستان و پاکستان رساندهاند. گفته میشود که داعش به هندوستان بزرگ بهعنوان سرزمین موعود بعدیشان مینگرد و قصد دارد با ایجاد تنش و کشمکش میان مسلمانان و هندوها حضورش در هندوستان را پررنگتر کند. برخی دیگر از داعشیها نیز به خانه، یعنی به اردن و عربستان سعودی بازگشتهاند- چنانچه در همان روز بمبگذاری کلمبوعملیاتی با الهام از عملیات داعش در عربستان به انجام رسید.
شبکه داعش در لیبی نیز که امسال چند عملیات تروریستی علیه دیگر سازمانهای افراطی لیبیایی انجام داده؛ نشان میدهد که بعد از اینکه از شهر ساحلی سیرت اخراج شد، در حال تجدید سازمان و شکلگیری دوباره است.
در فیلیپین هم یک گروه الهام گرفته از داعش که در سال ۲۰۱۷ بهمدت پنج ماه کنترل شهر ماراوی را در اختیار گرفته بود، رزمندگان پرتعدادی از جمله دهها رزمنده خارجی در اختیار دارد.
ایمن دین میگوید که «اندونزی، مالزی، مصر، عربستان سعودی و اردن کشورهایی هستند که بازماندگان داعش در آنجاها در حال ایحاد تهدیدی عمده علیه دنیای آزاد هستند».
مار بیسر
علاوه بر جان بهدربردههای سرزمین خلافت، علاقمندان پرتعدادی نیز وجود دارند که بیشترشان از طریق رادیکالیسم آنلاین و وعاظ افراطگرا جذب این گروه شدهاند. شکست و فروپاشی خلافت داعش در عراق و شام اگرچه حضور عینی و بیرونی این گروه را از بین برد، اما برخلاف ادعای دونالد ترامپ که گفته بود «ما صددرصد داعش را شکست دادیم» هرگز نمیتوان ادعای محو کامل این گروه را پذیرفت. رهبری داعش مدتهای مدیدی خود را آماده این فاز از حضورش کرده بود، و درواقع حضور پنهان چیزی نیست که بگوییم هیچگاه رهبری داعش فکرش را نکرده بود. سخنگوی داعش، محمد العدنانی پیش از اینکه در جریان حمله هواپیماهای بدون سرنشین کشته شود، گفته بود که «از دست دادن حیطه کنترل خلافت، به معنای پایان داعش نیست». او همچنین گفته بود که «ما شکست نخوردهایم. شکست یعنی از دست دادن اراده و اشتیاق مبارزه؛ که ما آن را از دست ندادهایم».
ممکن است رهبری داعش از انظار دور شده باشد یا ارتباطات و طراحی عملیاتش دشوار شده باشد، ولی پیام این گروه هنوز زنده و حاضر است. ادموند فیتون براون بر این پایه است که میگوید «بعد از این، عملیات تروریستی الهام گرفته از داعش بدل به رخدادی معمولی و نرمال خواهد شد». او به مرکز دیدهبان مبارزه با تروریسم میگوید که «افراد عصبانی و تندروی زیادی وجود دارند که بر اساس آنچه در رسانههای آنلاین میبینند، میخواهند واکنش نشان دهند».
از این افراد برخی ایدئولوژی داعش را خواهند پذیرفت و بعضی دیگر نیز نگاهشان به القاعده خواهد بود. در برخی مناطق چون ساحل در آفریقای شمالی هم میتوان شاهد نشانههایی از همکاری هر دوی این گروهها بود. ایمن دین که جنگ سوریه را از نزدیک دنبال کرده و هنوز در این کشور بهسر میبرد میگوید که «در شمال سوریه شماری از بازماندگان داعش با گروه حرالدین که با القاعده ارتباط دارد، ائتلاف کرده و در حال راهاندازی گروهی جدید هستند».
از بعضی جهات مقابله با ساختارهای تغییر یافته گروههای کوچک دشوارتر از مواجهه با یک گروه متمرکز با مرکزیتی واحد است. در مبارزه با این گروهها بریدن سر مار تاثیر زیادی ندارد و باعث شکست نمیشود. همچنانکه گروههای وابسته به القاعده در آفریقا، یمن و دیگر نقاط دنیا مدتهای مدیدی است که بعد از انهدام کامل القاعده مرکزی به حیات و فعالیت خود ادامه دادهاند.
تروریستهای پولدار
بیشترین و اصلیترین مزیت داعش نسبت به دیگر گروههای تروریستی در توان اقتصادی آنهاست. فیتون براون میگوید که تخمین زده میشود ۵۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار در حسابهای داعش وجود دارد. پیشبینیهای دیگری البته به ارقامی بهمراتب بالاتر از این ارقام نیز اشاره کردهاند. گفته میشود درامدهای دوران خلافت در عراق و سوریه در زمینههای گوناگونی پسانداز شدهاند. بخشی از این درامدها در مراکز سرمایهگذاری قانونی بهکار گرفته شدهاند، بخشی دیگر در بانک به امانت گذاشته شدهاند، ارقامی قابلتوجه به صاحبان حرف و صنایع وام داده شدهاند و شاید حتی بخشی نیز در مکانهایی سری زیر زمین دفن شده باشند.
یکی از مهمترین پرسشها درباره عملیات تروریستی سریلانکا این بود که هزینههای این عملیات از چه راهی تامین شده است. ایمن دین آن روزها تخمین زده بود که عملیات سریلانکا بین سی تا چهل هزار دلار هزینه داشته. دین میپرسید که «این میزان پول را چه کسی گرد آورده و چگونه به تروریستها رسانده»؟ این پرسشی کلیدی بود که پاسخش خیلی چیزها را روشن خواهد کرد.
پرسش مشابهی نیز درباره عملیاتی که همزمان با سریلانکا در ریاض به انجام رسید، نیز مطرح شده بود و هنوز هم مطرح است. به گفته ایمن دین مقامات سعودی بعد از حمله تروریستی ریاض به یک مرکز تازهتاسیس مشکوک شده و در آنجا بالغ بر دویست هزار دلار پول نقد و مقادیری اسلحه کشف کرده بودند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که رهبری داعش ممکن است هنوز هم در زمینه سرمایهگذاری و پولسازی فعالیتهایی داشته باشد. فیتون براون میگوید که «مبالغ بیشماری پول از عراق و سوریه به خارج منتقل شده. بخشی از این انتقال بهصورت پول نقد بوده و بخشی هم بهصورت شمش طلا- که به نقاط مختلف دنیا انتقال پیدا کردهاند».
بهگفته ایمن دین «پول نقد همچنان در اختیار بخشهای رهبری سازمان قرار دارد؛ که ممکن است بهشکل سرمایهگذاریهای منطقهای بوده و در مواقع لزوم بهکار گرفته شود». به باور ایمن دین «داعش بانک ترور است».
اسلامهراسی و یهودستیزی
در دهههای گذشته تروریسم مقیاس محلی و ملی داشت. اولین سازمانی که با انجام عملیات تروریستی در مقیاس جهانی اعلام حضور کرد، القاعده بود که در سال ۱۹۹۸ در شرق آفریقا؛ و سه سال بعدتر نیز با حمللات تروریستی یازدهم سپتامبر به برجهای سازمان جهانی این حضور جهانی را علنیتر کرد. از آن پس عصر جهاد فراملیتی آغاز شد. از آن سالها به بعد، تروریسم بینالمللی از طریق تندروی و بهعبارت بهتر رادیکالیسم آنلاین، پیامهای تهییجکننده و سفرها و شرکتهای مسافرتی بینالمللی در مناطق گوناگون دنیا ریشه دوانده و بهمراتب از قدرت بیشتری در قیاس با سالهای آغازینش بهرهمند شده است.
تروریسم بینالمللی در تلفیق با آنچه بروس هافمن در گزارشی که برای شورای روابط خارجی نوشته آن را «نابردباری مذهبی و تنشهای فرقهای» خوانده، شرایطی را پیش میآورد که در حال حاضر شاهدیم. البته عوامل و عناصر دیگری نیز در این بین وجود دارند. خود بروس هافمن میگوید که «هر قدر که اسلامهراسی رشد کند، از آن نوعی که در حمله تروریستی ماه مارس ۲۰۱۹ به دو مسجد در نیوزلند دیدیم، افکار و عملیات ضدیهودی نیز رشد خواهد کرد». موارد دیگر تروریستی سالهای اخیر را نیز میتوان ذیل همین نابردباری مذهبی تقسیمبندی کرد، از جمله حملاتی که به مسیحیان در مصر، سوریه یا عراق شده، و یا حملاتی که تندروها و افراطیهای سنی در پاکستان به اجتماعات اهل تشیع انجام دادهاند.
این فضایی است که داعش در آن نفس میکشد و رشد میکند. برای مثال فراموش نباید کرد که حملات تروریستی سال ۲۰۱۵ پاریس در واکنش به توهین به مسلمین طراحی شدند. به این دلیل است که میتوان گفت رهبران داعش حتی اگر هم پنهان شده باشند اما هنوز امیدوارند که خصومت مذهبی شعلهورتر شود. خصومتی که موتور محرک افراطگرایی و افراطگرایانی از جنس داعش است و برای همین هم هست که مادام که تعصب و خصومت مذهبی وجود داشته باشد، داعش هم وجود و حضور جهانی خواهد داشت و از این رو که تعصبات و خصومتهای مذهبی از بین نرفته، پس میتوان اعلام بازگشت داعش را جدی تلقی کرد و به صحت آن ایمان داشت. بهخصوص در مناطقی که فقر مالی و فرهنگی جهل و تعصب را در آن مناطق پدیدهای همهگیر کرده و این متعصبین از دست دیدگاههای افراطی داعش و القاعده و طالبان و دیگر گروههای تندروی مذهبی گریزی نخواهند داشت.