سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

مرجعیت دینی ناجی منافع ملی

«نهضت تنباکو»، سرآغاز بیداری مردم و قیام علیه استقلال‌فروشی شاهان به رهبری میرزای‌شیرازی بود.
کد خبر: ۱۸۷۵۱۹
۱۳:۴۸ - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸
به گزارش «شیعه نیوز»، ایران از دیرباز یکی از مقاصد مهم استعمارگران بوده و قدمت حضور بیگانگان در این سرزمین به چند صد سال می‌رسد. بریتانیا از مهم‌ترین دولت‌های خارجی است که سال‌ها ایران را زیر نفوذ داشته و ثروت‌های لایتناهی این سرزمین را با شیوه‌های مختلف به یغما برده است.

به‌طور مشخص، پس از تاسیس سفارت بریتانیا در ایران به سال ۱۸۰۰ میلادی، حضور نیرو‌های انگلیسی در خاک کشور رسمیت و رواج یافت و به‌تدریج نفوذ آن‌ها در کشور به اوج خود رسید. به‌ویژه در اواخر سلطنت قاجاریان، بریتانیا قدرت شماره یک در ایران بوده و تصمیم نهایی درباره مسائل مختلف به اذن مستشاران این دولت گرفته می‌شد. بخش قابل‌توجهی از دخالت بریتانیا در امور داخلی ایران از طریق شرکت‌ها یا به اصطلاح آن روز کمپانی‌های اقتصادی انجام می‌شد. رویه‌ای که دولت انگلستان در هند به‌واسطه فعالیت «کمپانی هند شرقی» و به بهانه همکاری‌های اقتصادی پیش گرفته و از این طریق آن سرزمین بزرگ و ثروتمند را به بند استعمار و استثمار کشیده بود.

گذشته از نقش انگلستان در انعقاد قرارداد‌های ننگین ترکمنچای و گلستان، در امتیازنامه «رویتر» که مطلقا یک قرارداد استعماری بود، دولت بریتانیا با معرفی یک یهودی انگلیسی به نام «جولیوس دو رویتر» به‌عنوان طرف قرارداد با دولت ایران، خود را در پس پرده پنهان کرد. اما برخی بند‌های این قرارداد آنچنان یکجانبه به سود انگلستان بود که خیلی زود نقش دولت انگلستان در آن پیدا شد. چنانکه صدای «لرد کرزن» هم در این رابطه بلند شد که «این امتیاز، بخشیدن یکپارچه تمام منابع صنعتی یک کشور است که همانند آن تا امروز در هیچ‌مستعمره‌ای داده نشده است.» این قرارداد به مرحله اجرا نرسید، اما شروعی بود برای نفوذ هر چه بیشتر انگلستان. به‌خصوص پس از آغاز رشته سفر‌های ناصرالدین‌شاه به اروپا که هر بار رفت‌وآمد او عوارضی عمدتا به ضرر ممالک محروسه ایران زمین به دنبال داشت.

اوج امتیازگیری انگلستان از ناصرالدین‌شاه دریافت حقوق انحصاری در رابطه با توتون و تنباکوی ایران بود. سیر تکوینی این قرارداد آنچنان رقم خورد که درنهایت منجر به شکست دولت بریتانیا و عوامل داخلی آن-که اغلب از طبقه روشنفکران بودند- شد، اما طی این فرآیند حوادثی شکل گرفت که بر تاریخ ایران زمین تاثیر بسیار داشت. انعقاد این قرارداد منجر به تشکیل یک جریان ملی علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی شد که «نهضت تنباکو» نام گرفت و این حرکت، خود سرآغاز یک نهضت بزرگ‌تر به نام مشروطه‌خواهی شد. اگر چه نهضت مشروطه با دخالت انگلیسی‌ها شکست خورد، اما روایت و بررسی «نهضت تنباکو» حامل پیام‌هایی است که می‌تواند تحلیل جامعی از سیر تکوینی تاریخ معاصر و نقش روشنفکران، روحانیون، مردم و... به دست دهد. آنچه می‌خوانید مروری بر تاریخ «نهضت تنباکو» و بررسی عوامل موفقیت آن در مواجهه با استبداد و استعمار است.


از سفر اروپا تا فتوای سامرا

در نیمه‌دوم قرن ۱۴ خورشیدی، فساد در دربار قاجار و استبداد مطلق دستگاه حاکم پرخاش عمومی را به دنبال داشت. واقعیات ملموس جامعه نارضایتی‌هایی در پی داشت، مردم اوضاع را وخیم دیدند و شروع به اعتراض کردند. گاه افرادی که زمانی جیره‌خوار دربار بودند اعتراض می‌کردند و گاه پیشتازانی، چون سیدجمال اسدآبادی با خطابه‌های خود دربار را به وحشت می‌انداختند. اما عکس‌العمل دستگاه حاکم در مقابل چنین جریاناتی سرکوب و ستیزه بود. هیات حاکم با بابی و دهری خواندن معترضان آن‌ها را از میدان خارج و حق هرگونه فعالیت را از آن‌ها سلب می‌کرد.

اما این اعتراضات که تا قبل از این شکل عمومی به خود نگرفته بود، در نهضت تنباکو جدی شد و به بار نشست. مقدمات واگذاری امتیاز تنباکو در سفر سوم ناصرالدین‌شاه به اروپا فراهم و پس از بازگشت او اجرایی شد. دولت انگلستان از مدت‌ها قبل برای توتون و تنباکوی ایران دندان تیز کرده بود و از همان آغاز ورود شاه به لندن ماژور تالبوت را مامور پذیرایی از هیات ایرانی کرد. شواهد تاریخی نشان می‌دهد که تالبوت از مدت‌ها قبل با همکاری سفیر انگلستان در ایران و میرزاملکم‌خان در جریان بسیاری از مسائل ایران قرار داشت. به هر حال در همین سفر بین ناصرالدین‌شاه و تالبوت توافق شد. تالبوت هم با حمایت دولت بریتانیا و مشارکت سرمایه‌داران انگلیسی شرکت «رژی» را راه‌اندازی کرد تا بتواند تحت نام این شرکت ماموریت خود در خاک ایران را به‌خوبی انجام دهد.

چند ماه پس از بازگشت ناصرالدین‌شاه از سفر اروپا، تالبوت به تهران سفر کرد. «زمانی که تالبوت وارد تهران شد، ورود او را تا چند روز مکتوم نگه داشتند. تنها چند نفر از جمله دراموندولف [سفیر انگلستان در ایران]و امین‌السلطان از ورود وی اطلاع داشتند. جلساتی چند در سفارتخانه انگلیس و امین السلطان برگزار شد. زیر و بالای امتیازنامه بررسی و بالاخره توسط امین السلطان به حضور شاه برده شد تا امضا شود.» مقاومت شاه برای امضا نکردن قرارداد تا آنجا ادامه داشت که پای ۲۵ هزار لیره هدیه شاهانه به میان آمد. همین کافی بود تا پایین قرارداد به امضای ملوکانه ممهور شود؛ بنابراین در بهمن ۱۲۶۹ امتیاز توتون و تنباکوی ایران به مدت ۵۰ سال در اختیار تالبوت و شرکای او قرار گرفت.

هیات همراه هنری تالبوت را تا ۲۰۰ هزار نفر روایت کرده‌اند. حتی اگر این عدد واقعی نباشد، مجموع روایات خبر از کثرت آن‌ها می‌دهد. در این گزارش مجال شرح مفاد قرارداد نیست، اما اجمالا می‌توان گفت که امتیازنامه رژی ماهیتی استعماری داشت که بخشی از اقتصاد کشور را به انگلستان واگذار می‌کرد.

پس از انعقاد قرارداد، تالبوت ماموریت خود را آغاز کرد. مطابق آنچه دولت بریتانیا برنامه‌ریزی کرده بود، قرارداد تالبوت تنها یک پیمان اقتصادی نبود. هدف آن‌ها یک استراتژی سیاسی- اقتصادی آمیخته به جریان فرهنگی بود. مستشاران انگلیسی در شهر‌های مختلف پراکنده شدند و هرجا که سکنی گزیدند، بساط عیش خود را نیز به راه انداختند. تاسیس کلیسا، تدارک مجالس فساد، ترویج بی‌حجابی، شرب خمر و... از جمله اقدامات عوامل شرکت رژی بود که مردم را خیلی زود به خشم آورد. علاوه‌بر این، اجحافات شرکت انگلیسی و عواملش در مواجهه با کشاورزان سبب شد که اعتراضات مردم روزبه‌روز گسترش یابد، تبدیل به پرخاش شود و درنهایت هم آنچه شاه از آن هراس داشت یعنی یک قیام ملی به وقوع پیوست.

عوامل مختلفی در تبلور جنبش تنباکو به شکل یک قیام ملی موثر افتاد؛ از جمله پیوند بین نیرو‌های درون جامعه که از آن به‌عنوان بسیج همگانی یاد می‌شود. نیرو‌هایی که تا قبل از نهضت تنباکو مجالی برای هم‌دلی و هم‌صدایی نداشتند افزون بر این فاقد یک رهبری منسجم بودند در این برهه حکومت قاجار در کنار هم قرار گرفتند و نتیجه آن شد که در تاریخ به ثبت رسیده است. آنچه می‌خوانید برخی عوامل شکل‌گیری و موفقیت نهضت تنباکو است که مرور آن با توجه به احوال امروز جامعه ایران خالی از ضرورت نیست.

پیشتازی مطبوعات

برخی روزنامه‌ها در ابتدا که وارد ایران شدند، به فکر منافع مردم بودند و صاحبان اندیشه معمولا قلم را جز به جهت احقاق‌حقوق عامه نمی‌چرخاندند. بر این اساس رابطه بین مطبوعات و بدنه اجتماعی وضع خوبی داشت و روزنامه‌های آن روز ظرفیت جریان‌سازی داشتند. اولین زمزمه‌های افشاگرانه درباره امتیازنامه رژی یا همان قرارداد توتون و تنباکو از مطبوعات آن زمان برخاست. روزنامه «اختر» که توسط جمعی از به‌اصطلاح روشنفکران وقت از جمله آقاخان کرمانی، علی‌محمد کاشانی و دیگران در استانبول اداره می‌شد، از قرارداد بین دولت ایران با یک شرکت انگلیسی خبر داد و آن را به باد انتقاد گرفت. این روزنامه طی دو مقاله در دو مرحله، دولت ایران را از انعقاد چنین قراردادی بر حذر داشت؛ در مقاله اول که بعد از بازگشت ناصرالدین‌شاه از سفر اروپا نوشته شد، صاحب قلمی این‌طور نوشت که «سازش و آمیزش با مردم فرنگستان، بزرگان مملکت را با آن مراتب دانایی و بینایی و آن وجدان‌های سلیم و سلیقه‌های مستقیم چه‌ها بر سر آورد و تا چه پایه از رسوم ملت و شریعت بیگانه داشت؛ سهل است که تا چه اندازه در تمامی مراتب وجودشان از وجدان گرفته تا طبیعت تصرف نمود.»

ماژور تالبوت، طرف انگلیسی قرارداد تنباکو در راه سفر به ایران برای انعقاد قرارداد در استانبول توقف کرد. او از طرف مطبوعات درباره اهداف سفرش مورد سوال قرار گرفت و از برخی مفاد قرارداد صحبت به میان آورد. بعد از این، گفت‌وشنود میان نگارندگان اختر و ماژور تالبوت مکتوب شده در قالب یک مقاله انتقادی به چاپ رسید و ضرر و زیان‌های این قرارداد را برای مردم بازگو کرد. به تعبیر این روزنامه درباره امتیازنامه رژی «معایب و مضرات این کار چندان است که به نوشتن تمام نشود... تا خدای خود به حال مردم ترحم فرماید.»

این اخبار به‌زودی بین مردم منتشر شد و اعتراض آن‌ها را که پیشتر نیز از اوضاع مملکت ناراضی بودند، بار دیگر برانگیخت. بازاریان و کسبه مراتب اعتراض خود را به دربار و شخص ناصرالدین‌شاه اعلام کردند، اما شاه به این اعتراضات وقعی ننهاد. از این رو اعتراضات مردم به سرعت به شورش و قیام علیه حکومت تبدیل شد.

پیوند عمیق روحانیت، بازار و عامه مردم

پس از دوره صفویه و کمرنگ شدن حضور روحانیون در دربار، از آن رو که قاجار داعیه حکومت دینی نداشت، به‌تدریج روحانیت از دولت فاصله گرفت. در این شرایط و از آنجا که دیگر دخالت مستقیم روحانیون در امر اداره کشور میسر نبود، آن‌ها به منظور ممانعت از ظلم حکومت بر مردم، تلاش کردند پیوند خود را با مردم عمق ببخشند و در کنار آن‌ها باشند. از این رو، در زمان قاجار و به‌خصوص در دوره ناصری، نفوذ روحانیون بین مردم بیشتر از سایر اقشار جامعه بود. محاکم شرعی و حل اختلافات از طرفی و امر تعلیم‌وتربیت و رتق‌وفتق امور تجاری نیز از طرف دیگر بر عهده آن‌ها بود. علاوه بر این، روحانیون از دیرباز مسئول امور ازدواج، طلاق و اقامه مراسم مذهبی در بین مردم بودند.

حضور پررنگ روحانیون در بین عامه باعث می‌شد که مردم آن‌ها را از خود بدانند و در تنگنا‌ها به آنان روی آورند. به‌واسطه این رابطه عمیق، در جریان قیام تنباکو همه اقشار و طبقات جامعه پشت سر روحانیون قرار گرفتند و علیه حکومت قاجار شوریدند. در حقیقت رمز پیروزی قیام تنباکو حضور روحانیون به عنوان پیشتازان مبارزه با استبداد و استعمار، در دل جامعه و برخورد نزدیک آن‌ها با مصائب و معیشت مردم بود.

علاوه بر پیوند عمیق میان روحانیون و مردم، بازاریان هم به عنوان رکن اقتصادی و بسیار مهم جامعه، رابطه نزدیکی با علمای دین داشتند و با آن‌ها بسیار حشر و نشر می‌کردند. گذشته از رواج افکار مذهبی در بازار آن روز، یکی از دلایل این نزدیکی آن بود که اسناد و مدارک معاهدات تجار و کسبه باید از طرف روحانیون تایید می‌شد. همچنین نفوذ علما در بازار چنان عمیق بود که اغلب به پیوند ازدواج بین خانواده این دو صنف منجر می‌شد. در زمان قاجار، سلطه حکومت خودکامه و دستگاه حاکم بر بازاریان، سبب اعمال فشار بر اموال و حقوق تجاری آن‌ها شد. از طرفی نفوذ روزافزون خارجی‌ها در ایران و اخذ امتیاز‌های متعدد اقتصادی از دولت قاجار، باعث تضعیف موقعیت تجار و کسبه بازار شد. بر این اساس، در جریان نهضت تنباکو، بازاریان نیز در کنار روحانیت قرار گرفتند و در مقابل استبداد و استعمار ایستادند.

به طور کلی در تاریخ معاصر هرجا نشانی از موفقیت در برابر استبداد و استعمار پیداست، رد پای روحانیت شیعه دیده می‌شود. این قدرت البته به‌واسطه پیوند این نهاد دینی با عامه مردم و سایر اقشار جامعه پیدا می‌شود و به قول معروف یک دست صدا ندارد، البته معکوس این قاعده هم صادق است؛ اتحاد ملی و انسجام میان مردم در غیاب روحانیت یا ممکن نیست یا اگر هم ممکن باشد، نتیجه مفیدی به همراه ندارد. این‌ها نه مجموعه‌ای از انتزاعیات، بلکه تجربه زیسته چند صد سال اخیر در ایران است که جایگاه و نقش اربابان دین در آن به‌خوبی قابل مشاهده است. از همین نهضت تنباکو و بعد از جریان مشروطه گرفته تا نهضت ملی، قیام ۱۵ خرداد و انقلاب اسلامی ایران، همگی حاصل پیوند روحانیت با اقشار مردم بوده است.

از این منظر، در۱۰۰ سال اخیر هرجا که ضعفی در امر مبارزه مشاهده شده بر اثر اختلاف بین روحانیت و مردم بوده که یا دسیسه خارجی در کار بوده یا دستگاه تبلیغاتی در داخل این پیوند کارساز را هدف قرار داده است. نظیر آنچه در جریان مشروطه‌خواهی و در ماجرای نهضت ملی شدن صنعت نفت به واسطه توطئه خارجی اتفاق افتاد.

رهبری مرجعیت دینی

اولین‌بار در دوره فتحعلی‌شاه بود که علما به صورت آشکار علم مبارزه علیه باطل را در دست گرفتند و مردم را به حمایت از حکومت، علیه استعمار روسیه شوراندند. اما نفوذ تدریجی بیگانگان در دربار، مشروعیت نصفه و نیمه قاجاریان را به کلی از بین برد و از آن پس علما و روحانیون، اقشار مردم را به مبارزه علیه دولت فاسد قاجار فراخواندند. به‌خصوص در دوره ناصرالدین‌شاه علما و روحانیون جایگاه ویژه‌ای نزد مردم پیدا کردند. چه در این دوره علما در صف اول مبارزه علیه ستم حکومت قاجار بر مردم قرار گرفته و منازل آن‌ها پایگاه تحصن مظلومان و ستم‌دیدگان شد. از این زمان به بعد عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باعث تعمیق خصومت میان علما و حکومت قاجار و شکوفایی اسلام سیاسی شد. این تقابل نخستین‌بار در زمان صدارت میرزاحسین‌خان سپهسالار و در جریان انعقاد قرارداد رویتر در سال ۱۲۵۱ به‌طور جدی اتفاق افتاد. پس از انعقاد این قرارداد، روحانیون محلی علیه دولت قاجار قیام کردند و لغو آن را خواستار شدند.

این اعتراضات به رهبری «میرزاصالح داماد» و «ملاعلی کنی» به راه افتاد که سرانجام باعث عقب‌نشینی ناصرالدین‌شاه از اجرای این پیمان شد. اما اوج مقابله روحانیون با استبداد دولت قاجار در جریان معاهده رژی بود که نهضت ملی تنباکو را به دنبال داشت. پس از آگاهی اقشار مردم از ماهیت استعماری امتیازنامه رژی، اعتراضات علیه حکومت وقت روزبه‌روز گسترش یافت. روحانیون برجسته در جمع مردم و کسبه بازار به سخنرانی پرداختند و انتقادات تندی را متوجه حکومت قاجار کردند. از جمله سیدجمال‌الدین اسدآبادی که به واسطه اعتراضات علنی و شوراندن مردم علیه حکومت از کشور اخراج شد و هم او بود که در زمان تبعید، به زعیم وقت شیعه نامه نوشت و اقدام مقتضی را از او خواستار شد. در کنار او امثال شیخ فضل‌الله نوری در تهران و میرزاجواد تبریزی در تبریز و سایر علما و روحانیون در شهر‌های مختلف کشور، رهبری اعتراضات را به دست گرفتند و فشار علیه دولت را به حداکثر رساندند.

در بحبوحه این اعتراضات بود که شایعه حکمی از طرف میرزای‌شیرازی تهران را فراگرفت. اگر چه این شایعه اصل و ماخذ درستی نداشت به هر حال اثر خود را گذاشت و امید در دل‌ها آفرید و «مسلمانان همگی دل در امید صدق این شایعه بستند و در انتظار آن هفته‌ای نشستند.»

ظاهرا به دلیل بدی آب‌وهوا خبر فتوا با یک هفته تاخیر به تهران رسید، اما بالاخره رسید. متن فتوا در تمام بازار و مساجد نصب شد و با صدای بلند برای مردم خوانده شد. این فتوا آنچنان در مردم اثر کرد که تقریبا کسی در کشور نماند که از آن تمکین نکند. همه گوش به فرمان میرزا تا لغو امتیازنامه از طرف شاه، دست به چپق‌ها و قلیان‌ها نزدند. حتی اطرافیان و زنان شاه هم از کشیدن قلیان خودداری کردند و در جواب ناصرالدین‌شاه که پرسیده بود چه کسی کشیدن قلیان را حرام کرده است، گفتند: «همان کسی که شما را به ما حلال کرده!».

اما متن فتوای میرزای‌شیرازی، زعیم وقت شیعه که در سامرا مستقر بود، به تعبیر امام خمینی یک نصفه جمله بود. عبارتی بسیار کوتاه با این مضمون: «بسم‌الله الرحمن‌الرحیم. الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان (عج) است.»

نفوذ کلمه و قدرت یک مرجع دینی در جامعه آن روز چنان بود که همین عبارت کوتاه در عرض چند روز به عمر یک امتیازنامه تجاری پایان داد.

نهضت تنباکو آغاز یک مسیر تاریخی در سرنوشت ایران بود. روشن شدن چراغ اسلام سیاسی و احیای دین به دست علمای شیعه و با حمایت مردم، مسیر را برای حرکت‌های بعدی هموار کرد. انقلاب مشروطه که یکی از جدی‌ترین حرکت‌های ملی علیه استبداد محسوب می‌شود به پیشتازی علما اتفاق افتاد. در این باره احمد کسروی، یکی از سرسخت‌ترین مخالفان دین و روحانیت نوشته است:

«این نکته را نباید فراموش کرد که مشروطه را در ایران علما پدید آورده‌اند... آنچه مشروطه را نگه داشت، پافشاری مردانه بهبهانی و طباطبایی و آخوند خراسانی و حاج شیخ مازندرانی بود. اینان با فشار‌هایی که دیدند و زیان‌هایی که کشیدند از پشتیبانی مجلس و مشروطه بازنایستادند و آن را نگه داشتند.»

همین‌طور در جریان نهضت ملی این آیت‌الله کاشانی بود که پیشاپیش سایرین حرکت و توده مردم را با خود همراه کرد و به محض رویگردانی این جریان از او، عمر یک قیام ملی به پایان رسید. سرآمد همه جریان‌های ضداستعماری البته جریان انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی بود که اوج پیوند مردم و روحانیت بود. در جریان این قیام ملی پیوند این دو نهاد آنچنان عمیق شد که همه قدرت‌ها را یکی پس از دیگری از پیش‌رو برداشت.

در جریان این انقلاب بود که دشمن بار دیگر قدرت پیوند روحانیت و مردم را از نزدیک لمس کرد و از آن پس جهت تضعیف این نیروی عظیم به کلی روی گسستن این پیوند متمرکز شد. نتایج حاصل از جنبش ملی تنباکو نشان داد که هر گاه علما و مردم دست در دست هم بگذارند، هیچ قدرتی را یارای پیروزی بر آن‌ها نیست. این موضوع آنچنان مسلم است که بعد از این جریان هرگاه دولت‌های استعماری قصد نفوذ در ایران را داشتند، چاره را تنها در جدایی این دو نهاد دیدند و ابتدا سعی کردند میان مردم و علما فاصله بیندازند.

این اقدام البته از دو مسیر قابل پیگیری است؛ یا از طریق اخلال در عملکرد روحانیون که نتیجه آن بی‌خبری آن‌ها از مصائب و مسائل مردم و طرد آن‌ها از جامعه است یا تخریب چهره روحانیت از طریق دستگاه‌های عظیم تبلیغاتی که آن هم منجر به گسست میان مردم و علمای دین می‌شود.

منبع: روزنامه فرهیختگان
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: