شیعه نیوز: در داستان لیلی و مجنون آمده است وقتی مجنون به کعبه رسید بجای دعا کردن در حق خود وخواستن عمر بیشتر وآزادی از عشق لیلی، ازخداوند خواست که عمر لیلی را بیشتر کند و از عمر او بکاهد و به عمر لیلی بیفزاید.
نظامی در داستان لیلی مجنون آورده است :
یارب به خدائی خدائیت/ وانگه به کمال پادشائیت
کز عشق به غایتی رسانم / کو ماند اگر چه من نمانم
از چشمه عشق ده مرا نور/ واین سرمه مکن ز چشم من دور
گرچه ز شراب عشق مستم / عاشقتر ازین کنم که هستم
گویند که خو ز عشق واکن/ لیلیطلبی ز دل رها کن
یارب تو مرا به روی لیلی/ هر لحظه بده زیاده میلی
از عمر من آنچه هست بر جای / بستان و به عمر لیلی افزای
گرچه شدهام چو مویش از غم / یک موی نخواهم از سرش کم
به گزارش شفقنا حال سوال پیش می اید که آیا این درخواست های عاشقانه اجابت میشود وآیا دعایی در این زمینه وجود دارد؟ سایت اسلام کوئست این پرسش را اینگونه پاسخ داده است:
روایات معتبری وجود دارند که بر اساس آن، حضرت آدم(ع) از پروردگار خواست تا بخشی از عمر او (۳۰، ۴۰ و یا ۶۰ سال) را در اختیار حضرت داود(ع) قرار دهد:
۱. امام صادق(ع) فرمودند: وقتی حضرت آدم(ع)[۱] از مقدار کم عمر حضرت داود(ع)[۲] آگاه شد، به خدا گفت من شصت سال از عمرم را به او میدهم تا عمر او به صد سال برسد. خدا نیز پذیرفت. اما هنگامی که عزرائیل براى قبض روح حضرت آدم(ع) آمد، او شگفتزده شده و پنداشت که گویا فرشته مرگ زودتر از موعد به سراغش آمده، اما عزرائیل به او خاطرنشان کرد که قبلاً شصت سال از عمرش را به داود(ع) بخشیده است… .[۳]
۲. امام باقر(ع) فرمودند: خدا نام پیامبران و مدت عمر آنان را در اختیار حضرت آدم(ع) قرار داد. در این میان، عمر حضرت داود(ع) چهل سال بود. حضرت آدم(ع)گفت آیا ممکن است سى سال از عمر من را به او ببخشى؟ خداوند هم قبول کرد. امام باقر(ع) در ادامه فرمود این امر البته نزد خدا ثابت است؛ چراکه «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ»، (آنچه را که خدا بخواهد محو نموده و اثبات مىکند و نزد او امّ الکتاب یعنى لوح محفوظ مىباشد) به همین معنا اشاره دارد.[۴]
راویان این روایت همگی ثقه و مورد اعتماد میباشند:
محمد بن موسی بن متوکل؛ ثقه و مورد اعتماد است.[۵]
عبدالله بن جعفر الحمیری؛ ثقه و مورد اعتماد است.[۶]
احمد بن محمد بن عیسی؛ ثقه و مورد اعتماد است.[۷]
ابن محبوب: حسن بن محبوب؛ او از بزرگان اصحاب امامیه است.[۸]
مالک بن عطیه؛ ثقه است.[۹]
ابوحمزه ثمالی؛ ثقه و مورد اعتماد است.[۱۰]
۳. عمر داود(ع) شصت سال بود، حضرت آدم(ع) چهل سال از عمر خود را به او بخشید.[۱۱]
آنچه در مورد این روایات میتوان گفت این است که اصل این مسئله امکان دارد و چنین درخواستی از خداوند جایز است که پذیرش آن وابسته به خواست و مصلحت پروردگار دارد.
البته با جستوجوی انجام شده، دعای خاصی در این زمینه دیده نشده است؛ لذا میتوان با هر زبانی چنین درخواستی را با خداوند در میان گذاشت.
[۱]. ر. ک: «عمر حضرت آدم(ع)»، ۴۴۶۵۵؛ «سن حضرت آدم(ع) هنگام خلقت»، ۸۳۵۲۸.
[۲]. «علت گریه زیاد حضرت داوود(ع)»، ۶۵۸۴۸؛ «چوپانی کردن حضرت داوود و سلیمان(ع)»، ۱۰۱۹۷۹.
[۳]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۷، ص ۳۷۸ – ۳۷۹، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق؛ مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج ۲۴، ص ۲۱۷، تهران، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
[۴]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۲، ص ۵۵۳، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
[۵]. حلی، حسن بن علیّ بن داود، الرجال، ص ۱۴۹، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۴۲ش.
[۶]. طوسى، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعه و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول، ص ۲۹۴، قم، ستاره، چاپ اول،۱۴۲۰ق.
[۷]. همان، ص ۶۰.
[۸]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص ۳۳۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۷ق.
[۹]. الرجال، ص ۱۶۹.
[۱۰]. ر. ک: «زندگینامه ابو حمزه ثمالی»، ۵۸۶۴۳.
[۱۱]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ۲، ص ۵۹۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.