به گزارش «شيعه نيوز»، طیف های مختلفی از جامعه به عرفان های نوظهور جذب شده اند. نمی توان گفت پیروان این عرفان ها فقط انسان های ناموفق هستند، بسیاری از افراد نه برای هدایت که به دلیل کسب شخصیت وارد این قبیل گروه های به اصطلاح عرفانی می شوند.
حجت الاسلام محمودرضا قاسمی، مدیر موسسه سبک زندگی آلاء، در پاسخ به پرسشی در مورد علت جذب افراد مقید و اصطلاحاً مذهبی به عرفان های کاذب، اظهار کرد: برخی افراد در انجام واجبات دینی خود کوتاهی نمی کنند، نماز می خوانند و روزه می گیرند ولی توجه داشته باشیم که سبک زندگی افراد مجموعه ای از رفتارها و کردارهای آنان است در نتیجه هر بخش می تواند روی بخش دیگر زندگی اثرگذار باشد.
وی ادامه داد: افرادی که به این فرقه ها گرایش پیدا می کنند یکی نبوده و همه آنها نیز مذهبی نیستند. گاهی افراد مذهبی به دلیل فاکتورهای ظاهری مذهبی در این فرقه ها جذب آنها می شوند ولی وقتی از ماهیت شان مطلع می شوند از آنها جدا می شوند.
برخی احساساتی شدن و تامین خلاهای عاطفی را عرفان اصیل می دانند
این پژوهشگر با بیان اینکه از سوی دیگر عده ای از افرادی که جذب این فرقه های می شوند اعتقادات درستی ندارند و اصلا عده ای مسلمان نیستند، تصریح کرد: اما در مورد کسانی که مسلمان هستند و حتی نماز می خوانند ولی جذب این فرقه ها می شوند می توان گفت جلوه گری هایی که در برخی از این فرقه ها وجود دارد، سبب شده است که افراد از روی نادانی بدون فکر و تنها بر حسب ظاهر جذب شان شوند؛ برای مثال برخی از پیروان این فرقه ها می گویند: من از خداشناسی چیزی نمی دانستم و بعد از آنکه آمدم این مراقبه را انجام دادم، احساس کردم که خدا را دوست دارم. یا مثلا در عرفان حلقه وقتی که به شعور کیهانی وصل شدند احساس کردند که خدا را دوست دارند!
قاسمی ادامه داد: یک نکته درباره این قبیل ادعاها وجود انحرافاتی است که در حیطه اندیشه ای و احساسی به وجود می آید، یعنی در حیطه احساسی رهبری کاریزماتیک فرقه می تواند روی افراد تاثیر بگذارد و حالت های احساسی را در آنها ایجاد کند و وقتی که بررسی می کنیم می بینیم که حالت های اساسی همراه با آن اندیشه های باطل سبب جذب افراد شده است.
مشکلات شخصیتی از مهمترین عوامل جذب افراد به این عرفان ها است
وی گفت: اگر بعضا برخی افراد مذهبی به این فرقه ها جذب شدند علت پرچمی است که به نام دین از سوی این فرقه ها بالا رفته است ولی قطعا وقتی ماهیت ضد دین آنها مشخص می شود افراد با سوالات متعددی رو به رو می شوند و وقتی افراد مذهبی به ماهیت ضد دین آن پی بردند از آن جدا می شوند.
این محقق در پایان خاطرنشان کرد: فارغ از نمونه هایی که در بخش های قبل به آنها اشاره کردم، عموما افراد دیگر و کسانی که جذب فرقه های مختلف، یا عرفان واره ها می شوند مشکلات شخصیتی دارند، آنها با حضور در کلاس های مختلف این عرفان ها احساس می کنند که از سوی دیگران مورد احترام قرار گرفته و شخصیت کسب کرده اند و البته بسیاری نیز با همین هدف وارد گستره هایی از این دست و از جمله عرفان حلقه شده اند تا بتوانند شخصیت کسب کنند.
این گزارش می افزاید: حجت الاسلام رسول حسن زاده، عضو هیات علمی موسسه بهداشت معنوی در این گفت وگوی دینی، با بیان اینکه فعالیت های جنبش های معنوی نوپدید عمدتا در راستای تنه زدن به معنویت و عرفان حقیقی است، گفت: با وجود فعالیت هایی که از سوی طرفداران این جنیش ها صورت می گیرد، همواره ناموفق بودند چراکه جنس بدلی را ارابه می کنند که مشتریان خود را فریب می دهد.
وی ادامه داد: جنبش های معنوی نوپدید از خلاءهای افراد در زندگی استفاده می کنند اما عمدتا به دنبال آن هستند تا بتوانند با یک روکش توجیه شده بگویند که روش و منش آنها سبب شده است تا افراد به سویشان جذب شوند.
حسن زاده تصریح کرد: این در حالی است که رهبر فرقه که عمدتا یک رهبر کاریزماتیک است در نقش تامیین کننده این خلاءها ظاهر شده و پیروان تصور می کنند که این اتفاقات ناشی از قدرت ویژه و تفکر متفاوت اوست در حالی که اساس برنامه های آنها سرابی بیش نیست.
عضو هیات علمی موسسه بهداشت معنوی تصریح کرد: آنچه که مشخص است اینکه در این جریانات هر چه که باشد هرگز معنویت وجود ندارد، اگر کسی به دنبال معنویت راستین باشد اول از هر چیز باید پایبند به اصول و واجبات دین اش باشد. نمی توان انتظار داشت که افراد به هیچ از مباحث و مبانی دینی پایبند نباشند و ناگهان عارف و وارسته شوند.
مدرنیته و جدایی دین از زندگی، سنگ بنای عرفان های دروغین
این محقق با بیان اینکه عرفان های نوظهور و جنیش های معنوی نوپدید، تلاش می کنند با نقاب دانش خود را علم گرا جا بزنند، تاکید کرد: افرادی که جذب می شوند به بهانه کسب داشته های بیشتر علمی وارد فرقه می شوند، ولی در واقع این دانش نیست بلکه سخنان فریبنده ای است که نیازهای افراد چاشنی آن شده است.
وی گفت: خلاءهای معنویتی که درست بعد از مدرنیته در جوامع انسانی پدیدار گشت سبب شد تا عده ای سودجو از این شرایط سوء استفاده کنند و خود را دلسوز مردم و به ویژه افراد شکست خورده نشان داده و برای خود بازاری راه بیندازند. در واقع وقتی دین از اصل زندگی جدا شد این فرقه ها فرصت بروز و ظهور پیدا کردند و اول در جوامع غربی و سپس وارد جوامع دیگر شدند.