به گزارش «شیعه نیوز»، درباره سلفیگری و شاخه افراطی این مکتب مطالبی بیان کردیم و روند سلفیگری در قزاقستان و تروریستهایی را که در نتیجه فعالیتهای سلفیگرایان افراطی پرورش مییابند، توضیح دادیم.
اکنون برای آشنایی بیشتر با این مکتب که با نام اسلام در جای جای جهان بهویژه جهان اسلام فعالیت دارد، به دیدگاههای رشید محیط دینوف، اسلامشناس قزاق که در گفتوگو با وبسایت «e-islam.kz » تبیین شده و رایزنی فرهنگی ایران در آستانه ترجمه آن را در اختیار ایکنا قرار داده است، میپردازیم.
در این گفتوگو منظور از سلفیگری و سلفیها همان سلفیگری افراطی نشئتگرفته از وهابیت آل سعود است.
متن این گفتوگو به قلم خبرنگار وب سایت مذکور بدین شرح است:
سؤال: واضح است که پس از استقلال قزاقستان، فرقههای مختلف دینی به کشورمان وارد شدهاند. چگونه سلفیگری به قزاقستان وارد شده است؟
ـ همه میدانیم که سلفیگری یا وهابیت براساس اعتقادات مذهبی محمد ابن عبدالوهاب ایجاد و به پایه و اساس ایدئولوژیک دولت پادشاهی عربستان سعودی تبدیل شده است. در مسائل دینی، آنها نیز بر دیدگاههای ابن تیمیه(از بنیانگذاران وهابیت) تکیه میکنند.
پیروان این جنبش با مسلمانان عادی چه تفاوتی دارند؟
ـ از نظر ظاهر، شلوارهای کوتاه برای مردان و لباس سیاه برای بانوان یکی از ویژگیهای پیروان این جنبش است. البته تمام کسانی را که لباس سیاه میپوشند «وهابی» نمینامیم. اگر باورهای آنها را بررسی کنیم، متوجه میشویم آنها تنها چند عالم را که به نظر آنها با قرآن و سنت مطابق هستند، میپذیرند.
آنها میگویند بهتر است از سنت پیروی کنیم، نه مذهب. نظر شما چیست؟
ـ آنها از این شعار استفاده میکنند که بیشتر بر ذهن مؤمنان تأثیر بگذارند و میگویند باید قرآن و سنت را مانند سلف صالح (اجداد صالح) درک کنیم. البته، برای جوانانی که تازه وارد اسلام شدهاند، اظهارات سلفیها مانند «خدا میفرماید» یا «پیامبر فرمود» جذابتر پذیرفته میشود، نسبت به اینکه بگوییم «اندیشمندان گفتند».
مذهب حنفی به عنوان مذهبی علمی میتواند جایگزینی برای سلفیگری باشد. به همین خاطر، فکر میکنم، از نظر دینی و علمی، اگر در خطبههای علمای حنفی به جای این که بگوییم این مبحث و موضوع طبق مذهب حنفی است، بگوییم «این سنت است»، مشکل خاصی پیش نمیآید. ممکن است چنین روشی (جایگزینی سنت به جای مذهب)، نگرش جوانان را به مذهب ابوحنیفه به جهت مثبت تغییر دهد. چون مردم نمیخواهند دستاوردهای مذاهب را نقد یا انکار کنند، آنها میخواهند تنها طبق سنت، زندگی و عبادت کنند. اما متوجه نیستند مذهب همان سنت است. موعظه و سخنرانیها در مورد این موضوع بسیار کم انجام شده است.
روشهای مورد استفاده توسط سلفیها بسیار ساده است، مختصر و بدون تجزیه و تحلیل به عنوان مثال، پیروان سلفی میگویند: در حدیث اینطور نوشته شده است. اما ما طبق مذاهب چهارگانه، میبایست هر موضوعی را دقیق مورد بررسی قرار دهیم. لذا به خاطر این که ما در چنین عصری با اطلاعات اشباعشده زندگی میکنیم، جوانان تمایل به گوشدادن به پاسخهای کوتاه دارند، نه به تجزیه و تحلیل عمیق.
سلفیها برای اثبات حقانیت خود به آیات قرآن و حدیث، استدلال میکنند. جوانان این پاسخها را حقیقت میدانند. اما پیروان مذاهب دیگر در اثبات حقانیت خود بدون ارجاع به قرآن و حدیث استدلال میکنند.
سلفیها از کدام روش برای ترویج ایدئولوژی خود استفاده میکنند؟
ـ آنها از اینترنت استفاده میکنند. هنگام جستجوی کلمات دینی، در خطوط اول، وبسایت سلفیها ظاهر میشود. همچنین در شبکههای اجتماعی فعال هستند. به نظر من، برای ترویج و توضیح مواضع اداره مسلمانان قزاقستان، باید کار گروهی را ایجاد کرد که در سایتهای دینی، نظرات و توضیحات ما را معرفی کنند.
چه زمانی و چه کسانی این ایدهها را به قزاقستان وارد کردند؟
ـ مانند بسیاری از فرقهها و جریانهای دیگر دینی، سلفیها پس از استقلال قزاقستان شروع به نفوذ در جامعه کردند. میتوان گفت که آنها تحت پوشش سازمانهای مختلف خیریه و توسط دانشآموزان عرب که در آن زمان در قزاقستان تحصیل میکردند، فعالیت کردند. پس از آن، فعالیت آنها از طریق دانشجویان قزاق که در کشورهای عربی فارغالتحصیل شدند، ادامه یافته است.
سلفیگری، ایدئولوژی رسمی پادشاهی عربستان سعودی است. روشن است که هر جنبشی که توسط دولتی حمایت و سرمایهگذاری میشود، دارای فرصتهای بسیاری است. من تردید دارم، جنبشهای دیگری مانند این جنبش که بهطور کامل در سطح کشور قزاقستان پشتیبانی میشوند، وجود داشته باشد. با کمک این حمایت و پشتیبانی، سلفیها امکان انجام فعالیت و تحقیقات، بهطور سیستماتیک را دارند. برای این هدف، سرمایه زیادی اختصاص داده میشود. به این ترتیب آن دولت(عربستان) موقعیت و ایدئولوژی خود را ترویج میکند.
در کشورهای عربی و سایر کشورهای اسلامی، اندیشمندان پیرو ایدئولوژی سلفی وجود دارند. در طول سالهای استقلال قزاقستان، تعداد دانشآموزان فارغالتحصیل این کشورها نیز بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. دانشجویان جذبشده به این ایدئولوژی، پس از بازگشت به قزاقستان شروع به ترویج و اشاعه ایدههای سلفی کردهاند. باید یادآوری کرد که آنها با شور و شوق فراوان این کار را انجام دادهاند.
اینجا باید پذیرفت، امامان جماعت ما چنین پشتکاری ندارند. جوانانی که تازه به اسلام وارد شدهاند، انفعال امامان را با شور و شوق پیروان جنبش سلفی، مقایسه میکنند، این عامل به توسعه سلفیگری کمک کرده است. فکر میکنم، اداره مسلمانان این مشکل را درک میکند. به این خاطر، انتصاب افراد شایسته به سمتهای کلیدی برای مقابله با چنین روندی بسیار مهم است.
پیشنهاد شما برای مقابله با سلفیگری چیست؟
ـ قزاقستان، کشوری سکولار است. دین از دولت جدا است. بنابراین، روحانیون رسمی از دولت پشتیبانی مستقیمی دریافت نمیکنند. روحانیت فرصت کاملی برای شرکت در پروژههای تحقیقاتی دولتی ندارد. در این پروژهها بیشتر دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی شرکت میکنند. اما در این دانشگاهها و مؤسسات کارشناسانی که با موضوعات داخلی اسلام آشنا باشند، وجود ندارند و معمولا دینشناسان، فلاسفه و مورخان فعالیت میکنند. اگر چه آنها کارشناس هستند، اما مسائل عمیق مربوط به اسلام را درک نمیکنند. من از حضور معلمان مدارس دینی در پروژههای دولتی دینی حمایت میکنم. از طریق این پروژهها، نمایندگان جنبشهای اسلامی میتوانند مهارتهای خود را نشان دهند.