سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

تاثیر مستقیم تحولات منطقه بر آینده مصر

عصام عبدالشافی، مدیر موسسه بررسی های سیاسی و استراتژیک مصر: عده ای بر ضرورت روابط آمریکا با مصر و حمایت از حکومت السیسی تاکید داشتند. در مقابل عده ای از نمایندگان کنگره موضع مخالفی داشته و بر این عقیده بودند در مصر کودتای نظامی صورت گرفته و باید کمک های مالی قطع شود.
کد خبر: ۱۲۹۲۵۶
۲۲:۴۳ - ۰۱ آبان ۱۳۹۵
به گزارش «شیعه نیوز»،  تحولات مصر و آنچه درباره سیاست آمریکا در قبال مصر است را می توان از دو منظر دلایل اهمیت داشتن مصر برای آمریکا و عموامل موثر بر سیاست های آمریکا نسبت به مصر ارزیابی کرد. اولین عامل موثر بر سیاست های آمریکا، نقش این کشور در حفظ امنیت اسرائیل است. عامل دیگر روابط راهبردی میان آمریکا و نیروهای نظامی مصر بوده و سومین عامل به اهمیت کانال سوئز و تجارت بین الملل اشاره دارد. موقعیت استراتژیک مصر و اشراف این کشور بر دریای سرخ و مدیترانه دیگر عامل یاد شده است. در نهایت آن که مصر به عنوان عامل توازن منطقه ای به خصوص بعد از سقوط نظام طاغوت در ایران _ چرا که در زمان طاغوت روابط بسیار وسیعی میان ایران و آمریکا وجود داشت _ مطرح می شود.

با چنین عوامل می توان به مواضع آمریکا در قبال مصر پس از انقلاب فوریه 2011 پی برد. از زمان بروز انقلاب در مصر شاهد مواضع متعددی از سوی آمریکا در قبال مصر هستیم. پس از آنکه مردم در روز دوم فوریه 2011 ملقب به روز خشم _ روز غضب _ به خیابان ها آمدند و نیروهای انتظامی عقب نشینی کردند، نیروهای نظامی سوار بر شتر به تظاهرکنندگان حمله کرده و بسیاری را کشتند. از آن روز به عنوان واقعه جمل یاد می شود. پس از آن رییس جمهوری آمریکا، فرستاده ویژه را برای مذاکره به مصر فرستاد. اما در اینجا اشتباهی روی داد و نماینده ویژه آقای اوباما، موضع گیری سلبی نسبت به انقلاب مصر گرفت. پس از موضع گیری فرستاده ویژه، وزارت امور خارجه آمریکا از مردم مصر عذرخواهی و اعلام کرد، مواضع گفته فرستاده ویژه صرفا نظر شخصی او بوده و بیانگر مواضع آمریکا نیست. با این حال مهمترین موضع گیری آمریکا هفتم فوریه همان سال بود که جو بایدن معاون رییس جمهوری آمریکا خواستار برکناری مبارک از قدرت شد. پس از آن با استمرار تظاهرات، حسنی مبارک در هفتم فوریه از قدرت کناره گیری کرد.

تحولات مصر از 11 فوریه تا الان به سه مرحله تقسیم بندی می شود:

از 11 فوریه تا 30 ژوئن 2012: مرحله اول سیاست های آمریکا بعد از انقلاب که و تشکیل شورای عالی نظامی
از 30 ژوئن 2012 تا 30 ژوئن 2013 : دوران حکومت آقای مرسی

از 30 ژوئن 2013 تا الان: از زمان سقوط مرسی تا روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی که به مرحله بعد از کودتای نظامی معروف است.

سیاست های آمریکا در هر یک از مراحل یاد شده متفاوت بود. در مرحله اول، سیاست های آمریکا با شورای نظامی کاملا هماهنگ بود. در این دوران، آمریکا کمک های نظامی و اقتصادی خود را به شورای عالی نظامی انجام می داد. در این دوران همچنین سازمان های مردم نهاد، بحران های را ایجاد کرده و سازمان های حقوقی را متهم به دریافت کمک های مالی از آمریکا کردند. در این زمان تعدادی از آمریکایی ها بر اساس همین اتهام دستگیر شدند که آمریکا مصر را مجبور به استرداد و ارجاع آنان به آمریکا شد. در مرحله دوم، شاهد تیرگی میان روابط آمریکا و مصر هستیم. آمریکا کمک های مالی سالیانه خود به مصر و نیروهای نظامی را متوقف کرد. زیرا آمریکا هر ساله حدود 3/1 میلیارد دلار به مصر کمک می کرد. این کمک های از سال 1978 هر ساله ادامه داشت. علاوه بر کمک های نظامی، یک میلیارد دلار نیز کمک اقتصادی به مصر صورت می گرفت. از سال 2002 قرار شد هر ساله مقدار 50 میلیون دلار از یک میلیارد دلار کمک مالی، کاسته شود. اما در سال 2012 که قرار بود نزدیک به 450 میلیون دلار کمک مالی پرداخت شود، طی سفری که جان کری در مارس 2013 به مصر داشت، به 190 میلیون دلار کاهش یافت. طی ماه های ابتدای حکومت مرسی، بحران غزه پیش آمد و جنگ هشت روزه ای میان اسرائیل و حماس صورت گرفت. طی مدت جنگ، 6 تماس تلفنی میان اوباما و مرسی  انجام شد با توانند از شدت درگیری ها کاسته و اوضاع را آرام کنند. بر اساس بررسی های صورت گرفته و همچنین بررسی فعالیت های سفیر آمریکا در مصر، در سال اول حکومت آقای مرسی مشخص شد آمریکا در کودتای مصر دخیل بوده است. عبدالفتاح السیسی رسما اعلام کرد با آمریکا در ارتباط بوده و السیسی از دسامبر 2012 یعنی شش ماه بعد از به حکومت رسیدن مرسی، اعلام کرد، اخوان المسلمین قادر به تشکیل حکومت وحدت ملی نبوده و باید حکومت اخوانی ها ساقط شود.

در مرحله سوم دو بیانیه رسمی انتشار یافت. در بیانیه اول بر روابط میان مصر و آمریکا تاکید داشت. در این بیانیه آمده بود که پیمان میان آمریکا و مصر بسیار هم و دارای ابعاد امنیتی است. اما در بیانه دوم که از جانب حکومت صادر شد، _ از زمانی که حکومت مرسی در حال ساقط شدن بود _ آمده که دولت آمریکا خواهان ساقط کردن حکومت است. دو دیدگاه درباره موضع گیری آمریکا در مرحله سوم در داخل آمریکا وجود داشت:

عده ای بر ضرورت روابط آمریکا با مصر و حمایت از حکومت السیسی تاکید داشتند. در مقابل عده از نمایندگان کنگره موضع مخالفی داشته و بر این عقیده بودند در مصر کودتای نظامی صورت گرفته و باید کمک های مالی به نیروهای نظامی مصر قطع شود. ولی در نهایت موضع دولت آمریکا و موضع برخی نمایندگان کنگره غلبه کرد. پس از آن دولت آمریکا بهره برداری خود را از ارتش مصر داشت. این مساله با توجه به اعتماد دولت آمریکا به ارتش این کشور بوده که بتواند در پروندهای اساسی مانند تحریم غزه، تامین امنیت اسرائیل، پرونده لیبی، یمن، تامین امنیت دریای سرخ و مدیترانه، پرونده سوریه و ایجاد موازنه قدرت میان مصر و سوریه از ارتش مصر سواستفاده کند. اما توازن نداشتن مسایل سیاسی مصر موجب شد دو مسیر، سیاست این کشور را هدایت کند که برآمده از دو دیدگاه در داخل مصر بود:

عده ای به روابط عربستان سعودی و امارات با مصر اعتماد داشته و معقتد بودند که این دو کشور باید از نظر اقتصادی و رسانه ای دولت را حمایت کنند. برآوردها حاکی از آن بود که عربستان و امارات طی سال های 2013 و 2014 تقریبا 100 میلیارد دلار کمک مالی به مصر داشته اند. مصر برای استمرار این کمک ها دست به اقدامات اشتباهی زد از جمله آنکه دو جزیره خود را به عربستان فروخت. همچین از مرزهای آبی خود در دریای مدیترانه کوتاه آمد. این مرزها به اسرائیل، قبرس و یونان واگذار شد تا مصر بتواند حمایت سیاسی این کشورها را به دست آورد.

مسیر دوم بر این بود که از پرونده گاز دریای مدیترانه به ترکیه و عربستان در پرونده سوریه فشار وارد آورد. درواقع این مسیر به دنبال باجگیری سیاسی بود. زیرا گروه های سیاسی مصر و ترکیه با یکدیگر دچار چالش شده بودند.


مساله آخر پیش بینی درباره آینده تحولات مصر است. بر اساس آن پنج احتمال را می توان در نظر گرفت:

احتمال جایگزینی عبدالفتاح السیسی با یک فرد نظامی دیگر تا آمریکا بتواند سیطره خود در مصر را استمرار بخشد.

نامزد نشدن السیسی در انتخابات آینده و فرصت مشارکت گروه های سیاسی مردم نهاد به منظور آرام شدن اوضاع داخلی

 تشکیل مجلسی از افراد نظامی و سیاسیون غیرنظامی تا برگزاری انتخابات پارلمانی به منظور مدیریت اوضاع سیاسی

به هم ریختگی و آشوب در کشور با توجه به شدت گرفتن مشکلات اقتصادی و وخیم تر شدن وضعیت معیشتی مردم با توجه به کاهش ارزش پول و افزایش قیمت کالاها. ممکن است این مساله زمینه ساز بروز انقلاب گرسنگان را فراهم آورد.

پیروزی گروه های قدرتمند مخالف نظام کنونی و تشکیل حزبی فراگیر و سو استفاده از وضعیت آشفته برای شکل دهی به انقلابی جدید.

در تمامی موارد یاد شده نکته مهمی نهفته است که باید به آن اشاره کرد. تغییراتی که در مصر روی می دهد، به هیچ وجه به تحولات داخلی خلاصه نمی شود. بلکه تحولات داخلی مصر ارتباط وسیعی به تحولات منطقه ای و بین المللی دارد. به نحوی که تغییرات و افزایش تحولات در سوریه، یمن و لیبی بر وضعیت مصر اثرگذار خواهد بود. درواقع هرگونه تغییری در پرونده های منطقه ای منجر به بالا و پایین شدن وضعیت سیاسی در مصر می شود.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: